• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5018 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۵ شهريور

دورنماي مقاومت در پنجشير

كوروش احمدي

آنچه با نام «جبهه مقاومت ملي افغانستان» به رهبري احمد مسعود و امرالله صالح در پنجشير شكل گرفته، پرچم مقاومت در برابر طالبان را برافراشته است. امرالله صالح، معاون رييس‌جمهور پيشين كه يكي از سران اين جبهه است، با تاكيد بر اعتبار قانون اساسي، خود را رييس دولت قانوني افغانستان مي‌داند. صالح يك پنجشيري و از سران ائتلاف شمال بود كه در كنار احمد شاه مسعود در دوره 5 ساله قبلي حكومت طالبان در برابر آن مقاومت موفقي را سامان داد. تقريبا همه نمايندگي‌هاي افغانستان در خارج نيز به تبعيت از صالح ادامه مي‌دهند. هيچ حمايت خارجي رسمي از مقاومت در پنجشير صورت نگرفته و تنها جمعه گذشته دو سناتور جمهوري‌خواه، ليندسي گراهام و مايك والتس، از دولت امريكا خواستند كه جبهه مقاومت ملي به رهبري مسعود و صالح را به عنوان دولت مشروع افغانستان به رسميت بشناسند.
مسعود هفته گذشته در مصاحبه‌اي با فارين پاليسي گفته است كه خواست او «برقراري يك دولت همه‌شمول و عدالت و برابري براي همه گروه‌هاي قومي و مذهبي در كشور و خاتمه مداخله خارجي است.» او تاكيد كرده است كه خواهان صلح است، اما صلح به معني تسليم و اجازه دادن به ادامه بي‌عدالتي و نابرابري در كشور نيست. او مي‌گويد بسيج نيرو را از سپتامبر 2019 و با علم به اينكه مذاكرات دوحه بين امريكا و طالبان به اين نقطه مي‌رسد، آغاز كرده بوده است. اكنون سوال اين است كه چه دورنمايي مي‌تواند در برابر جبهه مقاومت ضدطالباني در پنجشير وجود داشته باشد.
 مهم‌ترين نقطه قوت مقاومت پنجشير تركيب بسيار متنوع جمعيت افغانستان به لحاظ قومي و مذهبي است. قوم پشتون كه پايگاه قدرت طالبان است، اگرچه به تنهايي با حدود 40 درصد جمعيت كشور، بزرگ‌ترين قوم افغانستان است، اما ساير اقوام در مجموع وزن بيشتري در بافت جمعيتي كشور دارند. به علاوه، همه پشتون‌ها را نبايد حامي طالبان به شمار آورد، به ويژه جوانان و طبقه متوسط تحصيلكرده پشتون طي 20 سال گذشته در تقابل با افكار تكفيري طالبان قرار داشته‌اند. با توجه به تعصبات ديني- تكفيري و قومي طالبان، شكل‌گيري يك حكومت همه‌شمول كه اقوام مختلف از طريق انتخابات در آن سهم واقعي داشته باشند، بسيار بعيد است. در چنين صورتي، شكل‌گيري هسته‌هاي مقاومت به اشكال مختلف، اعم از نظامي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي در برابر طالبان بين اقوام تاجيك، ازبك، هزاره و... كاملا محتمل است. رشد چنين مقاومتي، مي‌تواند تثبيت حكومت طالبان را با مشكل مواجه كند، به اختلافات شديد داخلي بين طالبان دامن بزند و بر هزينه‌هاي حاميان طالبان شامل پاكستان و برخي از كشورهاي خليج‌فارس بيفزايد.
نقطه‌ضعف ديگر طالبان تحولاتي است كه طي 20 سال گذشته حداقل چهره شهرها را دگوگون كرده است. جامعه افغانستان ديگر جامعه 20 سال پيش نيست. در اين دوره 20 ساله يك نسل عوض شده و شرايط در شهرهاي بزرگ براي رشد طبقه متوسط فرهنگي و جامعه مدني فراهم بوده است. جوانان تا 35 ساله، اعم از زن و مرد كه در اين دوره نسبتا باز امكان تحصيل داشته و به لحاظ سياسي و اجتماعي و فرهنگي باليده‌اند، شرايط در جامعه شهري افغانستان را متحول كرده‌اند.
به لحاظ نظامي نيز طالبان را نبايد قدرتمند تصور كرد. غلبه سريع و بدون مشكل آنها بر ولايات و كابل بيش از آنكه ناشي از توانمندي نظامي طالبان باشد، ناشي از انواع ضعف‌ها در ارتش و دولت كابل و فساد گسترده در ساختارهاي حكومتي بود. طبيعي است كه وقتي «سرقوماندان اعلا» با زبوني گريخته و پشتيبان خارجي از پشت خنجر زده، فرماندهان ارشد و مياني قادر به حفظ انسجام، روحيه جنگي و توان رزمي واحدهاي نظامي نباشند. طالبان با يك نيروي پراكنده 80-70 هزار نفره عمدتا با توسل به تاكتيك‌هاي تروريستي موفق به ناامن نگه داشتن كشور و فرسودن توان عيني و ذهني طرف مقابل شدند. سربازان طالبان اگر چه لباس‌هاي تنگ و گشاد و دراز و كوتاه سربازان امريكايي را پوشيده، سلاح‌هاي آنها را به دست گرفته و بر هاموي‌هاي آنها سوار شده‌اند، اما ذات تروريست آنها تغييري نكرده است و اين را چند روز پيش با نمايش ادوات محبوب خود، از جمله خودروهاي بمب‌گذاري‌شده، جليقه‌هاي انفجاري، چسبكي مين و امثال آن در رژه‌اي در قندهار نشان دادند. سوال مهم در كوتاه‌مدت اين است كه آيا چنين نيرويي توان يك جنگ رودررو در شرايط دشوار دره پنجشير را خواهد داشت. 
از طرفي، مواضع جامعه بين‌المللي نيز مي‌تواند يكي از نقاط قوت مقاومت پنجشير باشد. اگرچه بعيد است جامعه بين‌المللي عملا در پي مداخله مستقيم و حمايت از جبهه پنجشير برآيد، اما همزمان هم بعيد است تن به شناسايي بدون قيد و شرط رژيم طالبان و تسليم دارايي‌هاي افغانستان به طالبان بدهد. ادامه مقاومت در پنجشير و شروطي مانند همه‌شمول بودن حكومت، رعايت حقوق زنان و مهم‌تر از همه عدم حضور تروريست‌هاي خارجي در افغانستان بي‌شك در زمره عوامل موثر در تصميم‌گيري كشورها در مورد شناسايي دولت طالبان خواهد بود. بسيار بعيد است كه طالبان با توجه به اختلافات دروني بتواند پاسخي مثبت به اين خواسته‌ها بدهد.
سفر جاري رييس ISI (دستگاه اطلاعاتي ارتش پاكستان) به كابل گوياي ادامه نقش فعال پاكستان در برآمدن طالبان و اكنون در شكل‌گيري حكومت آن است. اين سفر غيرعادي شخصي كه خود و پيشينيانش همواره پدرخوانده‌هاي طالبان بوده‌اند، در شرايطي انجام شده كه شواهد حاكي از اختلافات دروني شديد طالبان بر سر تقسيم پست‌ها است و مداخله‌اي زمخت در امور داخلي افغانستان محسوب مي‌شود. پاكستان از اين طريق مصمم است كه دست تندترين جناح طالبان يعني شبكه حقاني را كه به اسلام‌آباد نزديك‌تر است، در چانه‌زني بر سر پست‌ها تقويت كند. اين در حالي است كه حتي پوتين نيز كار با طالبان را مشروط به «وارد شدن آنها به خانواده مردم متمدن» كرده است. 
اين تحولات مهم در شرايطي در همسايگي ما در جريان است كه تهران عملكردي انفعالي در اين رابطه داشته و حتي برخي از رسانه‌هاي اصولگرا در جهت تقويت طالبان و تضعيف مقاومت پنجشير عمل كرده‌اند. در حالي كه حمايت افكار عمومي در ايران از مقاومت پنجشير مشهود است، ادامه چنين غفلتي از سوي دواير حكومتي مي‌تواند عوارض خسارت‌باري براي ايران در ارتباط با امنيت ملي و حوزه تمدني فرهنگ فارسي داشته باشد. اگرچه تاكنون تهران عنايت چنداني نسبت به اين حوزه تمدني نداشته، اما تهديدي كه اكنون با آن مواجهيم، با گذشته تفاوت اساسي دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون