• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۸ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5018 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۵ شهريور

در حاشيه انتقال شهريار مغانلو از پرسپوليس به سپاهان

محبوبيت، آزمون چالش ظرفيت‌ها

ابوالفضل نجيب

 

انتقال شهريار مغانلو از پرسپوليس به هر دليل قانوني يا انگيزه‌اي حتي به رقيبي مثل سپاهان مي‌توانست چون رفتن بازيكناني به مراتب محبوب‌تر و تاثيرگذارتر از او، يك جدايي معمولي و توام با احترام و قدرداني متقابل باشد. اين روال را مقايسه كنيد با خروج بازيكني كه تا قبل از پيوستن به پرسپوليس سواي محبوبيت و شهرتي كه نداشت، از حيث كيفيت و بار فني مورد توجه نبود. از اين حيث مغانلو بايد بخش عمده محبوبيت و موفقيت خود را معطوف به حضور در يك نيم‌فصل در پرسپوليس بداند. همچون اغلب بازيكنان متوسط و معمولي كه به پرسپوليس آمدند و طي يكي، دو فصل به يمن موفقيت‌هاي پرسپوليس در ليگ و آسيا مورد توجه تيم‌هاي آسيايي و داخلي و بعضا رقباي پرسپوليس قرار گرفتند. مقايسه وضعيت پيشا پرسپوليسي شدن مغانلو حتي به عنوان يك لژيونر با اين روزها كه از پرسپوليس جدا شد ناظر بر اين ادعا است.
فراموش نكنيم در طي شش سال گذشته بازيكناني چون طارمي، وحيد اميري، صادق محرمي، رامين رضاييان، علي عليپور، شجاع خليل‌زاده و مهدي ترابي و بسياري ديگر از پرسپوليس جدا و راهي تيم‌هاي اروپايي و آسيايي شدند. برخي از آنها در بدترين و حساس‌ترين شرايط و به خصوص در زمان بسته بودن پنجره نقل و انتقالات ساز جدايي زدند. اما رفتن خيلي از آنها توام با احترام و قدرداني بود. 
اين اشارات از حيث رابطه قدرشناسانه هواداران نسبت به بازيكناني بود كه به‌رغم ترجيح منافع بر محبوبيتي كه داشتند، با درك هواداران و ترجيح عواطف‌شان به پيشرفت شخصي اين بازيكنان خروج آنها را در محترمانه‌ترين شكل ممكن رقم زد. آنچه بيشتر باعث برخورد حرفه‌اي هواداران گرديد، هم قدرداني بازيكنان نسبت به هواداران و همزمان ابراز اشتياق به بازگشت به پرسپوليس بود. بازگشت وحيد اميري، ترابي و بسياري از اين نمونه‌ها طي چند سال اخير كه با شوق و استقبال هواداران نيز همراه بود ناظر بر چنين رابطه و پيوندي است. 
بازيكناني كه از نظر فني و كارايي و همان اندازه شهرت و محبوبيت در مدار بالاتر از مغانلو قرار داشتند. چرا راه دور برويم همزمان با مغانلو احمد نورالهي و حسين كنعاني‌زادگان از بهترين‌هاي پرسپوليس در كمال احترام و قدرداني جدا شدند. كامنت‌هايي كه همين هواداران در بدرقه اين دو بازيكن گذاشتند، تازه‌ترين نمونه از اين جنس رابطه است. 
آنچه شهريار مغانلو بعد از پيوستن به سپاهان انجام داد، حتي در مقايسه با نقل‌وانتقالات غافلگيركننده‌تر و حتي رفتن بازيكني از پرسپوليس به رقيبي مثل استقلال و بالعكس قابل مقايسه نبود. يكي از اين موارد كه هنوز از حافظه هواداران پرسپوليس محو نشده، رفتن غيرمنتظره هاشمي‌نسب به استقلال بود. انتقالي كه بعد از چند دهه به عنوان بدترين ضدخاطره در ذهنيت هواداران پرسپوليس ثبت شده است. هر چند توضيحات هاشمي‌نسب درباره دلايل اين جدايي نه ربطي با تماشاگران داشت و نه حتي كادر فني تيم. و آن‌گونه كه هاشمي‌نسبت بعدها توضيح داد رفتن او به استقلال آن‌گونه كه به تلويح مورد تاكيد قرار داد، بيشتر به دهن‌كجي شبيه بود. توضيحاتي كه به تدريج به فروكش كردن واكنش هواداران و در نهايت تا حدي ترميم رابطه مخدوش‌شده منجر گرديد. 
آنچه اما مغانلو به هر دليل موجه يا غير موجه انجام داد، از آن جهت كه خواسته يا ناخواسته عواطف هواداران را جريحه‌دار كرد، حائز اهميت است. و آنچه هواداران با آنفالو كردن مغانلو نشان دادند، كمترين واكنش به رفتار توامان غيرحرفه‌اي و غيراخلاقي او بود. حتي اگر اين اقدام يعني پاك كردن تمام عكس‌هايش با پيراهن پرسپوليس به ادعاي مغانلو خواست باشگاه سپاهان بوده باشد كه اگر چنين باشد مسوولان باشگاه سپاهان به اندازه مغانلو به اين چالش غيراخلاقي ورود كرده‌اند. آن هم باشگاهي كه همواره مدعي اولويت فرهنگ پهلواني بر قهرماني بوده. باشگاهي كه با نمايش قدرداني از بازيكنان جدا شده خود را وامدار مكتب شاهين مي‌داند. گذشته از اينها آنچه مغانلو در توجيه و دفاع ابراز داشت بيش از آنكه به تبرئه او بينجامد به تشديد رنجش هواداران منجر و به نوعي تبديل به عذر بدتر از گناه شد. 
آنچه درباره دلايل واقعي و روانشناسانه اقدام مغانلو مي‌توان اشاره كرد بر فقدان تناسب ظرفيت‌هاي شخصيتي در مقايسه با قابليت‌هاي فني و كيفي تاكيد دارد. اين معضل البته محدود و معطوف به مغانلو نيست. چه بسا بسياري حتي فراتر از قابليت‌هاي فوتبالي مغانلو به دليل عدم تناسب همين نسبت‌ها با تبعات و هزينه‌هايي مواجه شدند و حتي تا مرز فنا كردن فوتبال و شخصيت خود پيش رفتند. در پايان شايد مقايسه مع‌الفارق خروج هوشمندانه مسي از بارسا بتواند بر اهميت برخورداري همزمان اين دو فاكتور در ادامه محبوبيت و شهرت و همان اندازه موفقيت يك بازيكن تاكيد داشته باشد. آنچه از زمينه‌هاي اين انتقال مي‌دانيم حكايت از اين دارد كه مسي از يك سال پيش قصد ترك بارسا را داشت. آنچه اين انتقال را به تاخير انداخت، بي‌ارتباط با تعلق خاطر متقابل مسي و هواداران بارسا نبود. از اين منظر شايد بتوان به عهده گرفتن مسووليت جدايي مسي از سوي مديران را نوعي فداكاري براي حفظ شان و اعتبار رابطه متقابل مسي و هواداران بارسا تعبير و تلقي كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون