درس
كرونا
مينا مناقب
آنطور كه شنيده شد با فشار افكار عمومي مباحث مربوط به موفقيت ايران در مديريت كرونا از كتب درسي دانشآموزان حذف شده است. روشن است كتاب علوم اجتماعي، به عنوان منبعي كه قرار است ذهن دانشآموزان علاقهمند به اين علم را آماده كند يا مباحث كلي و مقدماتي اين حوزه دانشي را بيان كند تا آشناييزايي درباره اين دانش داشته باشد، بايد عاري از هرگونه محتواي خيالي، غيرمستند و ايدئولوژيك - در معناي منفي آن- باشد. بنابراين حذف چنين مباحثي از همه كتب درسي اعم از علوم اجتماعي و غيرآن، دانشآموزان را به خواندن متون علمي و مستند عادت ميدهد. اما به نظرم پرداختن به تجربه مديريت كرونا در ايران در كتب علوم اجتماعي، حتي در سطح متوسطه اول ضروري است. پيشنهاد ميدهم بهجاي نوشتن از موفقيتهاي خيالي كشور در مديريت كرونا، درباره علل شكست مديران ايران در مديريت كرونا نوشته شود و بدانيم كه چاپ محتوايي خيالي درباره كشور، هرگز حس غرور ملي در قلب دانشآموز نمينشاند. از اين ايده كه بايد درباره علل شكست ايران در مديريت كرونا صحبت شود، دفاع ميكنم، چون اين موضوع در زمره تحقيقات علوم اجتماعي قرار ميگيرد و اين علم ميتواند به اين سوال كه «چرا نتوانستم در مديريت كرونا موفق عمل كنيم» پاسخ دهد. لذا طرح چنين موضوعاتي ميتواند كتابهاي درسي مدارس را غني كند و از طرفي شنيدن و بحث كردن درباره مباحث روز كشور نيز براي دانشآموزان جذاب است. چرا كه آنها بسياري از شواهد و مستندات اين موضوعات را با گوشت و پوست خود لمس كردهاند، و ميتوانند با تامل، درباره آن اظهارنظر كنند و يقين دارم، شيفته اين صفحات از كتاب درسيشان خواهند شد. در اينجا براي روشن شدن و دقيقتر شدن پيشنهادم، سرفصلهاي مرتبط با علوم اجتماعي در مديريت كرونا را بيان ميكنم:
1- سياستگذاري بهداشت و درمان چيست؟ و چه متخصصاني اين سياستها را طراحي ميكنند؟
سياستگذاري از موضوعات بينرشتهاي در علوم اجتماعي است. با معرفي اين سرفصل دانشآموز با حوزههاي جدي و جديد علوم اجتماعي آشنا ميگردد. او ميفهمد متخصص علوم اجتماعي تا چه حدي ميتواند همراه با ديگر تخصصها گامهاي جدي براي بهتر شدن زندگي مردم داشته باشد. طرح اين سرفصلها در كتاب علوم اجتماعي متوسطه با راهبري دبيران ميتوان اين تفكر انتقادي را پيش روي دانشآموز قرار دهد ودانشآموز را ترغيب كند تا به اين سوالات پاسخ دهد كه اساسا چه نسبتي بين توسعه و كارآمدي نظامهاي سلامت وجود دارد؟ يا چه نسبتي بين دموكراسي و اعتماد مردم به حاكميت وجود دارد؟ يا چرا گروههايي از مردم نسبت به هشدارهاي بهداشتي و مراقبتي مسوولان ارشد بيتفاوت هستند؟
اين گروههاي اجتماعي چه ويژگيهايي دارند و حاكمان خود را چگونه مينگرند؟
2- الگوهاي موفق مديريت كرونا چه ويژگيهايي دارند.
حركت از شواهد تجربي به تئوريهاي كلان، فرآيند جذابي براي دانشآموزان خواهد بود. فرآيندي كه متخصصان برنامهريزي با آن زياد سرو كار دارند. به همين ترتيب كتابدرسي ميتواند اين كنجكاوي را در ذهن محصلان ايجاد كند تا آنها كنجكاو شوند كه كشورهاي موفق چطور به مديريت كرونا دست پيدا كردهاند؟ كتابهاي درسي همواره دنبال آن هستند دانشآموز را ترغيب كنند، جستوجوگر باشند. اغلب سوالات كتابها با گذر زمان كليشهاي ميشوند و هيچ شوقي را در دانشآموز براي پيدا كردن پاسخ بيدار نميكنند اما اين سوال، به جهت آنكه هنوز كليشهاي نشده و پاسخ دقيقي ندارد، حس خوبي را در محصلان براي پيدا كردن جوابش ايجاد ميكند.
3- باورهاي مختلف مردم درباره كرونا و درمان آن چيست؟
تامل در خصوص ارزشها و نگرشهاي جامعه در خصوص هرچيزي ميتواند موضوع جامعهشناسي و انسانشناسي باشد. كتاب علوم اجتماعي ميتواند دانشآموز را ترغيب كند در خصوص جريانهاي مخالف علم مدرن كه كرونا را خيالبافي ميدانند يا مخالف تزريق واكسن هستند، فكر كند؛ يا درباره كساني كه باور دارند كرونا ويروسي است كه در آزمايشگاههاي ووهان ساخته شده و هدف آن ترور بيولوژيك يا جنگ ويروسي بوده است، ايدهپردازي كند سپس نگرش اين جريانها را حلاجي كند، اجزاي آن را در حد سن و سواد خود بشكافد و در كلاس درباره چند و چون آنها با يكديگر بحث كنند؛ يا اجازه دهند دانشآموزان درباره كساني كه اصل اين بيماري را ترور بيولوژيك ميدانند، حرف بزنند.
دانشآموز در اين بخش فرصتي دارد تا تمرين كند، درباره نگرشهاي مخالف باورهايش، فكر كند و اجزاي آن را شناسايي كند و درباره آنها حرف بزند.
4- روزنامهنگاري و ارتباطات علم چيست؟
معرفي روزنامهنگاري علم و ارتباطات در حوزه علمي و شرايطي مثل كرونا، مباحث جالب و به روزي را در برابر دانشآموزان علاقهمند قرار ميدهد. او ميتواند درك درستي از شايعه و خبر و نقش خبر در ايجاد سلامت عمومي به دست آورد. بنابراين شكست ايران در مديريت كرونا و مرگ چندصد نفر روزانه ميتواند درسهاي بزرگ و ارزشمندي را به نسل آينده بدهد. آنها ميتوانند مفاهيم عميق و مهمي را به واسطه اين شكست بياموزند و حذف اين موضوع از كتاب درسي، پاك كردن صورت مساله است. بايد بتوانيم به نسل آينده، توانايي حل مساله را بياموزيم. توانايي توصيف و شناخت اجزاي يك ابر مساله مثل كرونا را آموزش دهيم تا در مسير توسعه و آموزش و پرورشي كارآمد گامبرداريم.