ادامه از صفحه اول
رزمنامه افغانستان
تاثيرگذاري چنداني در اين وقايع ندارد و همه ايرانيان و ايراندوستان و دلبستگان به پيامهاي معنوي ادبيات و زبان فارسي نگران از بين رفتن بيشتر انسان و انسانيت و انسانيات در وقايع امروز افغانستان هستند. آيا غده سرطاني ديگري در منطقه، ديوار به ديوار ما در حال شكلگيري است؟
كلام را با شعر جانسوز استاد خليلي افغانستاني خطاب به سعدي كه گفته: «بنيآدم اعضاي يك پيكرند/ كه در آفرينش ز يك گوهرند» به پايان ميبرم:
ملتي غرقه به خون گشت نناليد كسي
وضع همدردي و غمخواري اعضا بنگر
راستي و شرف و دوستي و مهر و وفا
حرفهايي است كه افتاده ز معنا بنگر
يك قدم دورترك ملت همسايه خويش
غرق در آتش و خون، بيكس و تنها بنگر.
احياي جهاد سازندگي بازگشتي بيتوجيه
از طرفي هم به تدريج نيروهاي داوطلب جاي خود را به انبوه جوانان جوياي كار دادند. نيروهايي كه به تدريج به كادر ثابت و حقوقبگير اين ستاد فراگير تبديل شدند. اما خطاي راهبردي بزرگتر آن بود كه برنامههاي حمايتي براي روستاييان به جاي تلاش براي توسعه كشاورزي، حمايتهاي رفاهي و بهبود تسهيلات زندگي براي آنان را در دستور كار خود قرار داده و در حقيقت به جاي افزايش مهارت در ماهيگيري ماهي دادند. روندي كه الزاما به توسعه كشاورزي و افزايش توليد ناخالص در اين بخش منتج نميشد. ديري نپاييد كه رخداد جنگ هشت ساله هم موجب شد كه بسياري از نيروهاي داوطلب در اين ستاد در جبهههاي جنگ در خطوط مقدم يا پشتيبانيهاي فني آن حضور يافتند. سرانجام و به دليل تغذيه از اعتبارات دولتي و با تصويب مجلس شوراي اسلامي در سال 1362، ستاد جهاد سازندگي در قالب يك وزارت ادامه كار داد. از آن پس وزارت جهاد سازندگي و با اعتبار يك نهاد انقلابي در تلاش ادغام وزارت كشاورزي به خود شد. تلاشهايي كه در تقابل دو جناح سياسي و با عدم تصويب مجلس عقيم ماند. وزارتهاي جهاد و كشاورزي در اين سالها و با وجود همپوشاني بسياري از وظايف حاكميتي در رقابتي نفسگير براي دريافت بيشتر از بودجه عمومي قرار گرفتند. رقابتي كه چه بسا بازنده آن تنها منافع ملي كشور به شمار ميآمد. سرانجام اين دو وزارت تقريبا موازي در سال 1379 در هم ادغام شدند، ادغامي كه تنها نتيجهاش حذف يك وزير بود.
با عنايت به حديثي مفصل از مجملي كه به آن اشاره شد اكنون براي بسياري از صاحبنظران جاي شگفتي است كه با چه ضرورتي باز هم گام به نقطه صفر 42 سال قبل ميگذاريم؟ در اين سالها نسبت جمعيت روستايي به شهرنشين از 75 به 25 درصد كاهش يافته است. اگر در آن زمان روستاييان فاقد تسهيلاتي مانند حمام و... بودند اما اكنون در آنچه بهجا مانده است آخرين فناوريهاي ارتباطي مورد بهرهبرداري قرار ميگيرند. بسياري از روستاهاي آن ايام در تقسيمات كشوري هماكنون به شهر تبديل شده و اساسا در شمال كشور مرز بين روستا و شهرها از بين رفته است. پرسش از وزير جهاد كشاورزي و در اين آغاز از مسووليتشان و با وجود انبوه چالشهاي كليدي در بخش كشاورزي اين است كه با چه توجيهي اين آزموده را باز هم قرار است بيازماييد؟ اگر كه مفهوم جهاد دلالت بر ارزش و خيزشي فراگير و داوطلبانه است چرا چنين گسترهاي را در قالب معاونتي از وزارت خود مسدود و محدود كرده و كارگزاران از خود گذشته را مجددا در دو اردوي جهادي و غيرجهادي از هم جدا ميكنيد؟
قطع روابط الجزاير و مراكش
مراكش با رد اين اتهامات پيشنهاد ارسال دو هواپيماي اطفاي حريق كرد كه الجزاير با وجود فقدان ناوگان اطفاي حريق اين پيشنهاد را قاطعانه رد كرد.
از نظر رهبران الجزاير دخالت مراكش در آتشسوزيهاي مرگبار، اين كشور را از رقيب به دشمن تبديل كرده است.
از نظر بشردوستانه و با توجه به تعداد مراكشيهاي ساكن الجزاير و نيز الجزايريهاي ساكن مراكش اين وضعيت مايه تاسف است. اقليتهاي مهاجر مراكشي و الجزايري گروگان گرفته شده و حق اظهارنظر ندارند. به دليل وخامت روابط ميان دو كشور، حجم مبادلات تجاري فيمابين در سالهاي اخير به شدت كاهش يافته و پيامدهاي اقتصادي آن براي الجزاير و مراكش فاجعهآميز است. براي مراكش قطع ناگهاني روابط ديپلماتيك و اقتصادي با الجزاير به معناي عدم تمديد توافقنامه ترانزيت گاز مغرب- اروپا در اكتبر آينده است كه كمبود قابل توجهي براي اين كشور ايجاد خواهد كرد. پادشاهي مراكش علاوه بر دريافت ماليات ترانزيت، 7 درصد از كل گاز منتقل شده را براي مصارف داخلي خود مصرف ميكند. پس از اعلام قطع روابط، وزير انرژي الجزاير در مورد تداوم تامين گاز به مقامات اسپانيايي اطمينان خاطر داد. با وجود اين لحن اطمينانبخش، مطمئنا روابط اقتصادي با خارج به دليل تنش دايمي ميان دو كشور تحت تاثير قرار خواهد گرفت و اين موضوع براي شركاي اروپايي اطمينانبخش نيست. الجزاير نيز در اين بازي بازنده است. با وجود نشانههايي مبني بر بازگشت به صحنههاي بينالمللي پس از سالها غيبت، الجزاير از نظر اقتصادي با كاهش قيمت نفت از سال 2014 و از دست دادن درآمدهاي مربوط به خط لوله انتقال گاز متحمل ضرر و زيان زيادي ميشود. از ديدگاه سياسي، از زمان ظهور حراك (جنبش مسالمتآميز خواستار گذار دموكراتيك) در فوريه 2019، الجزاير با بحران كوويد-19، رقابت فزاينده جمعيت در آستانه انفجار و همچنين تهديدهاي تروريستي در مرزهاي خود با ليبي، نيجر و مالي روبهرو بوده است.
از لحاظ تاريخي روابط دو كشور دستخوش ناآراميهاي زيادي بوده است، اما اكنون تنشها به سطح بيسابقهاي رسيده بهطوري كه منجر به قطع كامل رابطه ميان الجزيره و رباط شده است. بنابراين، حتي اگر رويارويي نظامي در دستور كار نباشد، مطمئنا ظهور مجدد تنشها توجه دو كشور را از مسائل اقتصادي، سياسي و امنيتي منحرف خواهد كرد.