جاي خالي ديپلماسي عمومي
مجيد صفاتاج
يكي از موضوعاتي كه در حوزه سياست خارجي و ديپلماسي به دلايل مختلفي كه بيان آنها در اين مقال نگنجد، جايش خالي مانده بود و كشور در اين حوزه نتوانسته بود به آنچه مدنظرش است دست پيدا كند، موضوع روابط با همسايگان است. به نظر ميرسد كه در اين حوزه بايد تغييراتي جدي اعمال شود تا امكان گشايش فراهم آيد. پيشتر نگاه دستگاه ديپلماسي كشور بيشتر به سوي اروپا و غرب بود و كشورهايي كه به عنوان قدرت اقتصادي و سياسي مطرح هستند در اولويت قرار داشتند اما اكنون ما ناگزير هستيم كه تجديدنظري در حوزه سياست خارجي داشته باشيم و بر اساس تجارب گذشته به بازتعريف اولويتها بپردازيم. در اين راستا ضروري است تقويت روابط با كشورهاي پيراموني به صورت جدي در دستور كار قرار گيرد و از روابط حسنهاي كه در پي آن به وجود ميآيد براي بهبود شرايط اقتصادي و همچنين تثبيت قدرت سياسي ايران استفاده كنيم. ايران قادر خواهد بود از طريق تقويت روابط با كشورهاي منطقه نه تنها فرصتهاي اقتصادي بيشماري براي خود به وجود بياورد و از آنها براي تغيير وضع معيشتي مردم استفاده كند، بلكه ميتواند بسياري از تهديدهايي كه وجود دارد را دفع كرده و شرايط امنيتي و سياسي خود را بهبود ببخشد.
اصل احترام متقابل نيز مسالهاي است كه بايد به عنوان يك اصل خدشه ناپذير در روابط با ديگر كشورها به آن توجه شود و در تمام روابط همانگونه كه كشورهاي ديگر اين موضوع را در نظر ميگيرند ما نيز بر اساس عزت و حكمت عمل كرده و اين اصل را در نظر بگيريم.
موضوع ديگري كه جاي خالي آن محسوس است و اگر تلاش ويژهاي در آن زمينه صورت نگيرد، آسيبهاي زيادي به كشور وارد ميشود موضوع ديپلماسي عمومي است. اين نوع ديپلماسي ميتواند در ارتباط با جريانهاي مقاومت مورد استفاده قرار بگيرد، ميتواند مستقيما مردم عادي را مخاطب قرار بدهد و همچنين ميتواند به عنوان پلي در رابطه با نهادهاي مردمي و مردمسالار غيردولتي در كشورهاي مختلف عمل كند. جمهوري اسلامي ايران متاسفانه تاكنون عملكرد قدرتمندي در حوزه ديپلماسي عمومي نداشته و اين عملكرد ضعيف باعث شده كه غربيها به عنوان طرفي كه در اين حوزه تبحر و تخصص دارند، از شرايط موجود بهره برده و از اين فضا به نفع خود استفاده كردهاند.
به نظر ميرسد ديپلماسي عمومي نيز بايد در كنار ديپلماسي رسمي مورد توجه قرار بگيرد و به طور مناسبي به آن بپردازيم. اين به معناي غفلت از ديپلماسي رسمي و پرداختن صرف به ديپلماسي عمومي نيست. ديپلماسي عمومي به اقتدار سياسي جمهوري اسلامي ايران در سطح منطقه كمك ميكند و ميتواند افكار عمومي كشورهاي ديگر را نسبت به اهداف و برنامههاي سياست خارجي ايران آگاه كند. چنين موضوعي پذيرش نقش جمهوري اسلامي ايران در پهنه بينالمللي را تسهيل خواهد كرد.
يكي از مواردي كه ميتواند به بهبود وضعيت ديپلماسي عمومي در كشور منجر شود، بهبود ارتباط با رسانههاست. رييسجمهور جديد نيز توجه ويژهاي به اين موضوع داشته و كوشيده است تا با دعوت از مسوولان رسانههاي طيفهاي مختلف سياسي، راه را براي اين ارتباط باز كند. به هر روي رسانه يك واقعيت انكار ناپذير است و نمودي از افكار آحاد جامعه است كه به صورتهاي مختلف بازتاب مييابد. نميتوان چه از روي غفلت و چه از روي عمد اين عنصر را ناديده گرفت و بدون توجه به آن به پيشبرد امور انديشيد. رسانه در دنياي امروز نقش يك واسطه را ميان مردم و يك دولتمرد دارد و قطع شدن اين واسطه ميتواند موضوع ديپلماسي عمومي را مختل كرده و توجيه افكار عمومي را بسيار سخت كند. البته بايد در نظر داشت رسانه نيز وظيفه خود را به خوبي انجام بدهد و منعكسكننده واقعيتهاي موجود در جامعه به دولتمردان و بالعكس باشد. مفقود شدن اين حلقه باعث ميشود كه هم دولت متضرر شود و هم مردم.