خاطرات سفر و حضر (49)
اسماعيل كهرم
مرحوم پدر ميفرمود، شب كه ميخواي بخوابي، كارنامه روزت را مرور كن. بيين چه كار كردي، چه كارهايي را تاييد ميكني و چه كارهايي را نبايد انجام ميدادي! اين معيار خوبي براي بررسي كارنامه زندگي در مقاطع مختلف است.
يادم ميآيد كه وقتي كارنامه آخر سال را به دست ما ميدادند، با بچهها سرازير كوچهها ميشديم. من ياد گرفته بودم كه با وقار و آرام راه بروم ولو با يك كارنامه قبولي با نمره خوب. يك هموطن نزد من آمد و گفت ببينم بابا، مگر مردود شدي كه اينطوري آروم راه ميري؟ نگاهي به نمرات من انداخت و گفت، شادي كن مثل بقيه با اين نمرههاي خوب!! اكنون كارنامه ماهانه و سالانه خود را بررسي ميكنم، مثل امروز كه تا چند ساعت ديگر قرن سيزدهم به اتمام ميرسد و سالهاي 1400 آغاز ميشود. انسانها، صد تا از اين سالها را خواهند ديد! و ما هم، اي.... چندتايي را شاهد خواهيم بود. ولي بازگشت به فرموده پدرم: مهم آن است كه پس از پايان هر سال، كارنامهمان را مقابل خودمان باز كنيم، ببينيم كجا مردود، تجديد يا قبول شدهايم. قبوليها را تكرار كنيم و سراغ مردودي و تجديدي نرويم.
هر شب، پايان هر هفته، پايان هر ماه، پايان هر سال و بالاخره.... در شب آخر هم اگر شد، بايد كارنامه را ديد و بررسي كرد. وجود ما اساسا به درد ميخورد يا نه؟