گزارشي از وضعيت سينماها و استقبال از فيلمهاي روي پرده در شهر سليمانيه اقليم كردستان عراق
سيماي رازآلود
كامل حسيني
اينجا شهر سليمانيه عراق است؛ سينما با سيماي شگفتانگيزش همچنان با جهاني مبهم و متناقض در زندگي روزمره مردم گاه پديدار و گاه بهشدت، تابناك است. از يك طرف همچنان نشانه سرد و بيروحي بر صورت پيرش باقي مانده است اما از طرفي ديگر كششي روزافزون جهت كسب سرگرمي و تاثيرگذاري بر رخسار جوان رازآلودش ديده ميشود. اجازه دهيد كه وارد جزييات بيشتر گزارش شويم و نخست از چشماندازهاي مختلف به معنا و مقصود واژه سينما بنگريم تا زواياي بحث و چهره خاكستري سينما در استان سليمانيه دقيقتر برايمان روشن شود.
غرض ما از واژه سينما در اينجا مفهومي كلي است يعني پديده سالن سينما تا پخش محصولات سينمايي و شبكه نمايش خانگي. در واقع، از ميان شهرهاي مختلف اقليم كردستان، شهر سليمانيه از لحاظ دارا بودن شاخصهاي فرهنگي و روشنفكري حايز اهميت بيشتري است بهطوري كه حتي اين شهر نام «پايتخت روشنفكري» را به خود اختصاص داده است به همين سبب در اين مقال به آن پرداخته خواهد شد.
براساس گزارش مختصري كه «الجزيره نت» تهيه كرده است تاريخ اكران فيلمهاي سينمايي در شهر سليمانيه عراق به دهه نخست قرن بيستم برميگردد و بعدها در سال 1949 و بعدها دهه پنجاه ميلادي سالن سينمايي ديگر هم نامهاي سينما «الرشيد» و سينما «سيروان» ساخته شد. همچنين از گزارش الجزيره دريافت ميشود كه تغيير و تحولاتي در سالهاي بعد براي تجهيزات نمايش فيلمهاي سينمايي رخ داده است و از آن مهمتر اينكه سالنهاي شيك، مجلل و مدرنتر سينما ساخته است كه «سيتي سينما» در شهر سليمانيه شايد از برجستهترين آنها باشد كه در سال 2009ساخته شده است كه از پنج سالن تشكيل شده است. بنابراين سينما در اين شهر داراي قدمتي نسبتا طولاني است ولي عجيب آنجا است كه سينما در شهر سليمانيه در بُعد فرهنگياش يعني ميزان توجه و حضور مردم در سالن سينما از همه ابعاد ديگرش سرنوشتي نسبتا غريب، بيرونق با استقبال نه چندان مورد رضايت داشته است. البته اين وضعيت تاريك اگرچه تا به امروز كم و بيش ادامه داشته و دارد اما به مرور زمان در حال كمرنگ شدن است و اندكاندك افراد بيشتري رو به سينما ميآورند.
عوامل مختلف در اين وضعيت كمرونق نقش داشتهاند كه از اين ميان يكي از مهمترين علت عدم استقبال مردم را بايد در ماهيت منفي فيلمهاي سينمايي اكرانشده جستوجو كرد. به عبارت ديگر برخي فيلمهايي كه در سالنهاي سينمايي در دهههاي دور و نزديك نمايش داده ميشدند متاسفانه به گونهاي بودند كه حتي پوسترهاي نامناسب بيشتر فيلمها بر پرده سينما از همان نخست، خود موجب فرار تماشاگران به ويژه خانوادههاي بيشتري ميشد و در اين ميان عده بسيار كمي تنها به سينما ميرفتند. بديهي است كه اين رويكرد مخاطبگريز بر بعضي فيلمهاي روي پرده حاكم بود و فيلمهاي ديگر حتي در صورت اندكي برخورداري از مضامين اجتماعي اما باز هم به سبب بدبيني (كه ناشي از همان فيلمهاي نامناسب بود) سالنهاي سينما كمتر مورد توجه مردم بودند.
چنين است در گذشته و تا به امروز متاسفانه كم و بيش وضعيتي نابسامان بر محتوا و سپس اكران فيلمهاي سينمايي حاكم بوده است كه از لحاظ ديني، فرهنگي و حتي اجتماعي چنان ضربهاي سهمگين بر پيكره اعتماد به سالن سينما وارد كرده است كه عملا سالن سينما تا سالهاي طولاني از نظر عدهاي مردم بدل شده بود به مكاني مخرب و ناسازگار با ارزشهاي معنوي و اخلاقي جامعه. همچنين جدا از اين معضل، اين واقعيت را از چشمانداز ديگر بنگريم؛ اينكه ذاتا طبق سنت معمول حاكم بر ذوق و سليقه برخي جوامع احتمالا عدهاي بيشتر از مردمان يك جامعه حتي در صورت اكران فيلمهاي پاك و دور از هر گونه عيبي بازهم به علل مختلف ديگر تمايل كمتري به سينما رفتن داشتهاند. اما آيا اين وضعيت كمرونق گيشهها در امروز همچنان حاكم است؟ بايد گفت در سالهاي اخير با اكران برخي فيلمهاي كردي و فيلمهاي جديد ايراني (فارسي) جهت بازگشت اعتماد مردم به سينما بسيار تاثيرگذار بودهاند، زيرا تا حدودي از نظر محتوا و فرم به معيارهاي اخلاقي و عرفهاي جامعه نزديكتر و سازگاتر هستند.
بدينترتيب، احداث سالنهاي سينمايي مدرن و عوامل فرهنگي ديگر روي هم رفته موجب شدند در كنار فيلمهاي كردي، فيلمهاي ايراني موفقي نظير «متري شيشونيم» و «شناي پروانه» و... (تقريبا همزمان با اكران سينمايي داخل ايران) در سينماهاي سليمانيه با زيرنويس كردي روي پرده بروند و لااقل بيشتر از گذشته تماشاگران را به سالن سينما بكشانند؛ اما اين تمام ماجرا نيست بلكه گيشهها راه درازي همچنان در پيش دارند. لازم به ذكر است كه مشكلات و معضلهاي ديگري به عنوان مانع استقبال از اكرانهاي سينمايي وجود دارند كه مجال پرداختن به آنها نيست و فقط بهطور كوتاه ميتوان گفت آنطوركه برخي گزارشهاي ديگر اعلام ميدارند عدم حمايت كافي دولت از سينما و اكران فيلمها، عامل ديگري براي وضعيت بيرونق گيشههاي سينما است. از اين قضيه كه بگذريم سيماي روشنتر ديگر سينما را در استان سليمانيه در خارج از سالنهاي سينمايي بايد جستوجو كرد، يعني مثلا استقبال فراوان مردم از فيلم و سريالهاي خارجي و به ويژه ايراني در شبكه نمايش خانگي يا پخش در كانالهاي تلويزيوني داخلي و خارجي. اين وجه از سينما در منطقه كردستان به ويژه در استان سليمانيه از همان ابتدا تا حدودي رونق داشته است و فيلمها و سريالها معمولا پس از اكران در سينما يا تلويزيون به زبان اصلي بلافاصله در نسخههاي زيرنويس و دوبله منتشر و در دسترس مردم قرار ميگرفتند. سيماي سينما همچنان در حال بركشيدن نقاب از چهره خود است، زيرا هنوز هستند برخي افراد كردزبان كه به سبب مختلف با زبان فارسي آشنا هستند. در كنار تماشاي فيلمها، سريالهاي جديدتري كه به تازگي در شبكه نمايش خانگي و آپارات گذاشته شدهاند را حتي با زبان اصلي نيز دنبال خواهند كرد. در پايان بايد گفت كه تو گويي ديگر در اين شهر، سينما با قصه رازآلودش احتمالا همچنان سر درازي در آينده دارد...
از ميان شهرهاي مختلف اقليم كردستان، شهر سليمانيه از لحاظ دارا بودن شاخصهاي فرهنگي و روشنفكري حايز اهميت بيشتري است بهطوريكه حتي اين شهر نام «پايتخت روشنفكري» را به خود اختصاص داده است.
سينما در اين شهر داراي قدمتي نسبتا طولاني است ولي عجيب آنجا است كه سينما در شهر سليمانيه از بُعد فرهنگياش يعني ميزان توجه و حضور مردم در سالن سينما از همه ابعاد ديگرش سرنوشتي نسبتا غريب با بيرونقي و استقبال نه چندان مورد رضايت داشته است.
در گذشته و تا به امروز متاسفانه كم و بيش وضعيتي نابسامان بر محتوا و اكران فيلمهاي سينمايي حاكم بوده است كه از لحاظ ديني، فرهنگي و حتي اجتماعي چنان ضربهاي سهمگين بر پيكره اعتماد به سالن سينما وارد كرده است كه عملا سالن سينما تا سالهاي طولاني از نظر عدهاي مردم بدل شده بود به مكاني مخرب و ناسازگار با ارزشهاي معنوي و اخلاقي جامعه. همچنين جدا از اين معضل، اين واقعيت را از چشمانداز ديگر بنگريم؛ اينكه ذاتا طبق سنت معمول حاكم بر ذوق و سليقه برخي جوامع احتمالا عدهاي بيشتر از مردمان يك جامعه حتي در صورت اكران فيلمهاي پاك و دور از هر گونه عيبي بازهم به علل مختلف ديگر تمايل كمتري به سينما رفتن داشتهاند.