كوويد 19: هق هق انسانهاي مرفه
پيير ميكلتي
توضيح مترجم: در دوران همهگيري ويروس كرونا و دريك بزنگاه تاريخي، ضرورتهاي فاصلهگذاري اجتماعي، استفاده از ماسك و زدن واكسن براي حفظ سلامت عمومي، از ديدگاه اقشار خاصي از جامعه، مغاير اميال شخصي و آزاديهاي فردي تلقي ميشود. در كشورهاي پيشرفته كه برخلاف كشورهاي در حال رشد از دسترسي به واكسن محروم نيستند، دغدغههاي اين بيماري همه گير و جانكاه، به گونهاي ديگر مشكلساز شده است. اين طيف مقاومت كه عمدتا مخالفين واكسن هستند، با بينش و درك خاصي از آزاديهاي فردي، به قانونمنديهاي عمومي سلامت جمعي پشت كرده و در اين مسير دچار تناقضگويي و درگيرحواشي شده و در نتيجه آزاديهاي جمعي و امنيت عمومي را به خطر انداختهاند. در حالي كه در فرانسه برخي كاركنان بهداشت از واكسن زدن خود امتناع ميورزند، كشورهاي جنوب (كشورهاي در حال توسعه) شديدا در جستوجوي اين داروي ارزشمند هستند. ما اينجا با شكم سير اين مساله مهم را به تعويق مياندازيم در حالي كه آنها در آنجا از آن محروم هستند. رييس بنياد اقدام عليه گرسنگي معتقد است كه تعلل ما در چنين شرايطي از نزاكت به دوراست.
در يك فرآيند دموكراتيك، بهداشت عمومي به عنوان يك سياست عمومي، از اين قاعده ثابت حقوقي كه قوانين همواره بايد با تحولات جامعه و پيشرفتهاي دانش علمي، همترازي خود را حفظ نمايند، به هيچوجه مستثني نيست.
اين سياست عمومي به عنوان يك رويكرد راهبردي سلامت، در طول تاريخ مورد دو انتقاد بنيادي قرار گرفته است. اول اينكه، دولت با چنين رويكردي به اين دليل كه در تنش ايجاد شده بين آزاديهاي فردي (درابعاد عملي و تفكري) واقدامات جمعي، جانب جمع را ميگيرد، آزاديهاي فردي را محدود مينمايد. هماكنون سيگار كشيدن در مكانهاي عمومي يا رانندگي با مصرف الكل بيش از حد مشخص شده، ممنوع است. سقطجنين زنان فقط در چارچوب تعيين شده قانوني مجاز است. برخي واكسنها قبل از سن مدرسه براي كودكان اجباري است.ديگر اينكه، اقدامات و ابزارهاي به كار گرفته شده از اين منظر كه هدفش قبل از هر چيز، به ويژه حفظ حسن كاركرد نظام توليدي است - كه نيروي كار انساني تشكيلدهنده آن است- مورد اتهام قرار ميگيرد. ضوابط اتخاذ شده در زمينه بهداشت عمومي درطول انقلاب صنعتي مانند استراتژيهاي غربالگري و درماني به كار گرفته توسط پزشكي استعماري توانستهاند - گاه بهدرستي - اين تحليلها را تقويت نمايند. در واقع بايد از كودكان خردسال همانند زنان كارگر در كارخانههاي ريسندگي براي اثربخشي كار مراقبت ميشد. همچنانكه از كارگران آفريقايي در مزارع كاكائو يا كائوچو كه در معرض بيماريهاي عفوني بسياري قرار داشتند.
تعلل برخي افراد كاركنان بهداشتي يا مشاغل مرتبط درخط مقدم
قطعا، امروز ديگر تعلل برخي كاركنان پرسنل بهداشتي يا مشاغل مرتبط در واكسينه شدن در مقابل كوويد 19، قابل قبول نيست. بدون هيچ ترديدي، اين آخرين نمايش در تنش بنيادي ميان فرد واجتماع در زمينه بهداشت تا اين تاريخ است. البته قبلا هم ديده شده كه گاهي تاريخ، آب به آسياب برخي منتقدين ميريزد. اما درعين حال، از چند سرطان ريه، چند مرگ ناشي از تصادفات جادهاي، چند خونريزي مهلك در سقطجنينهاي زيرزميني و از چه ميزان ضايعات اسفبار فلج اطفال، از طريق وضع مقررات بهداشت عمومي كه متعاقبا به قانون اجباري تبديل گرديد اجتناب شده است؟ همكاران خارجي ما، در بسياري از كشورهاي فقير، جوامع ما و امكانات ما را در مقابل اين بيماري همهگير مشاهده ميكنند: ميلياردها يورو براي حفاظت از حداقل درآمدها، حفظ صدها سرويس احياء كارآمد، انتقال بيمار از منطقهاي به منطقه ديگر و هزاران متخصص آماده و مسلح - از نظر فني و درماني - جهت نجات جان انسانها در وخيمترين وضعيت باليني، تزريق شده است.
همه در يك قايق
آيا اين آگاهي مجموعه شبكههاي ايمني است يا تكبر انسانهاي مرفه كه نگرش مقاومتكنندگان ناقل بيماري را به قيمت تبديل آنها به مقاومتكنندگان مبهم و دوگانه، ديكته ميكند؟ تا جايي كه از يادشان ميبرد كه آنها دقيقادر خط مقدم و در تماس با افراد ضعيف يا مبتلا به اين بيماري هستند.تا جايي كه از شركت در روندي كه براي اثرگذاري كه در اين مورد فقط بهصورت جمعي بايد باشد، امتناع ميورزند. در كشور ما كه اين بيماري نزد آسيب پذيرترين اقشار، ضايعات اجتماعي نگرانكنندهاي را برجا گذاشته است، مانند آنجا، كشورهايي كه نتوانستند از همان امكانات مقاومتي هيچ چيزي - يا خيلي كمي - را بسيج كنند. در حالي كه همه ما در يك قايق هستيم، قايقي كه مسير آن جهاني با سرنوشتي به هم پيوسته است. متخصصين مجهز به ابزارهاي واكنشي براي افراد شديدا بيمار در شمال (كشورهاي پيشرفته) هستند، واكسنها در شمال هستند. كشورهاي جنوب با اصرار، خواهان بهرهمندي از ميليونها واكسني هستند كه در اختيار كشورهاي شمال قرار دارد اما لابراتوارها اجازه برخورداري از چنين حقي را نميدهند. همچون فرمولي كه در ابتداي اپيدمي ايدز به وجود آمد، «امكانات در شمال قرار دارند و بيماران در جنوب » اما كاركنان بهداشتي كشور ما از واكسن زدن خود امتناع ميورزند! ما در اينجا، با شكم سير وقتگذراني ميكنيم، در حالي كه ديگران در آنجا از همهچيز محروم هستند.در چنين شرايطي قانون بايد هر چه سريعتر به وضعيت ملت سامان دهد وگرنه، تعلل ما به بينزاكتي تبديل ميشود.
*: Pierre Micheletti، پزشك، مدير آموزشي ديپلم سلامت، ايمني و همبستگي در دانشكده پزشكي گرنوبل فرانسه، رييس بنياد اقدام عليه گرسنگي
ترجمه و تدوين: دكتر علي معيني، هماهنگكننده روابط دانشگاههاي ايران وفرانسه