• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5031 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۳۰ شهريور

درنگي بر مساله ويرايش در فرهنگ مكتوب ايران

دريغا منزلت محبرين قاجار

شاهين غمگسار

چندي پيش به ‌نقل از هومن عباس‌پور، نايب‌رييس انجمن صنفي ويراستاران مي‌خواندم كه بناست زادروز احمد سميعي گيلاني (11 بهمن) را روز ويراستار بنامند. همچنين اين انجمن صنفي بر آن است كه نرخي مصوب براي حق‌الزحمه ويرايش معين كند؛ بلكه با اين كوشش‌ها نام نيكوي ويراستاري چون سميعي گيلاني هر ساله پاس داشته شود و ويراستارانِ كم‌مزد هم به نوايي برسند و قدري از نابساماني‌هاي ويراستاري در صنعت نشر بسامان شود. افزون بر اين، چند سالي است كه انجمن‌ها و موسسه‌هايي به‌طور خودجوش و به شكلي مدون و وسيع عزم به آموزش ويرايش و درست‌نويسي كرده‌اند. همگام با اينان، كتاب‌هاي بسياري به قلمِ حاذقانِ فن و زبان نوشته شده است كه نشان از اهتمامِ اينان به آموزاندنِ زبانِ فارسي فصيح دارد. اينها همه نيك، همه چراغ، همه اميد.
ناگفته پيداست كه اين جوش و خروش‌ خود ضرورتِ فراگير شدنِ چيزي را نشان مي‌دهد كه در اصطلاح به آن «پاكيزه‌نويسي» مي‌گويند. از طرفي ترسيم‌كننده بازارِ مكاره قلم ‌به دستاني است كه تيشه به ريشه زبان ‌مي‌زنند.
با اين همه، آنچه از ردِ ويرايش در كتاب‌هاي چاپ شده برجا مي‌ماند، به ‌قدري رقيق است كه مايوسم مي‌دارد و آن نيك‌كاري و چراغ‌داري و اميدواري را تيره‌و‌تار مي‌كند. يا به سخن ديگر، هنوز هم آن‌چنان كه بايسته است با مقوله ويرايش و شخصِ ويراستار تا نمي‌شود. متعجبم كه هنوز كتاب‌هاي بنامي از مترجمان، متفكران و حتي نويسندگانِ شهره فارسي مي‌خوانم، دريغا نگاهِ ويراستارانه در آنها! دريغا ضروري ديدن نقش ويراستار براي رفع و رجوعِ بديهي‌ترين مساله‌هاي ويرايشي. يعني ويراستاران در صنعت نشرِ امروزِ ايران به قدرِ محبرينِ زمانِ قاجار هم منزلت ندارد؟ من حيرانم و از ناشران مي‌پرسم: با گذشت بيش از 100 سال از ويرايشِ جدي نخستين كتاب‌هاي فارسي، كي زمانِ آن خواهد رسيد كه ويراستار پاره‌اي جداناشدني از فرآيندِ چاپ باشد؟ آيا زمانِ آن نيست يك صندلي براي ويراستار خالي كنيم و تا كتابي از زير دستِ ويراستارِ بلد بيرون نيامده، به چاپش نسپاريم؟
تعارف را كنار بگذاريم و يك قدم پيش‌تر بياييم. چرا روزنامه‌ها نبايد قاعده استقلالِ كلمه و فاصله‌گذاري كلمه‌ها را رعايت كنند؟ آيا فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسي براي خود تكليف مي‌كند؟ آيا اين به‌ مثابه پنبه كردنِ رشته‌هاي آموزگارانِ درست‌نويسي نيست؟ جمعي از شكسته‌پشتان و استادانِ زبان‌گرد آمده‌اند و دستور خط فارسي را تدوين كرده‌اند و تكليف. آيا قدرندانستنِ آن زحمت، ناكار كردنِ حرمتِ آنان نيست؟
با اين اوصاف ما چه براي ويراستنِ كتاب، چه براي ويراستنِ مقاله و يادداشت، در وضعيتي دوگانه به ‌سر مي‌بريم. از سويي شاهدِ تلاش‌هاي بسيار براي سروسامان دادنِ زبان هستيم و از سويي نظاره‌گرِ سهل‌انگاري ناشران و خطاكاري نويسندگان. به ‌نظرم هر دو شق ناشي از نبودِ نگاه جدي به فنِ نوشتن و تساهل درباره جايگاهِ نوشته و كلام است. عيارِ آن كتابي كه بي‌‌نگاهي ويراستارانه بيرون مي‌آيد، با سنگِ هر حوزه‌اي سنجيده مي‌شود، اِلا خودِ متن، اِلا خودِ كتاب و همه عيارها پيش‌ترند از كلام؛ كلامي كه پيش از ما و در ازليت هستي بوده است. انگار كه هميشه الفِ قامتِ ويراستار شكسته خواهد ماند. انگار از كم، كمترند كساني كه خمند پاي كتابي، براي پس‌و‌پيش كردنِ كلمه‌اي و جگر خون مي‌كنند تا كلام از فصاحت دور نيفتد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون