درباره يكي از استعدادهاي مربيگري در ايران
لذت فوتبال با محرم نويدكيا
ابوالفضل نجيب
ممنوعيت استفاده از مربيان خارجي به ظهور نسل جديدي از مربيان بومي منجر شده است. از نتايج اوليه اين رويكرد ميتوان به ظهور مربياني چون يحيي گل محمدي و به درجاتي محرم نويدكيا و حسيني و تارتار و ... اشاره كرد. در اين ميان البته كارنامه كوتاهمدت و موفقيتآميز محرم نويدكيا و رقابت شانه به شانه او بعد از ناكاميهاي هفتههاي اول ليگ و در ادامه مبارزه تا دقايق پاياني فصل، اعتبار و ارزش و توانمنديهاي او را بيشتر مورد تاكيد قرار ميدهد. اين موفقيت از آن رو حائز اهميت است كه كم و بيش در اولين حضور جدي محرم به عنوان سرمربي حاصل ميشود. آنچه محرم را در كانون توجه قرار ميدهد سواي نتايج به دست آمده، بيشتر معطوف به نگرش و درك غريزي او از فوتبال و بهتبع آن انتقال اين نگرش به تيم است. آنچه از گذشته از عملكرد مربيان داخلي در حافظه مانده، بر سه رويكرد سنتگرايانه، نتيجهگرا و در حال حاضر مدرن يا به تعبيري نوگرا تاكيد دارد.
مراد از نوگرا و مدرن نه در مقايسه با سطح فوتبال جهان كه در مقياس داخلي و عملكرد مربيان ايراني است. همچنان كه مراد از مربيان سنتگرا مربياني است كه اساسا موجوديت و حضور آنها در باشگاهها منوط و معطوف به تعلقات و افتخارات و محبوبيتي است كه در باشگاههاي خود داشتند. از اين دست مربيان ميتوان به علي پروين و پورحيدري و ناصر حجازي و... اشاره كرد و مراد از مربيان نتيجهگرا نسلي است كه با درك اهميت نتيجه چه در راس و بدنه و سطح هرم فرضي ليگ همه توان و اهداف خود را به كسب نتايج رضايتآميز محدود كردند. با اين تقسيمبندي گل محمدي و محرم نويدكيا و يكي دو نام ديگر را ميتوان در زمره مربيان نوگرا تقسيمبندي كرد. و جالب اينكه هر دو بعد از حضور موقت و ناكامي در كسب نتيجهگيري در بازگشت به موفقترين مربيان ليگ تبديل شدند. درباره يحيي بايد اشاره كرد او اين شانس را داشت تا دوران فوتبالي خود را بهطور معمول به اتمام برساند. در مقايسه با محرم كه مدام با مصدوميت مواجه بود.
در عوض محرم اين فرصت را پيدا كرد كه بعد از قطع اميد از بازگشت به زمين توان ذهني خود را به فراگيري صرف تئوريك فوتبال متمركز كند. آنچه باعث شد توانمنديهاي غريزي محرم را با آموزشهاي آكادميك پيوند بزند. آنچه در اين خصوص بايد اشاره كرد ذهنيت تمام فوتبالي محرم است و آنچه به ذهنيت تعبير ميكنم بر نوعي رابطه مكاشفهوار با دنياي فوتبال تاكيد دارد. اين رابطه در مقايسه با مربياني كه اساسا چه به عنوان بازيكن و مربي با فوتبال به مثابه يك شغل تنظيم رابطه ميكنند، به جهات مختلف متفاوت است. در حالي كه اين مربيان صرفا به آموختهها متكي و رابطهشان آكادميك و بر اساس درك مكانيكي از فوتبال است. مربياني از جنس محرم دادههاي آكادميك را به ذهنيت كشفالشهودي و ارتقاي آن تا حصول به آنچه ميتوان به لذت از فوتبال تعبير كرد، ارتقا ميدهند. در واقع اين مربيان با پيوند دادن عنصر دانش و غريزه مسير خود را از ديگران متمايز و جدا ميكنند. فلسفه اين نگرش به فوتبال و رسالت مربيگري در مقايسه با رويكردهاي اغلب نتيجه گرا و پيشتر سنتي كه محصول روابط و تعلقات رنگي است، بيش از هر چيز به درك مجموعه مديريتي و البته هواداران باشگاه و در نتيجه اعتماد به محصول نهايي اين نوع مربيان دارد. هر چند در مورد محرم فاكتور زمان و اعتماد و درك متقابل دوگانه مديريت و هوادار در نهايت به بهترين نتيجه ممكن و قابل انتظار از عملكرد او بعد از ناكاميهاي اوليه منجر شد. اما حتي اگر محرم قادر به كسب چنين نتيجهگيري نبود، ميشود به اتكاي خيلي فاكتورها و نشانهها انتخاب او را براي سرمربيگري سپاهان بهترين گزينه از مربيان داخلي تلقي كرد.
آنچه در تاكيد اين ادعا ميتوان اشاره كرد سواي موفقيت حاصله تغيير سبك و سياق بازيهاي سپاهان است. سبك و سياقي كه به نظر ميرسد معطوف و متمركز به ارايه فوتبال تاكتيكي و زيبا و تهاجمي است. اين نگرش را مقايسه كنيد با رويكرد همواره محافظهكارانه مربياني كه اغلب لذت و زيبايي فوتبال را قرباني نتيجهگيري ميكنند. كم و بيش به همين دليل حتي ميتوان ادعا كرد فوتبالي كه تيم محرم ارايه ميكند در مقايسه با پنج دورهاي كه سپاهان قهرمان ليگ شد بار فني و تاكتيكي و كيفي متفاوتي به نمايش ميگذارد. و در يك كلام سپاهان در مقايسه با تيمهايي كه پنج بار فاتح ليك شدند، شايستگي و سزاواري بيشتري براي قهرماني داشت. آنچه به اين فاكتورها درباره سبك و سياق تيم نويدكيا ميتوان اضافه كرد، اصرار او بر بازي تاكتيكي در هر شرايطي است. آنچه باعث بازگرداندن نتيجه بازيها از شكست و به همان اندازه بردهاي پرگل سپاهان گرديد، ناظر بر پايبندي محرم به اصول و پرنسيب تيمي در هر وضعيت و موقعيت بازي است. اين وضعيت ناشي از اعتماد بازيكن به دستورالعملهاي مربي و به همان اندازه تزريق روحيه سيرايي ناپذير در بازي هجومي و بسنده نكردن به صرف بردن بازي است.
اين رويكرد بيش از هر چيز به اصول تاكتيكي و همزمان درك غريزي محرم از فوتبال معطوف است. رويكردي كه در نهايت اغلب به نتيجهگيري و همزمان ارايه زيباييهاي فوتبال تاكتيكي منجر ميشود. در اينكه سپاهان در زمان حضور محرم اغلب زيباترين بازيها را ارايه كرد كمتر ترديد داريم. حتي ميشود عدم قهرماني سپاهان در اين فصل را با كمي واقعبيني به كيفيت غير استاندارد زمين بازيهاي خارج از خانه مرتبط دانست. اين ادعا را ميشود با مقايسه بازيهاي سپاهان در نقش جهان و بيرون از خانه مقايسه كرد. در نظر داشته باشيم تاثير اين پارامتر را در دو بازي سپاهان در ورزشگاه آزادي مقابل پرسپوليس و استقلال كه در مجموع منجر به كسب چهار امتياز در تهران و چهار امتياز در اصفهان گرديد، مشاهده كرديم.
بسياري شايد موفقيتهاي محرم را معطوف به داشتههاي او كنند. اما در نظر داشته باشيم سپاهان در اين سالها اغلب بهترينهاي فوتبال ايران را در اختيار داشته. و فراموش نكنيم محرم با تيمي نايب قهرمان شد كه هفتههاي متوالي را با شكستهاي غيرمنتظره پشت سر گذاشت. داشتن بازيكنان خوب و مساعد اگر چه بخشي از راز و رمز موفقيتهاي يك تيم است، اما در نظر داشته باشيم تيمهايي كه برخي حتي با داشتههاي بيشتر توفيقي نه در ارايه فوتبال با كيفيت و زيبا كه حتي نتيجهگيري كسب نكردند. به اين عوامل ميبايد شخصيت منحصر به فرد و تا حدودي كاريزماي محرم را اضافه كرد. پرهيز او از مسائل حاشيهاي در بيرون زمين و گفتمان و ادبيات متفاوت او در برخوردهاي رسانهاي ميتواند وجهي از تعامل او با بازيكنان را نمايندگي كند. رابطهاي كه به زعم اريك كانتونا - درباره فرگوسن - ميتواند بازيكن را تا گذشت از مرز جان براي چنين مربياني مجاب و متقاعد كند. نميخواهم همه جنبههاي اين رابطه را به رابطه محرم با بازيكنان تيم او تعميم بدهم، اما در اصل و صورت مساله اين نوع رابطه در موفقيتهاي يك تيم نبايد ناديده گرفته شود. آنچه درباره آينده سپاهان ميتوان تاكيد كرد اين است كه اساس همچنان بر حفظ رابطه و اعتماد متقابل دوگانه هوادار و مديريت با محرم استوار است. اين رابطه اگر همچنان بر اعتماد به توانمنديهاي محرم متكي باشد ميتواند ادامه موفقيتهاي سپاهان و محرم را تضمين كند. ممكن است حتي تيم محرم در شروع فصل تازه همچون فصل گذشته با فراز و نشيبهاي مقطعي ناشي از تغيير تركيب مواجه شود، اما ترديدي نيست كه ثبات محرم و اعتماد به او ميتواند تا پايان دادن به هژموني قهرماني پرسپوليس ادامه يابد.