به اعتبار موزه
به اعتبار موزه
ورود اشيا و آثار جديد به موزه همواره با تشريفات و مراسم ويژه انجام ميشود. موزهداران، نيروهاي حفاظتي و ساير كارمندان موزه در اينگونه مواقع در حالت آمادهباش هستند و هر كدام مسووليتي ويژه را بر عهده ميگيرند. ورود اتومبيلهاي امنيتي با چراغهاي گردان به محوطه موزه خبر از مهمان عاليرتبهاي ميدهد كه عليالظاهر شيئي بيجان است اما سهم مهمي از هويت مردمان بسياري را به دوش ميكشد. در وضعيتي ديگر گاهي همه كاركنان موزه در انتظار فرد يا خانوادهاي هستند كه قرار است اثري ارزشمند از دارايي خانوادگي خود را به موزه بسپارند. وسايل پذيرايي و رفتار رسمي گروه استقبالكننده حالتي تشريفاتي در نهايت احترام دارد. موزه جايگاه آثار معتبر است. موزه به اثر اعتبار ميبخشد. اعتبار موزه در گرو آثار و رفتار موزهاي است. گويي جمعيتي از عناصر معتبر نهادي را تشكيل ميدهند كه زان پس هر ورود و خروجي مستلزم آزمونهاي سخت و پيچيده اعتبارسنجي است. كلمه «اعتبار» از ريشه «عبر» در باب افتعال است. از زبان عربي به پارسي راه پيدا كرد و با ديگر همخانوادههاي لغوي خود چنان پركاربرد شدهاند كه معادل رايجي براي آنها مرسوم نيست. درنگ در ريشه و مفهوم كلمه اعتبار، دلالت به تجربه و سنجش و سابقه ميكند. يعني امري كه در بازه زماني با روشهاي علمي مورد ارزيابي قرار گرفته و تبديل به قاعده شده است. خاقاني ميگويد هان اي دل عبرت بين از ديده عبر كن هان، ايوان مداين را آيينه عبرت دان... ارتباطات مختلف معنايي مابين موزه، فلسفه تاريخ و مفاهيم مرتبط با ميراث فرهنگي، با اين قصيده ميتوان يافت كه مهمترين وجه آن جنبه اعتباري آثار ملموس تاريخي است. بر اين اساس اعتبار وضعيتي اثباتي است و در مقابل، واژه اعتباربخشي را بايد معادل جعل در نظر گرفت كه متاسفانه در بسياري مواقع در مورد كاربرد آن سادهانگاري ميشود. اعتبار ميتواند سنجيده شود و نه بخشيده. موزهها نيز عملكردي اينچنيني دارند. اگر يك اثر تاريخي يا هنري به يمن قرارگيري در موزه به عنوان اثري معتبر شناخته شود، اين اعتبار را از ذات خود كسب ميكند و در غير اين صورت بايد به آن اثري تقلبي گفت. شايد بسياري از افراد جامعه ندانند كه هديه شدن يك شي به موزه بسيار سختتر از خريداري آن است. زيرا موزهها در زمان هديه گرفتن به مراتب موارد متعددي را بايد بررسي و مورد سنجش قرار دهند. در بازار پررونق و بهشدت رقابتي اقتصاد هنر، راه يافتن اثر يك هنرمند به موزه دستاورد بسيار بزرگي براي او و سرمايهگذاران خواهد بود. الصاق برچسب شماره اموال موزه به يك اثر كه به مفهوم بررسي و سنجش موارد متعدد، تا جايي كه اثر شأنيت زمره ابواب جمعي موزه را پيدا كند، يعني تاييد اعتبار اثر و هنرمند و نه اعطاي اعتبار. مساله مهم ديگر عامل سنجش اعتبار است. حافظ ميگويد: باده خور غم مخور و پند مقلد منيوش، اعتبار سخن عام چه خواهد بودن. تاكيد حافظ در اينجا بر قوه تشخيص است و مقلد از نظر او فردي فاقد اعتبار. نتيجتا موزه نيز به عنوان يك نهاد معتبر بايد رفتاري در تراز اول داشته باشد. فاصلهگيري از علوم به معناي گرفتاري در چرخههاي عوامزدگي و سلب اعتباراست. كارشناسان و متخصصين موزهها يكي از اركان مهم اعتبارسنجي آثار هستند كه به نوبه، اعتبار خود را از مبادي آكادميك و مراجع ذيصلاح كسب ميكنند. وجه ديگري اعتبار موزهها به رفتار موزهاي يا برنامههاي كاري موزه برميگردد. به عنوان مثال برگزاري يك نمايشگاه بر پايه آثار مهمان در موزه مسالهاي بهشدت حساس است كه يك غفلت كوچك ميتواند خدشهاي بزرگ به جايگاه و اعتبار موزه وارد كند. همچنين موزهها گاهي دست به اجراي برنامههاي فوقالعاده مانند اجراهاي آزاد هنري از قبيل نمايش يا موسيقي ميزنند. محتواي اين برنامهها و همچنين هنرمندان آن بايد به دقت مورد بررسي قرار گيرند. مساله اعتبار تا بدان حد در موزهها حائز اهميت است كه تنها يك مورد انحراف ميتواند از اساس كليت يك موزه را تا مدتها زير سوال ببرد. در شرايط خاص اجتماعي كه مسائلي مانند رونق گردشگري و فعاليت فوق برنامه نهادهاي فرهنگي و موزهها اهميت ويژه پيدا ميكند، گروه شغلي موزهدار بايد بهشدت نسبت به مساله بررسي اعتبار حساس باشند كه در اين گونه مواقع يك دستمال قيصريه را به آتش ميكشد.