• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5018 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۵ شهريور

تراكتور با ۳۸۸ ميليارد بدهي به امان خدا رها شد

خداحافظ همشهري زنوزي

علي ولي‌اللهي

خرداد ۱۳۹۷ محمدرضا زنوزي مطلق كه چهره‌اي بيشتر شناخته شده در محافل سياسي و اقتصادي بود مالكيت باشگاه تراكتورسازي تبريز را برعهده گرفت. او به عنوان ابرسرمايه‌دار ايراني قول تراكتور كهكشاني با قهرماني‌هاي داخلي و آسيايي را به پرشورها داد. او تبديل شد به «آتا زنوزي» و بعد از آن ديگر همه او را شناختند. جذب ستاره‌هاي بزرگ، موضع‌گيري‌هاي عجيب و غريب در قبال سرخابي‌هاي پايتخت، آوردن مربيان اسم و رسم‌دار و پا به سن گذاشته به تبريز، افزايش شايعات پشت سر او و فعاليت‌هاي اقتصادي‌اش، همه و همه باعث شد زنوزي خيلي زود به چهره‌اي معروف بدل شود. 

با كمي اغماض رفتارهاي زنوزي آدم را ياد چارلز فاستر كين مي‌اندازد. همان همشهري كين معروف فيلم اورسن ولز. كين هم مولتي ميلياردي بود كه به دنبال چيزهايي بيشتر از پول مي‌گشت. براي همين امتياز يك روزنامه را خريد و وارد رقابت‌هاي سياسي شد تا شايد محبوبيت به دست آورد. زنوزي هم به اعتقاد بسياري از چهره‌هاي رسانه‌اي و ورزشي براي همين به تراكتور آمد. براي كسي كه دنبال محبوبيت مي‌گردد چه جايي بهتر از يك منطقه رسانه‌اي؟ منطقه‌اي كه اخبارش توي چشم است و ميليون‌ها آدم عاشقانه آن را دنبال مي‌كنند.
زنوزي خيلي زود به اين محبوبيت رسيد. وقتي شبانه با كاپيتان‌هاي تيم ملي در دفترش قرارداد بست. وقتي مربي سابق رئال مادريد را به تبريز برد. وقتي در هر مصاحبه‌اي پرسپوليس را پيروزي خواند. وقتي باعث شد هواداران تراكتور بتوانند خودشان را در قد و قامت رقابت‌ها با تيم‌هاي مركزنشين ببينند. او سال پيش موفق شد بالاخره براي تراكتور جام هم بياورد. جامي كه البته نتوانست جلوي سيل ويرانگري كه به سمتش سرازير شده بود را بگيرد. 
۱۴ شهريور ۱۴۰۰ به صورت رسمي اعلام شد زنوزي از باشگاه تراكتور جدا شده و مالكيت اين باشگاه به هيات فوتبال استان آذربايجان شرقي داده خواهد شد. طبق گفته ششگلاني، رييس هيات فوتبال آذربايجان شرقي زنوزي تيم را با بدهي ۱۴ ميليون دلاري معادل ۳۸۸ ميليارد تومان گذاشت و رفت. همان هواداراني كه با آمدن زنوزي به داشتن تيمي بين‌المللي اميدوار شده بودند به خيابان ريختند و شادي كردند.
همان‌طور كه فاستر كين در پروژه به دست آوردن محبوبيت شكست خورد محمدرضا زنوزي هم مطلقا نتوانست تبديل به چهره‌اي دوست‌داشتني در بين مردم تبريز شود. او حالا با بلايي كه سر تيم محبوب مردم آذري‌زبان آورده حتي به جمع منفورها هم پيوسته است. چه كسي مي‌تواند ۳۸۸ ميليارد تومان بدهي را صاف كند؟ چه كسي مي‌تواند با انبوه طلبكاران داخلي و خارجي سر و كله بزند؟ چه كسي مي‌تواند پرونده‌هاي تراكتور در مراجع قضايي داخلي و بين‌المللي را جمع و جور كند؟ تراكتور با پنجره بسته نقل‌ و انتقالاتي و از دست دادن چندين بازيكن بدون جايگزين چطور مي‌خواهد در آسيا مقابل النصر قرار بگيرد و در ليگ بعد جزو مدعيان باشد؟ 
بله ساختارهاي ناقص فوتبال ايران در به وجود آمدن چنين وضعيتي حتما دخيل است. نبود حق پخش تلويزيوني، عدم درآمدزايي از فروش لباس و اقلام هواداراي، وجود تيم‌هاي دولتي صنعتي با بودجه‌هاي نامحدود، همه در زمين خوردن تيم‌هاي خصوصي در فوتبال ايران تاثيرگذارند. اما اينها نمي‌تواند به اندازه علاقه مالك ثروتمند تراكتور به ديده شدن و كسب محبوبيت در اين مساله لحاظ شود. تمام ساختارهاي ناقص فوتبال ايران نمي‌تواند توجيه خوبي براي ثبت قرارداد يك ميليون دلاري با بازيكني باشد كه از لحاظ پزشكي نمي‌تواند فوتبال بازي كند. همان‌طور كه نبود حق پخش تلويزيوني دليل استفاده از ۴ مربي در طول يك فصل نيست. 
حالا محمدرضا زنوزي مطلق تراكتور را ترك كرده است. ستون‌هاي آن باشگاه كهكشاني كه او در خيالاتش ساخته بود فرو ريخته. همه فهميده‌اند «زانادو» وجود خارجي ندارد. يك روز بايد نهادهاي نظارتي ريز حساب‌هاي باشگاه تراكتور را بررسي كنند تا ببينند در اين سه سال چه اتفاقاتي در آن باشگاه خصوصي رخ داده است. حالا كه قرار است اين باشگاه واگذار شود بايد تابلوي «ورود ممنوع» كه مقابل در آن نصب شده بود برداشته شود. همه بايد بدانند «همشهري زنوزي» دنبال چه چيزي مي‌گشته و از آمدن به تراكتور چه هدفي داشته. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون