چند مرگ مانده تا واكسن؟!
مايا شرفي، خبرنگار فرهنگ و هنر هم قرباني كرونا شد. در توييتر فارسي اين خبر باعث شد هشتگ «مايا شرفي» داغ شود و دوستانش درباره او بنويسند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«عدهاي انتقاد كردند كه چرا واكسيناسيون را طبقهاي كرديد و چرا خبرنگاران در اولويت واكسيناسيون قرار گرفتند؟ امروز يكي ديگر از خبرنگاران جوان، مايا شرفي بر اثر كرونا در گذشت.اگر خبرنگاران در دوران كرونا نبودند، چه وضعيتي الان از لحاظ شيوع كرونا داشتيم؟ خبرنگاران با جانودل كار كردند»، «يه كاري كردن با ما واكسنم كه ميزنيم، خوشحال نيستيم، دستمون درد ميگيره، يه جايي تو دلمون هم؛ به خاطر همه اونايي كه فرصتش رو نداشتن تا همين چند قطره رو از زندگي بگيرن و بمونن»، «مايا شرفي خبرنگار فرهنگي و فعال رسانهاي بر اثر ابتلا به ويروس كرونا درگذشت»، «مايا شرفي خبرنگار روزنامه همشهري و خبرگزاري صبا بود»، «مرگ مايا شرفي باورنكردنيه برام»، «يكي، دو روز اخير خبر مرگ دو همكار روزنامهنگار و فوت همسر يكي ديگر از همكاران سابقم را شنيدم»، «واقعا يكييكي داريم ميميريم»، «مايا شرفي فعال رسانه بر اثر ابتلا به كرونا درگذشت»، «مايا شرفي فعال رسانه شب گذشته ۶ شهريورماه بر اثر ابتلا به ويروس كرونا و در ۳۹ سالگي درگذشت»، «ماياشرفي رفيق مهربان، دوست بامعرفت و يكي از بااخلاقترين روزنامهنگارهاي حوزه فرهنگ و جامعه، با روحي در نور و آرامش رفت پيش پدرش كه هميشه دلتنگش بود.خدا به مادر و برادرش صبر بده»، «مايا، چطور بايد باور كرد.چطور ميشه اون همه جواني، زيبايي، مهرباني، عشق .همه و همه مفت از بين رفته باشه»، «قلبم هزار تيكه شد.مايا مايا، نفسم بند اومده، اشك امونم و گرفته»، «مايا جون ميشه باز زنگ بزني و بگي اين دفعه كه رفتي بلوچستان منم مييام»، «هر طرف كه سر ميچرخوني سايه مرگ و ميبيني، مرگ اين روزا دمدستيترين چيزي كه وجود داره»، «قلبم مچاله است و دست و پام داره ميلرزه از وقتي خبر فوت مايا شرفي رو شنيدم»، «خدايا رحم كن، اين چه خبري بود، مايا شرفي هم رفت»، «داشتم تايملاين رو مرور ميكردم و حالا همينجوري خيره موندم به اين تصوير؛ باورم نميشه كه صبح روز بستري پيغام داد كه دعا كن سالم بيرون بيام و هي سر به سرش گذاشتم و حالا تمام! لعنت به همه اونهايي كه باعث مرگ رفقاي ما شدند»، «مايا شرفي روزنامهنگار و دوست مهربانم بعد از چندين روز ابتلا به كرونا؛ در بيمارستان درگذشت»، «هي واي، هي واي مايا رو هم از دست داديم» و «چند نفر ديگه رو بايد از دست بديم تا واكسن برسه».