تركيه، جدال با اروپا و بازي با كارت مهاجران افغانستان
علي ملايري
تركيه در سياست داخلي و خارجي دچار انفكاك و تعارض است. دولت تركيه كه با مشكلات اقتصادي و اجتماعي بسياري مواجه است دهها سال است خود را در جهان در حال گذار به نظم جديد تصور ميكند و اعتقاد دارد تحمل فشارها و قبول هزينهها در «دوره كوتاهمدت گذار» ميتواند دستاوردهاي راهبردي بلندمدتي براي اين كشور در نظم آتي داشته باشد. به همين دليل دولت عدالت و توسعه با سياست خارجي ماجراجويانه و دو پهلو ،حضور در صحنههاي مناقشهآميز از جمله افغانستان را پيشدرآمد حضور در پشت «ميز مذاكره» و كسب سهم براي تركيه ميداند. اما از سوي ديگر طرفداران آتاتورك، سكولارها و محافل اقتصادي تركيه آينده اين كشور را در ارتباط با اقتصاد اروپا و غرب تحليل ميكنند و ميكوشند خود را با سياست خارجي اروپا در آينده جهان همسو نشان دهند. آنها با ابراز نگراني از نقش فزاينده چين و نفود اقتصادي آن در بازارهاي تركيه از جمله در غرب آسيا و آفريقا، سياست حزب عدالت و توسعه براي حضور در تمام صحنههاي پرتنش را نكوهش و فراتر از توان اين كشور عنوان ميكنند. در اين بين مليگرايان تركيه كه سياست خارجي را از منظر پيوندهاي قومي تحليل ميكنند، قدرت گرفتن چين و روسيه را به نفع دولتهاي ترك آسياي مركزي و تركيه ندانسته، از اين منظر خواهان همسويي تركيه با غرب در به چالش كشيدن قدرتهاي نوظهور هستند.
بر اين اساس دولت تركيه در بيست سال گذشته به عنوان عضو ناتو در افغانستان حضور يافت و بهرغم خروج همه اعضاي ناتو در ماههاي گذشته و حتي توافق بر سر خروج نيروهاي ناتو در پايان اوت 2021 براي ادامه حضور نظاميانش در افغانستان به بهانه حفظ امنيت فرودگاه كابل ابراز آمادگي كرد. تركيه كه فروپاشي عثماني را نتيجه درونگرايي و ائتلاف نادرست در جنگ جهاني اول ميداند تلاش ميكند با عبرت گرفتن از تاريخ خود سناريوهاي متفاوت نظم آتي جهان را در نظر بگيرد و براساس آن در ائتلافهاي معطوف به آينده براي خود جايگاه كسب كند. به همين دليل ضمن تلاش براي حفظ پيوندهاي خود با امريكا، ناتو و اروپا (غرب) ميكوشد پيوندهاي امنيتي با قدرتهاي در حال ظهور جهان از جمله چين، روسيه، هند و ايران برقرار كند. براساس اين ذهنيت معادلات امنيتي پاكستان، افغانستان و آسياي مركزي براي تركيه اهميت كسب كرده است.
تركيه كشور مهم اسلامي است كه رفتارهاي او بر امنيت دو محيط اروپا، غرب آسيا و شمال آفريقا تاثير ميگذارد. با توجه به سابقه تاريخي عثماني، اين ويژگي ژئوپليتيك از يك سو ظرفيت تهديد كشورهاي اروپايي را دارد و از سوي ديگر براي آنكارا امكان بازيگري در محيط غرب آسيا و كشورهاي اسلامي را فراهم ميكند. به نظر مي رسد كشورهاي غربي كه در صدد كاهش حضور در غرب آسيا هستند، از يك طرف مايلند تركيه بتواند به عنوان عضو ناتو تا حد امكان منافع آنها را در شرايط خلأ منطقهاي تامين كند و از سوي ديگر اميدوارند اين سياست موجب شود تركيه به جاي بازيگري فعال در حوزه اروپا به ويژه در بالكان، مديترانه شرقي و شمال آفريقا كه محيط امنيتي نزديك به اروپاست، سرگرم حوزههاي قفقاز، آسياي مركزي، افغانستان، پاكستان، ايران و خليج فارس شود و با ايران، روسيه و چين كه اتفاقا تهديدهاي فوري براي غرب محسوب ميشوند، درگير شود. اروپا اين سياست سنتي را از قرن هفدهم ميلادي با درگيركردن ايران با امپراتوري عثماني با موفقيت تجربه كرده است. در عين حال اردوغان نيز انتقال مناقشات جاري سوريه در همسايگي تركيه به آسياي جنوبي و مركزي را به نفع كشورش ميداند.
در حالي كه تركيه امروز درگير پروژه مهم و مبهم انتخابات رياستجمهوري در سال 2023 است براي آقاي اردوغان همه اقدامات پيش رو معطوف به جمعآوري راي بيشتر و پيروزي در انتخابات است. پايگاههاي راي سنتي اردوغان به موضوعاتي مانند اسلامگرايي، اخوانالمسلمين، نفود در حوزه اقتصادي ايران، آسياي مركزي و جنوبي و پاكستان بها ميدهد. در عين حال پايگاه راي ائتلاف جمهور به اهداف پانتركيستي مربوط به تركهاي چين، افغانستان و آسياي مركزي اهميت ميدهد. اينگونه است كه افغانستان به اولويتي براي سياست خارجي تركيه تبديل شده است.
تركيه در حاشيه اجلاس سران ناتو در خرداد 1400 علاقه خود به ادامه حضور نظامي در افغانستان بعد از خروج نظاميان امريكايي و ناتو را بروز داد. اين كشور مايل بود به غرب نشان دهد كه تنها كشور ناتو كه ميتواند پروندههاي شرقي را مديريت كند و ناتو ميتواند به آن تكيه كند تركيه است. بايدن و اردوغان درباره تامين امنيت فرودگاه كابل گفتوگو و براي بررسي امكان استقرار نيروهاي تركيه به اين منظور توافق كردند. وزراي دفاع تركيه و امريكا در تيرماه درباره نشست هياتهاي فني دو كشور براي اين منظور تماس تلفني داشتند. تركيه خواهان حمايت مالي و پشتيبابي اطلاعاتي و تعريف مابهازاي سياسي براي اين ماموريت بود. اما روند تحولات نشان داد كه تركيه ارزيابي درستي از وضعيت افغانستان نداشته است. تصور آنكارا اين بود كه بعد از فرار امريكا از افغانستان، دولت و ارتش افغانستان ميتوانند سالها در برابر طالبان ايستادگي و تركيه هم ميتواند به عنوان دست غرب و امريكا بر فرودگاه كابل به عنوان شاهرگ ارتباطي اين كشور سلطه داشته باشد.
يكي ديگر از موضوعات افغانستان كه گريبان تركيه را گرفته است مساله مهاجرين افغانستاني است. بهطور كلي مردم تركيه اردوغان و حزب عدالت و توسعه را در موضوع مهاجران متهم به سهلانگاري ميكنند و اين موضوع از نقاط ضعف حزب حاكم در انتخابات پيش رو است. به همين دليل در زمان باقيمانده تا انتخابات اردوغان تلاش خواهد كرد به ملت تركيه اثبات كند كه او هيچ معامله پشت پردهاي براي پذيرش مهاجران جديد از جمله افغانها ندارد و متاسفانه در اين مسير انگشت اتهام را غيردوستانه به سمت ايران نشان رفت كه اين روزها بهشدت درگير مشكل مهاجران است. اما موج جديد مهاجرت گسترده مردم افغانستان نتيجه توطئه امريكا است. به نظر ميرسد امريكا در افغانستان نيز همچون سوريه از ايجاد موج مهاجرت به عنوان ابزاري براي فشار به تركيه و اروپا استفاده كرده است. امريكا به وضوح از پشت كردن متحدان اروپايي خود در افغانستان و ترك افغانستان در سالهاي اخير دلخور بود و اروپا را بار ديگر با موج مهاجرت تهديد كرد. همزمان سفارت امريكا در آنكارا از ژوئن 2021 فعاليتهايي را در ارتباط با ايجاد راهگذر مهاجرت افغانيهايي كه در طول اشغال افغانستان با نيروهاي اين كشور همكاري كرده بودند و شمار آنها تا 20 هزار نفر و با خانوادههايشان تا 100 هزار نفر برآورد شده آغاز كرد. امريكا به اين گروه از مهاجرين اطلاع داد كه بايد خود را به تركيه برسانند. اين در حالي بود كه تركيه مدعي بود در جريان اين طرح قرار نگرفته است. در جولاي 2021 حدود 2000 نفر از اين افغانيها به عنوان پيشرو وارد تركيه شدند. مقامات تركيه به جاي پرداختن به ريشه ايجاد موج مهاجرتي به سمت تركيه توسط امريكا، به موضوع ادامه ساخت ديوار مرزي و استقرار نيروهاي بيشتر در امنترين مرز تركيه يعني مرز ايران پرداختند و رسانههاي نزديك به دولت به شكل غيردوستانه عليه ايران جوسازي كردند تا از اتهامات مردم تركيه درباره بيكفايتي دولت اين كشور در مساله مهاجران بكاهند. همزمان اروپا نيز براي مقابله با بازي امريكا به تركيه رو آورد و به اين ترتيب به تركيه كه خود مشوق مهاجرت ميليونها سوري به اين كشور بعد از سالهاي 1391 براي به هم ريختن سوريه و تضعيف بشار اسد بود، فرصت مجددي داد تا دستكم تا سال 2023 با كارت مهاجران با اروپا بازي كند. تركيه و اروپا اهميتي به دلايل اصلي مهاجرت افغانها و شيوه اقدام امريكا ندادهاند. آنها حتي حاضر نيستند براي كنترل مهاجران افغان در مرزهاي افغانستان كمترين همكاري با ايران داشته باشند. به هر حال درگيري تركيه در پروندههاي متعدد و نيمهكاره مانند افغانستان علاوه بر آثار مهمي كه بر روابط خارجي اين كشور داشته، وضعيت اقتصادي و اجتماعي تركيه را دچار فرسايش و فرصتهاي همگرايي منطقهاي و وحدت اسلامي را دچار ضعف كرده است.
كارشناس روابط بينالملل