پرتنشترين
دوران روابط روسيه و انگليس
عليرضا ثمودي
عدم تمديد ويزاي خبرنگار بيبيسي از سوي دولت بريتانيا و شبكه بيبيسي به عنوان حمله به آزادي رسانهها محكوم شد. البته اقدام وزارت امور خارجه روسيه براي عدم تمديد ويزاي اين خبرنگار بريتانيايي در واكنش به تمديد نشدن ويزاي خبرنگاران روسيه بوده است. هر چند مقامهاي بريتانيايي معتقدند خبرنگاران روس آزادانه در بريتانيا كار ميكنند. در ماه ژوئن نيز حادثه ديگري موجب ايجاد تنش جديد در روابط بحراني دو طرف شد. در اين حادثه يكي از هواپيماهاي جنگي روسيه به يك ناوشكن بريتانيايي در منطقه نزديك به كريمه اقدام به شليك كرد. بريتانيا ملحق شدن كريمه به روسيه را به رسميت نميشناسد و آن را همچنان بخشي از خاك اوكراين ميداند، هر چند روسيه مناطق پيراموني شبه جزيره كريمه را بخشي از آبهاي روسيه ميداند. محدود كردن روابط بحراني لندن و مسكو به تنشهاي اخير، ميتواند سادهانگارانه باشد. از همين رو، در بخشهاي پيش رو حوزههاي اختلافي ميان دو كشور بررسي ميشود.
حوزههاي اختلافي ميان مسكو و لندن
روابط روسيه با بريتانيا و به طور كلي غرب از زمان پايان جنگ سرد با منضم شدن كريمه به روسيه، ادعاي دخالت كرملين در انتخابات كشورهاي غربي، هك تارنماي نهادهاي مختلف و ساير اقدامها ازجمله جنگ هيبريدي به پايينترين سطح ممكن رسيده است، بهويژه پس از مسموميت سرگئي اسكريپال جاسوس پيشين روسيه و يوليا دختر او با گاز اعصاب در سال 2018 اين روابط با چالش جديتري روبهرو شد. البته مشكل لندن و مسكو از پندار متفاوت آنها از نظام بينالملل و نگاه رهبران روسيه به جايگاه بريتانيا در نظام بينالملل ناشي ميشود: از نظر كرملين، بريتانيا هموزن و همسنگ با اين كشور نيست. به باور كرملين، روسيه همواره يك قدرت بزرگ بوده و به نوعي كانون جهان چندقطبي و چندمركزي به شمار ميرود، درحالي كه بريتانيا به اين اوليگارشي تعلق ندارد. از نظر روسيه، بريتانيا داراي توانمنديهاي ضروري براي پيشبرد يك سياست خارجي مستقلِ واقعي نيست. با توجه به اينكه لندن داراي استقلال ژئوپليتيكي نيست، بريتانيا در سطح دوم قدرتهاي جهاني قرار ميگيرد و جزيره كوچكي است كه خيلي كشورها به آن توجه نميكنند. روسيه معتقد است حوادث دو دهه گذشته به خوبي نشان ميدهد بريتانيا رويكرد خصمانهاي در قبال روسيه داشته است: به عنوان نمونه اعطاي پناهندگي به بوريس برزوفسكي اوليگارشي معروف روس از سوي بريتانيا در سال 2003، اتهام بريتانيا به روسيه در مورد قتل الكساندر ليتونيكو در سال 2006، حمايت قاطع بريتانيا از تحريمهاي اتحاديه اروپا بر ضد روسيه در سال 2014 و تلاش بريتانيا براي واكنش بينالمللي درباره سرگئي و يوليا اسكريپال در سال 2008. البته حوادثي همچون حمله به عراق در سال 2003 يا انقلابهاي رنگي در جمهوريهاي پيشين شوروي در سالهاي 2003 و 2005 به امريكا و در كل غرب ازجمله بريتانيا نسبت داده ميشود. نگاه روسيه به بريتانيا را ميتوان به چند بخش تقسيم كرد؛ نخست، لندن هيچ جايگاه ويژهاي در تفكر روسيه ندارد و بريتانيا درباره نقش خود بزرگنمايي ميكند و نقش اين كشور چندان بزرگ هم نيست. دوم، لندن مسوول تحولات منفي در روابط دو طرف است؛ زيرا مدام در رسانههاي بريتانيايي روسيه يك دشمن ترسيم ميشود. سوم، بريتانيا و جامعه اروپا-آتلانتيك همواره در مورد روسيه دروغ ميگويند و قابلاعتماد نيستند؛ اين امر در موضوعهاي مختلف ازجمله انقلابهاي رنگي يا حمله به عراق به خوبي مشخص است. چهارم، بريتانيا در موضوعهاي مختلف، استاندارد دوگانه داشته است. روابط دو طرف به ويژه در يك دهه اخير به خصوص پس از بحران اوكراين (2014) نامناسب و تا حد قابلتوجهي بحراني بوده و لندن و مسكو در مورد مهمترين موضوعهاي بينالمللي دچار اختلاف شدهاند. جنگ هيبريدي روسيه بر ضد بريتانيا، ترزا مي، نخستوزير پيشين بريتانيا در 13 نوامبر 2017 به اقدامهاي مخرب روسيه بر ضد بريتانيا در حوزه سايبري و انجام جنگ هيبريدي اشاره ميكند كه روسيه مهمترين تهديد پيشروي نظم بينالمللي است و نقش بريتانيا دفاع از نظم جهاني قاعده محور در برابر دولتهاي غيرمسوول است كه به دنبال ازبين بردن اين نظم هستند. بحران اوكراين و منضم شدن كريمه به روسيه، در راهبرد امنيت ملي بريتانيا در سال 2015 و مرور دفاعي و امنيتي راهبردي به ظهور مجدد تهديدهاي دولتمحور اشاره و روسيه به عنوان دولتي تهاجمي، مليگرا و خودكامه معرفي ميشود كه بهطور فزاينده به مخالف غرب تبديل شده است. قتل شهروندان روس در بريتانيا، مسموم ساختن سرگئي اسكريپال و همچنين يوليا دختر او با عامل اعصاب در ساليسبوري در 4 مارس 2018، موجب بروز تنش در روابط دو طرف شده است. در ژانويه سال 2016 نتايج تحقيقات درخصوص قتل ليتويننكو اثبات كرد كه مسكو در قتل اسكرپيال نقش داشته است.
چشمانداز پيش رو
در يك دهه اخير، بريتانيا رويكرد تهاجميتري در روابط خود با روسيه هم در سخن و هم در عمل در پيش گرفته است، اين امر را ميتوان به خوبي در اقدامهاي لندن در سالهاي 2014 و 2018 مشاهده كرد. در سند اخير سياست خارجي بريتانيا در مارس 2021، چين و روسيه رقباي سيستماتيك لندن در عرصه قدرت نرم تلقي شدهاند. در اين سند آمده است كه روسيه نيز در كنار ايران و كرهشمالي به دنبال تضعيف محيط امنيتي و نظام بينالملل است و روسيه جديترين تهديد در منطقه به شمار ميرود. ميتوان گفت روابط دوجانبه در تقابل با يكديگر قرار دارد و هيچ مبنايي براي همكاري وجود ندارد و به هيچ عنوان نميتوان به شراكت مسكو-لندن اميدوار بود. ميتوان انتظار داشت در آينده نيز تنشهايي همانند تنش در درياي سياه يا موضوع خبرنگاران باز هم رخ دهد.
منبع: شوراي راهبردي روابط خارجي