در كنار واژههاي «تئوري موسيقي» بيترديد نام «مصطفي كمال پورتراب» نامي آشناست؛ اگرچه خيليها از او به عنوان يك معلم برجسته موسيقي ياد ميكنند اما پورتراب آثار بسيار مهمي دارد كه شايد كمتر از وجهه معلمياش به آنها پرداخته شده است. اين آهنگساز و تئوريسين موسيقي تا آخرين نفسهايش دغدغه آموزش داشت و حتي در يكي از گفتوگوهايش عنوان كرده بود: «در تمام اين سالها تلاش كردم تا در كنار درسي كه ميدهم دلايل آن را هم به فرزندانم بياموزم. من سعي ميكنم تا سالم بمانم و به شاگردانم كمي بيشتر از قبل اضافه كنم. با آنها به گونهاي كار كردهام كه بعدها خودشان فهميدند چقدر اين آموختهها ارزش داشته است.» و البته اين دغدغهمندي و دقت در آموزش و مطالعه تا پايان عمر با او همراه ماند؛ او در پيشگفتار كتاب «تئوري موسيقي» نوشته است: «موسيقي سادهترين و خالصترينِ هنرهاست كه توصيفكننده هيجانات و محرك ذوق هنري و حس زيباييپرستي و ترجمان احساسات، به دور از سودجويي است.» اين استاد تئوري موسيقي زاده 1303 در تهران بود و در سال 1395 در همين شهر درگذشت. او از اعضاي هيات موسس و نايبرييس شوراي عالي خانه موسيقي ايران بود. 23 شهريور به عنوان زادروز مصطفي پورتراب ذكر شده است. به اين بهانه با ميرعليرضا ميرعلينقي، پژوهشگر و مورخ موسيقي معاصر ايران درباره جايگاه و اهميت اين استاد فقيد موسيقي گفتوگو كردم.
نام مصطفي كمال پورتراب براي اهالي موسيقي نامي آشناست، در جايي از قول ايشان خوانده بودم كه گفتهاند: «من تنها عضو خانوادهام هستم كه آنقدر عاشق ايرانم كه نميتوانم از اينجا دل بكنم و بروم. بچههاي اين مملكت همه در ذهنم شاگردم هستند و دوست دارم خوب تربيت شوند و راهشان را درست انتخاب كنند.» از شما ميخواهم به عنوان مورخ و پژوهشگر موسيقي، از اهميت و جايگاه ايشان در هنر موسيقي ايران بگوييد.
آقاي پورتراب زاده نسل نخبگان موسيقي ما هستند. نخبگان آموزشديده موسيقي كلاسيك غربي در ايران بيشتر متولد اين دهه هستند. افرادي مانند شادروان مرتضي حنانه، فريدون ناصري، ثمين باغچهبان، هوشنگ استوار و مصطفي كمال پورتراب از نسل معلمان پيشكسوت بودند و در واقع پيشكسوت معلمان هستند و تقريبا هيچ چهره مهمي در تاريخ موسيقي 40، 50 ساله اخير نيست كه به نوعي بهطور مستقيم يا غيرمستقيم شاگرد آقاي پورتراب نبوده باشد. ايشان با وجود اينكه در زمان جواني، پيانيست خوب و آهنگساز بسيار ورزيده و كاركشتهاي بود و در اكثر فرمهاي كلاسيك آهنگسازي كرده بود و سواد و معلومات بالايي هم داشت، نه فقط در رشته موسيقي بلكه در رشتههاي مرتبط با موسيقي مثل رياضيات و فيزيك، با اين حال معلمي را انتخاب كرد و معلمي را با افتخار پيشه خود ميدانست.
در ادامه سوال پيشين و البته اشاره خود شما كه ايشان «معلمي را با افتخار پيشه خود ميدانستند» و براي تدريس و هنرآموزي، جايگاه ويژهاي قائل بودند و به تربيتِ درست اهميت زيادي ميدادند، آيا در حال حاضر همرده و همدغدغهاي شبيه ايشان را داريم؟
ببينيد در حال حاضر اگر همرده و همدغدغهاي شبيه ايشان داشته باشيم كه مسلما داريم، به اندازه آقاي پورتراب سابقه تدريس ندارند؛ سابقه تدريس ايشان از 70 سال هم بيشتر شده بود. عشق تدريس آقاي پورتراب به قدري بود كه حتي در سنين 80 تا 85 سالگي كه ضعف بر انسان غالب ميشود، صبحهاي زود بلند ميشد. آقاي پورتراب چند سال قبل از اين كه خودشان فوت كنند، از فوت همسرشان ضربه سنگيني خوردند و سالهاي سال تنهايي را تحمل كردند اما با عشق وصفناپذيري به تدريس، همچنان به كلاس ميرفتند. خيلي مواقع كلاس هفت صبح بود؛ يعني ساعتي كه خيليها خواب هستند ولي ايشان عشق اين را داشتند و ميگفتند شب با شوق اينكه فردا سر كلاس ميروم ميخوابم. مطالعه قبل از خواب را هميشه داشتند. آن هم مطالعه متون خيلي تخصصي و پيچيده .
همانطور كه پيشتر اشاره شد، چهرههاي مهمي در جرگه شاگردان ايشان بودند. اگر بخواهيد از شاگردان شاخص ايشان نام ببريد، چه كساني را ميگوييد؟
بنده صلاحيت ندارم كه شاگردان شاخص ايشان را نام ببرم؛ هرچند كه حضور ذهن هم ندارم. متاسفانه بنده سعادت شاگردي ايشان را نداشتم و فقط يك دوره كوتاه افتخار داشتم كه از محضرشان به صورت معاشرت آزاد فيض ببرم. اما اگر بخواهم از كساني كه از پيش ايشان آمده و شاخص شدهاند نام ببرم از نسل قديم مرحوم استاد محمد نوري، جزو شاگردان قديمي ايشان بود و بعد از ايشان، مرحوم استاد پرويز اتابكي نوازنده پيانو و آهنگساز از نسل قبل بود و خيليهاي ديگر هم بودند مثل بزرگاني همچون دكتر سرير كه مدتي شاگرد آقاي پورتراب بودند. بستگي به اين داشت كه هر شاگردي كه ميآيد بخواهد از معلومات موسيقي ايشان استفاده كند يا بخواهد از ساير حوزههاي علم و دانش و معارف ايشان هم بهره ببرد. از نسل اخير از رده سنين بين 35 تا 45 سال بايد از سركار خانم ليلا رمضان نام ببرم. پيانيست معروف در سطح جهاني داراي كنسرت موفق بسيار كه الان در سوييس ساكن هستند و آقاي امير بكان كه سابقه آثار و خدماتشان در صدا و سيما و خارج از آن معروف است و نيازي به معرفي بنده ندارند. ليست شاگردان استاد پورتراب مبحث مفصلي است.
با توجه به شاگردان زياد و شاخصي كه ايشان داشتند و همچنين اهميتي كه به تربيت شاگردان به صورت بنيادي ميدادند، بيشك در تدريس شيوه خاصي داشتند، تدريس ايشان چه ويژگي داشته است؟
مسلما ايشان در تدريس شيوه خاص داشتند و طي ساليان زيادِ تجربه به آن رسيده بودند اما شرح و شيوه آن با كساني است كه افتخار شاگردي ايشان را داشتند كه من متاسفانه جزوشان نبودم.
كتاب معروف ايشان «تئوري موسيقي» همچنان از مهمترين كتب آموزشي موسيقي به شمار ميرود؛ چه ويژگي در اين كتاب وجود دارد كه پس از چند دهه همچنان اهميت خود را حفظ كرده است؟
كتاب معروف ايشان يعني «تئوري موسيقي» تاثير زيادي داشته به ويژه اوايل دهه 60 كه فكر ميكنم تنها كتاب موجود موسيقي كلاسيك در ايران بود كه بهطور جامعي به مباحث و موارد مربوط به اصول نظري موسيقي پرداخته بود، البته در سالهاي 1370 با ظهور يكي ديگر از افراد آن نسل نخبه مرحوم استاد پرويز منصوري، مقداري از رونق اين كتاب كم شد و جاي خود را به كتاب بزرگ مرحوم پرويز منصوري به نام «تئوري بنيادين موسيقي» داد اما به هر حال هنوز هم كتاب آقاي پورتراب خوانندگان خاص خود را دارد، چراكه ويژگي اين كتاب، روشني بيان و توالي منطقي مطالبي است كه در آن مطرح شده و از ذهنيتي بيرون ميآيد كه سالهاي سال كار نظري كرده است.
ايشان در بحث نوازندگي هم سازهاي متنوعي را كار كردند و علاوه بر تدريس در بحث آهنگسازي و نوازندگي مهارت داشتند.
در بحث نوازندگي ايشان با سازهاي متنوعي آشنا بودند؛ حتي شنيدهام در دورهاي ساز بادي هم ميزدند اما چيزي كه مشخص است ايشان متخصص نواختن سازهاي شستيدار هستند. در زمان جواني آكاردئون و تقريبا در تمام عمرشان پيانو مينواختند.
مهارتشان روي پيانو خيلي خوب بود؛ با اينكه قابليت و انعطاف جسمانيشان را بر اثر كهولت از دست داده بودند ولي باز هم گاهي وقتها كه قطعات كوتاهي را ميزدند كارشان خيلي چشمگير بود.
و از آثار مهم ايشان؟
از آثار مهم ايشان چند اثر اركسترالي است كه آقاي صهبايي رهبر و پژوهشگر ارزنده موسيقي كلاسيك ايراني به اجرا گذاشتند و در سيدي هم ضبط كردند همچنين يك قطعه اركستر سمفونيك است كه بر اساس تمي در چهارگاه نوشته شده است كه نام آن را متاسفانه الان در خاطرم نيست ولي نشاندهنده عمق و وسعت معلومات ايشان است.
آقاي پورتراب به عنوان يك هنرآموز سالها در آموزش و تدريس پويا بودند و حتي در آخرين سالهاي عمرشان به كار پرداختند، نگاه ايشان در رابطه با مسير موسيقي و آموزش موسيقي در ايران چه بود؟
آقاي پورتراب مردي كوشا و اميدوار به آينده و صاحب تفكر مثبت بودند كه اين تفكر در تمام عمرشان همراهشان بود و سالهاي آخر عمر هم خيلي به كارشان آمد. ايرادها را خيلي زود متوجه ميشدند، سختگير بودند و هيچوقت به يك روش كهنه و از مد افتاده پايبند نشدند. كتابهاي بهروز را ميخواندند، مجلات روز تخصصي موسيقي به زبانهاي فرانسه و انگليسي ميخواندند و فكر كنم به آلماني و عربي هم آشنايي داشتند. مدام در پي پيشرفت و ارتقاي كارشان بودند. كتابي كه اواخر عمر چاپ كردند و به آموزش نوين پيانو نظري داشت گوياي ذهنيت تازه و جوان ايشان است. كتاب در انتشارات سوره مهر حوزه هنري چاپ شده و كتابي است كه قابل تامل است. در واقع ايشان ميگفتند بيشترين سهم بودجه بايد به مسائل آموزشي تعلق بگيرد و بنيه آموزشي نوآموزان ايراني از پايه با سيستمهاي متوديك قوي و با كتابها و انتشارات فراوان و لوازم صوتي و سمعي بصري همراه باشد. هيچوقت در مساله آموزشي دگم و خشك و جامد فكر نميكردند و از هر گونه تكنولوژي كه به ارتقاي آموزش كمك كند، استقبال ميكردند. در واقع آقاي پورتراب حتي با سن خيلي بالايي كه داشتند ذهنيت خيلي جوان و پويايي داشتند و خيلي هم خوش حافظه و سريعالانتقال بودند. قرار بود بنده در خدمتشان باشم و مجموعه مقالات و مصاحبههاي ايشان را از نشريات مختلف جمعآوري و چاپ كنيم كه متاسفانه عمرشان وفا نكرد. الان هم بايد از خواهر گراميشان خانم اقدس پورتراب كه يكي از بزرگترين آموزشگران پيانو هستند، نام ببرم كه خوشبختانه به صورت مجازي با هنرجويان در ارتباطند و نمونهاي ديگر از عمق دانش و انضباط استاد مصطفي كمال پورتراب هستند كه آرزوي طول عمر و سلامتي و عزت را براي خواهرشان داريم.
از نسل قديم مرحوم استاد محمد نوري، جزو شاگردان قديمي ايشان بود و همينطور مرحوم استاد پرويز اتابكي نوازنده پيانو و آهنگساز، بزرگاني همچون دكتر سرير كه مدتي شاگرد آقاي پورتراب بودند... از نسل اخير از رده سنين بين 35 تا 45 سال بايد از سركار خانم ليلا رمضان نام ببرم. پيانيست معروف در سطح جهاني داراي كنسرت موفق بسيار كه الان در سوييس ساكن هستند و آقاي امير بكان كه سابقه آثار و خدماتشان در صدا و سيما و خارج از آن معروف است و نيازي به معرفي بنده ندارند و...