دويدن بسيار ساده است
سهراب صالحين
«دويدن بسيار ساده است، كفشت را ميپوشي و ميزني به جاده».
اين جمله را شايد زياد شنيده باشيد. درست هم هست؛ براي آنكه بدويد، نياز به ادوات خاص يا زمين بازي نيست. روي هر آسفالت و حتي روي خاك و سنگ نيز ميتوان دويد و هر كدام هم ويژگيها و لذت خاص خود را دارند. اما اين همه ماجرا نيست. براي آنكه بتوان اين فعاليت را در درازمدت انجام داد، بايد نسبت به شدت و فشاري كه هر بار ميدويم آگاهي داشته باشيم. آهسته دويدن ممكن است كسلكننده و بينتيجه به نظر برسد، مخصوصا كه از خواب شيرين هم زده باشيم تا صبحمان را با دويدن و سرخوشي پس از آن شروع كنيم. با اين حال، يكي از مهمترين تمرينات براي دويدن مستمر و پيشرفت در آن، ايزيران (easy run) يا دوي آسان است.
مجله Runner’s Magazine در مطلبي، دوي آسان را اينچنين تعريف ميكند: «دوي آسان كه گاهي به يك دوي ريكاوري نسبت داده ميشود دويدني است در تندياي بسيار كنترل شده و راحت. نيازي نيست كه زمان يا مسافت مشخصي براي آن تعيين شده باشد اما به طور كلي كوتاهتر از ديگر تمرينهاي دو است. در واقع، ميزان تلاش است كه اين نوع از دويدن را متمايز ميكند. بايد احساس راحتي بكنيد و حس كنيد كه ميتوانيد اين تندي را به طور نامحدودي حفظ كنيد.»
بسياري از اساتيد دو، پيشنهاد ميكنند حجم زيادي از تمرينات دوي استقامت شامل دوي آسان شود. آهسته دويدن، نه تنها سيستم قلبي عروقي را قويتر ميكند، بلكه صبور بودن را كه لازمه استقامت است به ذهن ياد ميدهد. اينكه بتوان هيجانات و احساساتي كه تشويق به تندتر و سريعتر بودن ميكنند را كنترل كنيم و در لحظه آرام بگيريم.
دوي آسان به نوعي خلوت با خود و افكار خود است. زيرا هنگامي كه با فشار بالا ميدويم، نياز است تا ذهن را بر فعاليتمان متمركز كنيم، حواسمان به ريتم دويدن، انرژي و توانمان باشد و به اصطلاح، به صداي بدن گوش بدهيم. اما در دويدن آسان، تنها لازم است حواسمان به اين باشد كه به خود فشار نياوريم و هيجانات اوليه كه به تندتر دويدن تشويقمان ميكند را كنترل كنيم. پس از آن وقتي كه ريتم آهسته در بدن افتاد، ذهن پرواز خود را شروع ميكند. تجربه شخصي من از دويدن آسان اين است كه بسياري از ايدهها و راهحلها را هنگام انجام آن يافتهام. هنگام استيصال، داشتن اضطراب و زماني كه تحت فشار افكار روزمره كاري يا مسائل خانوادگي بودهام، اين دوي آسان بوده كه در بازهاي زماني من را به خلسهاي دلپذير برده كه در آن افكار منفي كمكم محو ميشوند و جاي خود را به افكار انگيزشي ميدهند.
من فكر ميكنم اين آموزه از دوي استقامت، در زندگي هم به كارمان ميآيد. همه ما اين ضربالمثل معروف را شنيدهايم كه ميگويد: «رهرو آن نيست كه گهي تند و گهي خسته رود/ رهرو آن است كه آهسته و پيوسته رود» آهسته و پيوسته رفتن همان دوي آسان براي يك دونده است. در زندگي نيز بسياري از روزها را ميتوان آسان طي كرد، هيجاناتي كه ما را تشويق به سريعتر بودن ميكنند را كنترل كرد و به قول نازنين متيننيا، مهمان قسمت ۴۴ پادكست رانيو و دبير صفحهاي كه در حال مطالعهاش هستيد، بايد «شل گرفت».