پيمان شانگهاي؛ بايدها و نبايدها!
.عليرغم تلاش براي كاهش تنش ميان هند و چين و پاكستان و هندوستان، و علاقه وافر ايران براي آنكه بتواند زودتر از امسال به عضويت دايم اين مجموعه درآيد، اما فرآيند اين توافق چندان بيسنگلاخ نبوده و نيست. هند و چين با هم در رقابت شديدي براي تسلط بر منطقه جنوب غربي آسيا و البته آسياي ميانه هستند.تعارضات تاريخي و ملي ميان پاكستان و هندوستان حل نشده است. اين تنها كشمير نيست كه محل تعارض است، بلكه رقابت اتمي در كنار نگراني هند از مداخلات نيروهاي تندرو پاكستاني در تحريك مسلمانان افراطي ميتواند موجب برخي تنشها گردد. هند هنوز پاكستان را مسوول درگيريهاي تروريستي در بمبئي و تشديد اختلافات در كشمير ميداند. از سوي ديگر هند زيرپوستي مورد حمايت امريكا قرار دارد تا بتواند مانع رشد سريع چين شود. در حالي كه در ده سال گذشته دو دولت رقم رشد 8 تا 10 درصد را تجربه كردهاند، اوضاع براي اقتصاد هندوستان به طرز چشمگيري بهبود يافته است. امسال اين هند است كه در حدود نزديك به 2 درصد از رشد اقتصادي چين رشد بيشتري داشته است.
ايران در جبهه مقابله با غرب همچنان درگير است. برجام سرنوشت نامعلومي دارد.با آمدن دولت دستراستي رييسي، ترديدها درباره توافق ايران و غرب افزايش يافته است.هرچند انتخاب اميرعبداللهيان يك پيام مثبت به جامعه جهاني و روند گفتوگوها بود، اما انتصاب علي باقريكني از همراهان جليلي، مجددا پرسشها را افزايش ميدهد.اين مشكل بزرگ ايران و غرب به صورت توامان است.نه فرستنده ميداند چه پيامي ميفرستد و نه گيرنده ميداند منظور ايران چيست. وقتي اميرعبداللهيان بر كرسي وزارت تكيه زد نه باقريكني، همگان را تصور بر آن بود كه ايران به گفتوگو لبخند ميزند.اما كنار رفتن عباس عراقچي و تكيه يك تندوري نزديك به تيم پايداري تاملات را افزايش ميدهد. اما پيام ايران هرچه باشد؛ خواه تاكتيك فريبنده براي مقابل، يا اختلافات دروني، در اين نكته نميتوان ترديد كرد كه اوضاع ديگر مانند دوران روحاني نخواهد بود. در اين ميان رييسي دوست ندارد با دستفرمان تندي اوضاع را از ايني كه هست بدتر كند.
گفتوگوهاي عزتمندانه از ديد وي و حل مشكلات بينالمللي براي كاهش فشارها، با تمايل به سوي شرق شكلي بالانسگونه پيدا ميكند.سازمان شانگهاي جمعيتي بالغ بر 4 ميليارد نفر را در برميگيرد. از منظر امنيتي منحصربفرد است و از جايگاه انرژي هم متمايز.كشورهاي قدرتمند اقتصادي در آن حضور دارند و خود نيمي از بازار جهاني را شامل ميشود. همه گزارهها از افول غرب در پنجاه سال آينده به نسبت هندوچين حكايت دارد. ايران نيز مزيت خود را در اين نقطه جغرافيايي و ژئواسترتژيك ميبيند. هم با دوستان نزديك خود همراه است-چين و روسيه- و هم ميتواند به كشورهاي اروپايي مزيت خود را نشان دهد.اما نبايد خيلي خوشگمان باشيم، تاخير در پيوستن به اين پيمان ريشه در برخي مخالفتها نيز داشته است.نقش روسيه و چين در اين تاخير محل تامل است.ايران زودتر از اين ميتوانست عضو رسمي شود، اما هربار به بهانههايي اين موقعيت از ايران سلب شد. ايران و جناب رييسي بايد با هوشياري متوجه اين حقيقت باشد كه نبايد به كارت بازي ديگران تبديل شود، ما نيز ميتوانيم از اين كارتها بهره ببريم. در پايان تاكيد بر اين امر حياتي است كه اين سازمان در عين مزيت، جمع نقيضين هم هست. لذا نميتوان همه تخممرغها را در آن سبد گذاشت.