برجام و FATF دو سنگ بزرگ پيش روي ديپلماسي و اقتصاد
علياكبر فرازي
به دليل ماهيت روابط بينالملل بدون ترديد در هر دورهاي، وزراي امورخارجه از بدو شروع به كارشان با مسائل فوري و ضروري مواجهند كه در كنار فعاليتهاي طبيعي و روزمره دستگاه سياست خارجي، نيازمند توجه ويژه و تدابير جدي هستند. در اين دوره، مسالهاي كه در بلندمدت مهمترين عامل كند شدن تحرك ما در ديپلماسي بوده در حال حاضر فقط مساله برجام است، اولويت اصلي و تنها اولويت وزير خارجه جديد، حل مساله برجام است. مراد من از حل مساله برجام، رسيدن به اصل منافع ملي در اين توافق بينالمللي است، چگونگي رسيدن به اين هدف، مسالهاي است كه دستگاه ديپلماسي بايد براي آن تدبير بينديشد و قطعا به خوبي از چگونگي رسيدن به اين هدف آگاه هستند. وقتي از حل مسائل مرتبط با اجراي تعهدات طرفهاي برجام سخن ميگويم، به اين دليل است كه همه مسائل مرتبط با سياست خارجي ما به نحوي مستقيم يا غيرمستقيم درگير حل مساله سياست خارجي است. خروج امريكا از برجام و توقف اجراي تعهدات اين كشور، سنگ بزرگي در مقابل ماست كه جلوي حركت ما را گرفته است و مادامي كه اين سنگ را از مسير برنداريم، ادامه مسير براي ما بسيار دشوار خواهد شد. طبيعي است براي حل اين مساله ضرورتي ندارد ما خودمان را نيازمند ديگران نشان بدهيم، بلكه با درنظر داشتن سه اصل مهم عزت، حكمت و مصلحت بايد دنبال حل مساله برجام برويم. متاسفانه مساله عدم اجراي تعهدات مرتبط با برجام، وقت و انرژي زيادي از ما گرفته است. به تصور من، دولتهاي غربي كه مدعي حل فوري مساله برجام هستند، اتفاقا از روي خصومت بدشان نميآيد كه ما اين مساله را همچنان حل نشده باقي بگذاريم؛ چراكه تمامي روند حركتهاي ما در توسعه مناسبات اقتصادي، ديپلماسي اقتصادي، توسعه روابط حتي با همسايگان و حضور قوي ما در مجامع بينالمللي به حل اين مساله گره خورده است. ما الان حتي براي مراودات ساده تجاري و بازرگاني با كشورهاي همسايه، بهرغم حسننيت، عزم و اراده جدي طرفين براي تعامل، باز هم با مشكل جدي مواجه هستيم؛ حداقل مشكلي كه وجود دارد اين است كه همواره كشورهاي طرف تعامل ما ميگويند كه ما ممكن است به خاطر همكاري با شما مجبور به پاسخگويي با طرفهاي ثالث باشيم و گرفتار تحريم شويم. نخستين وظيفه وزارت خارجه در شرايط فعلي حل مساله برجام است. در كنار مساله برجام، موضوع خروج از فهرست كشورهاي پرريسك كارگروه اقدام مالي (FATF) است. مساله تصويب قوانين مرتبط با FATF هم باعث شده است كه ما از مبادلات مالي گسترده و تعاملهاي بانكي بينالمللي محروم شويم. اگر با حل مساله اجراي تعهدات طرفهاي غربي در برجام، داراييهاي ما در خارج از كشور آزاد شود و ما قرار باشد از اين داراييها براي سرمايهگذاري در داخل استفاده كنيم، قطعا نيازمند راههاي سالم براي مبادلات بانكي و اعتباري هستيم كه يكي از اين راهها عضويت در FATF است. مادامي كه ايران در فهرست كشورهاي پرريسك قرار داشته باشد، كماكان نهادهاي مالي و بانكهاي بينالمللي براي عدم همكاري با ما بهانه دارند و اين عدم همكاري يا دشوار شدن همكاريهاي دوجانبه، باعث هرزروي انرژي و سرمايه ما ميشود. در نتيجه من معتقدم كه فوريترين مساله پيش روي وزير امورخارجه دولت سيزدهم، حل مساله برجام و همزمان يا بلافاصله بعد از آن، حل مساله عضويت ما در FATF است تا بتوان با فراغبال به مسائل ديگر پرداخت.
در اولويت بعدي، ميتوان بحث بهبود مناسبات با همسايگان را نيز مطرح كرد، دشمنان ما با دامن زدن به ايرانهراسي توانستهاند بسياري از كشورهايي را كه بالقوه دوست و شريك ما هستند، از ايران دور كرده تا در عوض رابطه آنها را با اسراييل تنظيم كنند. ما بايد سلاح ايرانهراسي را از دست دشمنان ايران بگيريم و مناسبات حسنهاي را كه هميشه برنامه سياست خارجي كشورمان بوده است به همسايگان يادآوري كرده و عملا در جهت حل مشكلات فيمابين اقدام كنيم.