گزارش «اعتماد» از مراسم بزرگداشت مرحوم استاد دكتر محمد ابراهيم آيتي
در انجمن مفاخر
تشيع عالمانه آيتي
صدرا صدوقي
انجمن آثار و مفاخر فرهنگي چهارشنبه سي و يكم شهريور ماه ۱۴۰۰ مراسم بزرگداشت مرحوم استاد دكتر محمد ابراهيم آيتي، تاريخنگار، مترجم و اسلامپژوه برجسته معاصر را در فضاي مجازي برگزار كرد. در اين برنامه حسن بلخاري رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، علي ناصري فرماندار شهرستان بيرجند، رسول جعفريان استاد تاريخ دانشگاه تهران، سيداحمدرضا خضري استاد تاريخ و تمدن ملل اسلامي دانشگاه تهران، محمد رحيم ربانيزاده استاد پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي و محمد حسين آيتي استاد علوم پزشكي دانشگاه تهران و نوه مرحوم دكتر آيتي به ايراد سخن پرداختند. گزيدهاي از سخنراني استادان حاضر در اين برنامه را ميخوانيد.
حسن بلخاري:
مرحوم دكتر آيتي يكي از استادان برجسته دانشگاه تهران بود كه متاسفانه در حوزه فرهنگ و انديشه و نوآوري جزو جوانمرگان محسوب ميشوند، چراكه ايشان در مهر 1343 شمسي طي سانحه رانندگي از دنيا ميروند و دريغ كه اگر ايشان تا دهههاي بعدي عمرشان زنده بودند چه بسيار آثاري كه به كارنامه درخشان علمي خود نميافزودند و چه شاگردان برجسته ديگري كه تربيت نميكردند. در حقيقت تخصص برجسته مرحوم آيتي تاريخ و علم تاريخ به ويژه تاريخ اسلام بود. اين جمله شهيد مطهري كه فرموده بودند: «آقاي آيتي، مورخي است كه نسبت به تاريخ صدر اسلام؛ به جرات ميتوان گفت در همه تهران و شايد همه كشور مثل او كسي را نداريم كه به اين تاريخ احاطه داشته باشد. كسي مثل او نيست كه جزييات اين قسمت از تاريخ را اطلاع داشته و به آن احاطه داشته باشد... همه سخنش را حجت و سند ميدانند.» نشان ميدهد تخصص برجسته حضرت استاد مساله تاريخ بوده است و آثاري كه در اين حوزه دارد، مثل تاريخ پيامبر اسلام كه يكي از پاكيزهترين كتابها در آشنايي با حضرت پيغمبر (ص) است؛ تاريخ عاشورا و تاريخ اسلام در اندلس و... همه اينها بيانگر اين است كه ايشان در اين حوزهها از تبحر و استادي بسيار خوب و عالي برخوردار بوده و در عين حال منتقد برجستهاي نيز بودند. ايشان در كنار امثال جناب دكتر شهيدي رحمتالله عليه و دكتر فياض، بنيانگذار نسل نويني از مورخان مسلمان بودند كه با تاملات شيعي سعي كردند تاريخ منقح و منزه از اسلام ارايه دهند. در حقيقت اينان نسل جديدي از مورخان شيعهاند كه آشنايي و اشراف كامل به تمامي سيرهها و تاريخها و ايام دارند -چون پيش از ظهور كلمه تاريخ در تمدن اسلامي، «ايام» به عنوان يكي از اصطلاحات تاريخي مورد استفاده بوده است- بنابراين با اشراف كامل بر همه اين متون و در عين حال با رويكرد انتقادي و تحليلي كار خود را پيش بردند. يكي از جملات مرحوم آيتي اين است: «مورخ بايد از احتمال تحريف تاريخ آگاه باشد و كار تاريخنويسان و پژوهشگران پيشين را با ديده ترديد بنگرد. از ديدگاه ايشان نتيجه پژوهش در تاريخ، آشكار شدن علل پيشرفت و بدبختي و زبوني ملتهاست.» اين يك نگاه كاملا منتقدانه و هوشيارانه و نشانگر نگاه تحليلي آن مرحوم نسبت به تاريخ است. گفته شده كه امثال مرحوم آيتي، مرحوم فياض يا مرحوم شهيدي نگاهشان اينطور بوده كه كاملا هر چه بزرگان تاريخي گفتهاند را پذيرفتهاند؛ حال آنكه اينطور نيست. اينكه كار تاريخنويسان و مورخان گذشته را بايد به ديده ترديد بنگريم، نشاندهنده نگاه نقادانه و تفسيري و تحقيقي اين استادان فقيد است. بنده در مقدمه و طليعهاي كه بر كتاب زندگينامه استاد نوشتم اين نكته را عرض كردم كه شيعيان همت، استعداد و توانايي خودشان را در نگارش تاريخ، بيشتر متمركز روي بيان و شرح و حفظ و البته نگهداري و ترويج و شيوع و انتشار اقوال معصومين (ع) كرده، كمتر توجهشان را روي «تاريخ بما هو تاريخ» معطوف كردهاند. بنابراين اگر در تاريخ اسلام، حجم آثار شيعيان درباره تاريخ بما هو تاريخ را با حجم كتب تاريخي اهل سنت مقايسه كنيد، ميبينيد چقدر فاصله دارد. شيعه در حقيقت از منظر ديگري به اين مساله نگريسته است. از ديدگاه شيعه ما در زندگي ائمه معصومين از يكسو، بيان معاني، معارف، حقايق، تفسير و شرح قرآن و از سوي ديگر تداوم فيوضات قرآني پيامبر خدا را از زبان معصومين داريم و آنچه مهم است و اهميت دارد حفظ اينهاست. مثلا شما نهجالبلاغه را ببينيد كه چطور مرحوم سيد رضي اين كلام امير (ع) را جمعآوري كرده است. صحيفه سجاديه و توحيد مفضل را ببينيد... با اين ديد همت و استطاعت و قدرتي كه شيعه صرف حفظ اين معاني كرد و الحق و الانصاف هم ستودني و درخشان است؛ خيلي بيشتر از اين است كه مثلا يك تاريخ جامع درباره اميرالمومنين بنويسد و جزييات حيات تاريخي آن حضرت را شرح بدهد؛ بر بنياد اين معنا كه تاريخ كنشها و فعل و عملكرد يك معصوم در قلمرو انديشه شيعي؛ خودش حجت است و مطلقا كاربرد و اهميتش كمتر از وجه گويش نيست؛ يعني شيعه ضرورت داشت كه تاريخ را در كنار همت براي نقل احاديث با هم و همسنگ ببيند. چرا؟ چون بنابر اين امر بنيادي كه كنش يك معصوم، بنا بر تعريف جامعي كه از سنت وجود دارد قول و فعل تقريب معصوم است؛ بنابراين، همسنگ و همسطح است؛ چون گويش و كلام و حديث و روايت حضرت معصوم است، لذا بايد در اين قلمرو تلاش ميشد، چون وقتي امكان تحريف كلام خدا وجود دارد، در قلمرو كنشها و تاريخ معصومين و انبيا هم امكان تحريف وجود دارد. شيعه در كنار تاملات جدي و روحاني خودش بايد در اين قلمرو هم تلاش ميكرد تا تاريخ منقح و مطهري از جريان زندگي معصومين (ع) داشته باشد. به نظر ميرسد اين امر كمتر كار شده است و از اين رو، بنده كار امثال دكتر شهيدي و دكتر آيتي را مهم ميدانم كه در اين 100 سال اخير به صورت بسيار جدي و تحليلي و انتقادي وارد اين حوزه شدهاند. اين هم يكي از دلايل من براي ضرورت نگاه توامان و يكسان به تاريخ و روايت است.
وجوه مختلف شخصيت آيتي
رسول جعفريان: محمد ابراهيم آيتي، آيتي از پژوهش و تحقيق در روزگار ما بود. دوست دارم عنوان صحبتم را تعبيري از شهيد مطهري درباره محمد آيتي بگذارم، آنجا كه ايشان ابراز تاسف كرد كه «گوهر گرانبهايي از دست ما رفت.» زماني كه روز جمعه 17 مهر ماه 1343 ايشان تصادف كرد و به رحمت خدا رفت، عده زيادي از پژوهشگران و علما در اندوه فقدان اين مرد بزرگ متاسف شدند. مرحوم آيتي بيرجندي از يك خاندان شناخته شده و برجسته از جنوب خراسان بود. خاندان آيتي، پدر و بسياري از فاميل اين استاد از چهرههاي برجسته علمي آن ناحيه بودند. ايشان هم با تكيه به چنين خانداني وارد عرضه طلبگي شد. تحصيلاتش را در بيرجند و مشهد و بعد هم تهران دنبال كرد. مرحوم آيتي پژوهشگري اصيل، روحاني متعهد، يك چهره مصلح، مرشد و دردمند و در واقع يك شخصيت چندوجهي است كه در همه جهات آثار بابركتي از خودش به جاي گذاشته است. اين آثار همواره در زمان حياتش و پس از رحلتش مورد استفاده جامعه ايران در همه سطوح و همه طيفها بوده است. اولين شرح حال مفصل از ايشان به قلم خودش نوشته شده است. يك شرح حال خودنوشت كه به درخواست مرحوم ايرج افشار از او تاليف شده بود و بعد از رحلت ايشان ايرج افشار در مجله راهنماي كتاب، شرح حال مفصلي درباره ايشان نوشت. بعدها بسياري از منابع همان شرح حال مرحوم افشار و همان چيزي كه استاد آيتي درباره سوابق تحصيلياش نوشته بود، استفاده كردند. بسياري از وبسايتها و كتابهايي كه درباره خراسان جنوبي و بيرجند است شرح حال مرحوم آيتي را دارند. در كتاب تربت پاكان قم نيز به مناسبت دفن ايشان در تكيه ابوحسين قم، شرح حال ايشان را نوشتهاند. حوزه تخصصي مرحوم آيتي هم تاريخ اسلام و هم فلسفه است. كتاب 100 صفحهاي درباره اسفار اربعه ملاصدرا دارند. فهرست كتب ملاصدرا را با دقت درآوردند. رساله دكتري ايشان هم سال 1343 شمسي منتشر شد؛ همان ايامي كه تصادف كرد. اما شهرت مرحوم آيتي بيشتر به تاريخ است و تدريسش در دانشگاه تهران كه بنا به اشاره برخي افراد، درس تاريخ تمدن اسلامي بوده است. به هر حال كارهايشان در اين حيطه است و احتمال ميدهم كتابهايي مثل تاريخ اندلس ايشان بيشتر به لحاظ تبحرشان در بحث تمدن اسلامي تاليف شده باشد. سنگ مزار ايشان با انشاي مرحوم مرعشي بوده است. چون مرحوم مرعشي زمينه اين را فراهم كرد كه در تكيه ابوحسين كه مقبرهالعلماست دفن شوند. روي سنگ مزار اشاره شده است كه معظمله داراي ملكات نفسانيه و جامع علوم عقليه و نقليه و مروج طريقه جعفريه بود. احتمال زياد اين را آقاي مرعشي نوشتهاند. آقاي آيتي مرد روزگار خودش بوده است. تحصيلكرده حوزه ديني است ولي او درك كردكه نبايد به حوزه اكتفا كند و به دانشگاه رفت و هم تحصيل و هم تدريس كرد. در ميان چهرههاي دانشگاهي هم شناخته شده بود. با چند ناشر برجسته همكاري داشت؛ از جمله شركت سهامي انتشار، بنگاه ترجمه و نشر كه يكي از ناشران قوي آن دوران بود. مرحوم شهيد مطهري شيفته او بود. شايد قريب به 10 مورد با تاسف از درگذشت اين مرد ياد ميكند. جملات بسيار شگفتي دارد. مجموعه كتاب ماه را با هم منتشر ميكردند كه حاوي متن سخنرانيهاي افراد زبده بود و از سخنرانيهاي مرحوم آيتي و خود مرحوم مطهري هم در آن چاپ شده است. در اين 10 گفتار شهيد مطهري ميگويند: به جرات ميتوانم بگويم در تهران و همه كشور كسي را نداريم كه به تاريخ صد ساله اسلام مثل آقاي آيتي احاطه داشته باشد.
متخصص در تاريخ و تمدن اسلامي
سيد احمد رضا خضري: دكتر آيتي تحصيلات حوزوي خود را در شهر بيرجند، زيرنظر استادان بنام و برجستهاي كه در آن روزگار بودند، از جمله اديب نيشابوري پي گرفت. ذهن جستوجوگر و پرسشگر، او را به سمت يافتن مكاني كه بتواند به جواب پرسشهاي ايجاد شده در ذهنش برسد هدايت كرد و باعث شد تا روانه تهران شود؛ وقتي كه وارد تهران شد با فضاي دانشگاهي از جمله مهمترين دانشگاه امروز كشور يعني دانشگاه تهران آشنا شد. از خوشاقبالي او يكي از همشهريان يا در واقع هماستانيهاي او در دانشگاه تهران، هم تدريس ميكرد و هم رييس دانشكده الهيات بود؛ استاد بديعالزمان فروزانفر كه همچون خورشيدي در دانشگاه تهران در سپهر علمي و ادبي ايران ميدرخشيد. وقتي او متوجه شد مرحوم آيتي هم به تهران آمدهاند از ايشان دعوت كرد تا به دانشكده الهيات برود و هم آنجا درس بخواند و هم در كنار درس خواندن تدريس نيز كند. مرحوم آيتي جزو معدود كساني است كه در ميان روحانيون، زندگي خودنوشت دارد. داستان درس و بحث و تحصيلات و زندگي را به قلم خود آورده كه در مقدمه يكي از كتابهاي او هم منتشر شده است. ايشان چون ذهن جستوجوگري داشتند؛ بعدها تاريخ اسلام و تمدن اسلامي تدريس ميكنند و مهم اينجاست كه كانالي ميزنند به سمت علومي كه آن زمان مورد استقبال نبود، يعني علومي همانند تاريخ اسلام و تاريخ تشيع... تدريس دروس تاريخ اسلام و تمدن اسلامي او را به اين سمت ميكشاند و جذب ميكند و بعدها هم ميبينيم آثار فاخري را در اين حوزهها به رشته تحرير درمي آورد. آثار علمي اين شخصيت برجسته دانشگاهي به دو دسته كلي تاليف و ترجمه تقسيم ميشوند. در بحث تاليف، دكتر آيتي چند كتاب نگاشتند كه دستكم چهارتاي از آنها كتابهاي دانشگاهي، علمي و مقبولي هستند كه همين الان هم ميتوانند به عنوان كتاب علمي يا درسي يا تحليلي و تحقيقي مورد استناد باشند. يكي از اينها كتابي بود كه ميخواستند درباره تاريخ اسلام بنويسند، اما به پيامبر اسلام ختم شد. عمر ايشان كفاف نداد. حتي تا سال نهم هجرت از زندگي پيامبر اكرم(ص) را تاليف كردند و بعد مرحوم شدند.
مترجم امين
محمد امين ناصح: يكي از وجوه ارزشمند مرحوم دكتر آيتي، دقت نظري بود كه در حوزه ترجمه داشتند. بنده به دليل حضور در گروه زبان و ادبيات انگليسي دانشگاه بيرجند با ملاحظات ترجمه متون آشنايي دارم و با اطمينان عرض ميكنم كه برخي از آثار مرحوم دكتر آيتي به واقع مصداق عيني رعايت امانت در ترجمه است؛ آن مرحوم اهتمام ويژهاي داشتند كه آنچه مولف اصلي اثر در نظر داشته با ظرافت تمام و در عين حال با نثر فاخر فارسي ترجمه كنند. نكته مهم بعدي درباره شخصيت آن مرحوم شاگردپروري ايشان است. در دورهاي كه مرحوم آيتي در بيرجند حضور داشتند؛ شاگردان مختلفي را در مدرسه معصوميه بيرجند پرورش دادند. اين عزيزان نوعا امروز از علما، وعاظ و روحانيون برجسته اين خطهاند و وقتي پاي صحبت شاگردان آن مرحوم مينشينيم، دلدادگي آنان نسبت به شخصيت و سلوك مرحوم دكتر محمد ابراهيم آيتي و خاندان محترم ايشان كاملا آشكار است.
تلاش براي پيوند وحدت حوزه و دانشگاه
علي ناصري: دكتر آيتي يكي از پيشگامان ترجمه و تاليف و به قول شهيد مطهري (ره) يكي از بزرگترين مولفين و مورخين تاريخ اسلام بودهاند. زماني كه ايشان در دانشگاه تهران اقدام در جهت وحدت حوزه و دانشگاه را آغاز كردند؛ شايد كسي نميپنداشت كه فعاليتهاي ديني را بتوان با مباحث آكادميك توام كرد. اما دكتر آيتي به عنوان يكي از پيشگامان اين عرصه توانست اقداماتي ارزشمند و تاليفاتي گرانبهايي را از خود به يادگار بگذارد. دكتر آيتي با نگارش كتابهايي چون تاريخ عاشورا، تاريخ آندلس و ترجمه گران سنگي كه از تاريخ يعقوبي كردند به عنوان يكي از پيشكسوتان اين حوزه خودشان را تثبيت كردند. دكتر آيتي ابتدا تحصيلات ديني خود را در مدرسه معصوميه بيرجند، مدرسهاي با سابقه طولاني در تعليم علوم ديني آغاز ميكنند، بعد از تحصيلات مقدماتي راهي مشهد ميشوند و در اين شهر هم از محضر اساتيد گرانسنگي بهره ميبرند. بعد از سفر به تهران توانستند با جلب نظر اساتيد دانشگاه تهران خصوصا استاد بديعالزمان فروزانفر در حوزه تاريخ اسلام و فقه در دانشگاه تهران تدريس كنند. همزمان بعد از اينكه ايشان در علوم ديني به مدارج بالا رسيده بودند در سال 1334 دكتراي فلسفه اسلامي را از دانشگاه تهران گرفتند و عملا نشان دادند بحث وحدت حوزه و دانشگاه آن هم در دهه 30 كاري شدني است و به عنوان يك چهره پيشتاز در اين حوزه عمل كردند.
تقوا و نظم آيتي
محمد حسين آيتي: تشكر قلبي و عميق خود و خانوادهام را از توجه ويژه به شخصيت و سلوك مرحوم دكتر آيتي ابراز ميكنم و از انجمن معظم آثار و مفاخر فرهنگي كه در امر بزرگداشت بزرگان و تعظيم به اين عزيزان كوشا هستند، قدرداني مينمايم. هميشه تلاش ميكنم از روش و منش و زندگي افرادي كه موفق بودهاند استفاده ببرم و روش آنها را به كار بگيرم. امروز به ويژه قشر جوان به اين الگوبرداري نياز دارند؛ خصوصا الگوهايي از رجال برجسته ديني ايران. جنبه ديني و ايماني مرحوم دكتر محمد ابراهيم آيتي در موفقيتهايي كه كسب كردهاند، موثر بوده است. همچنين ظرفيت ذهني و هوش و استعداد ايشان نيز قطعا در اين موفقيت كمككننده بوده است. وقتي در مورد زندگي دكتر محمد ابراهيم آيتي تأمل ميكنم، ميرسم به عمل ايشان به وصيت مولا اميرالمومنين(ع) كه فرمودند «أُوصِيكما بِتقْويالله و نظْمِ أمْرِكمْ»؛ منتها اين هم باز ظرايفي دارد. تقوايي كه مرحوم دكتر محمد ابراهيم آيتي داشتند و من از پدرم درباره ايشان شنيدهام، صرفا انجام واجبات و ترك محرمات نبوده است، معتقدم تقوا در عملكرد ايشان به معني تصميمگيري درست بوده است. به اين معنا كه بتوانيم وظيفه خودمان را در لحظه تشخيص بدهيم. افرادي تاثيرگذار ميشوند و نامشان باقي ميماند كه در برهههاي مختلف زماني توانستهاند وظيفه خودشان را درست تشخيص بدهند و به آن عمل كنند و من هميشه سعي ميكنم به جوانها بگويم وظيفهتان را انجام بدهيد و باقي و نتيجه را به خداوند بسپاريد. مثلا مرحوم آيتي در برههاي از زمان به اين نتيجه ميرسند كه فضاي شهر بيرجند سقف اثرگذارياش ديگر طوري نيست كه بتواند ايشان را اقناع كند يا بتواند اثرگذاري ويژه داشته باشند. در يك تصميم بزرگي با اينكه از نظر معيشتي در وسع كافي نبودند، تصميم به مهاجرت ميگيرند و به تهران ميآيند. در تصميمات بعدي ايشان نيز بحث تقوا خيلي اهميت دارد. ايشان به هر حال از وعاظ مشهور شهر ميشوند و پيشنهادات پر زرق و برقي دريافت ميكنند اما قبول نميكنند. با اينكه كامل در جريان هستم از نظر معيشتي مشكلاتي بوده است؛ اين پيشنهادات را نميپذيرند. اين خيلي درس بزرگي است. بايد به جوانها و مسوولان محترم بگوييم پيشنهاداتي را كه رد ميكنيد، خيلي مهم است. اين در حقيقت نشاندهنده تقواست كه پيشنهادهاي جذاب را بشود رد كرد.
در پايان اين نشست لوح سپاس و تقدير انجمن آثار و مفاخر فرهنگي با حضور رياست و معاونين پژوهشي و اجرايي انجمن به دكتر محمد حسين آيتي نماينده خاندان آيتي و نوه مرحوم دكتر محمد ابراهيم آيتي اهدا شد.
روزنامهنگار