• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5039 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۱۰ مهر

تولد دوباره نجيب‌زاده روزاريو، آنسوتر از ايفل

كنسرت «پادشاه لئو» در جهنم!

اميد مافي

۱- پاريس منفجر شد وقتي او اسلحه را كشيد و كابوهاي مستِ سيتي را به مسلخ فرستاد.در شب مهتابي پارك‌دوپرنس لئوي كبير براي آنكه به فرشته نجات اشراف‌زاده‌ها بدل شود، چون تير از چله كمان رها شد و در پلك بهم زدني قفس توري سيتيزن‌ها را شعله‌ور كرد تا ديگر قار‌قار هيچ كلاغي در كنار ايفل به گوش نرسد و نام پسر امريكاي لاتين ورد زبان دوآتشه‌هاي پي اس‌جي شود.

۲- در شب پرنور حوالي رود سِن، ورزشگاه تب آلود با هذيان‌هايش در چشمان لئوي ابدي به دست افشاني مشغول شد، وقتي شكارچي بي‌بديل تير خلاص را زد و چنان كولاكي به پا كرد كه ميلياردها نفر پاي جعبه‌هاي رنگي به اين فكر كردند فوتبال تنها مرهم زخم‌هاي ناسور زندگي است و شگفتانه‌هاي نجيب‌زاده سي و چهار‌ساله مي‌تواند به مرگ و ماتم و مويه پايان دهد.
كلانتر مسي اين‌بار در قامت تفنگدار پاريس، پشت دست پپ را داغ گذاشت و توپچي‌هاي پرادعاي جزيره را مبهوت ساق‌هاي جادويي‌اش كرد تا پس از آخرين سوت قاضي‌القضات ميدان، رد طناب روي گلوي گوارديولا كاملا رويت شود و فرمانده شكست‌ناپذير زير سايه دردانه روزاريو به خاموش‌ترين رهبر دنيا بدل گردد...
۳- حالا خداوندگار مرتعِ يشمي آماده است در قلب اروپا تاجگذاري كند و با پاريسي‌ها قاره سبز را به تسخير خود درآورد.نابغه دوست داشتني آغوشش را به روي جام‌هاي زرين گشوده و دير و دور نيست كه او به تنهايي لب‌هاي منتقدان را به‌هم بدوزد و ثابت كند زور جهان با تمام ستاره‌ها و سياره‌هايش به مردي با كمتر از صد و هفتاد سانتي‌متر قد نخواهد رسيد.بهار لئو در پاييز پدرسالاران فوتبال به هزار بار ديدن و حظ بردن و كيفور شدن مي‌ارزد.
۴- هجده سال زندگي با كاتالان‌ها و آتشبازي در نيوكمپ او را شبيه آندلسي‌ها كرده بود و حتي زخم‌هاي تنش به زخم‌هاي مردمان سرزمين لوركا شباهت داشت.اما داستان يك جا بايد به انتها مي‌رسيد تا او دست بانويش آنتونلا و سه فرزندش را بگيرد و در جاي ديگري يقه پالتويش را بالا دهد و دلتنگي‌هايش را در جيب‌هايش پنهان كند.حالا قصه سوپر ستاره‌اي كه با گل‌هايش گريه را از چشم‌هاي همه مادران دنيا پاك مي‌كند در پاريس آغاز شده و او مي‌رود تا معادلات دنياي فوتبال را به نفع پاري سن ژرمن و هوادارانش تغيير دهد.براي اسطوره كه ماهانه ۷۱ ميليون يورو به حساب بانكي‌اش واريز مي‌شود ديگر پول آن هيمنه و جذابيت گذشته را ندارد.اينگونه است كه وقتي در شب ملتهب پارك دو پرنس، سيتيزن‌ها را به رگبار مي‌بندد با همان جمله دوستت داريم سكوها به شادترين موجود دنيا بدل مي‌شود‌.مسي هم كه باشي با جمله‌اي، حرفي، حديثي، چيزي غافلگير مي‌شوي و در جلد انسان‌هاي رمانتيك فرو مي‌روي.زندگي براي لئو اينك آنقدر رمانتيك هست كه هزاران نفر اسمش را كنار ماسه‌هاي رود سن حك كنند و در كافه‌هاي شبانه به عشقش دم بگيرند.
۵- «گلزني ليونل مسي؟ من بعد از گلزني او جشن شادي به پا كردم. البته من معمولا بعد از گل‌هاي تيمم زياد خوشحالي نمي‌كنم، اما امشب بعد از گل مسي از شدت شادي فرياد زدم. من به اندازه كافي براي ديدن اين همه گلزني ليونل مسي مقابل تيم‌هاي خودم وقت گذاشته بودم، پس امشب بايد اين گل او را جشن مي‌گرفتم، زيرا اين يكي ديگر متعلق به من بود.» اينها واگويه‌هاي مائوريسيو پوچتينو سكاندار پاري سن ژرمن پس از نبرد با سيتي در جمع خبرنگاران است.موسيو پوچتينو لابد خيلي خوش اقبال است كه در خط آتش تيمش از مسي بهره مي‌گيرد.حتي اگر محبوبيت بي‌حد و حصر ريش قرمز سبب شود كه آقاي سرمربي در سايه قرار گيرد و كمتر كسي برايش هلهله كند، باز هم تمام موفقيت‌هاي پاري سن ژرمن در پايان جام به پاي هموطن لئو نوشته خواهد شد.همو كه در ۴۸ سالگي زمامدار نيمكتي شده كه با تكيه بر سرمايه‌هايش مي‌تواند استخوان‌هاي هر حريف گردن كلفتي را خرد كند.حتي اگر پوچتينوي گوشت‌تلخ ظاهرا براي مسي سينه چاك دهد و در اعماق وجودش از مانورهاي بهترين ماشين گلزني جهان خوشش نيايد، باز هم در روز مبادا او با اتكا به اعجاز بزرگ‌ترين صيد پاريسي‌ها مي‌تواند همه‌چيز را به نام خود بنويسد و در قامت نجات‌دهنده‌اي قهار پاسخ ريزپرسي‌هاي خبرنگاران را دهد.
۶- از ۲۹ آگوست كه تعويض تاريخي در ديگ جوشان پارك دو پرنس انجام شد و لئو براي اولين‌بار با جامه پاريسي‌ها به ميدان رفت زمان زيادي نمي‌گذرد.او با گل چشم‌نواز خود در جدال با سيتي‌زن‌ها پاگشايي كرد.پس حالا كه راه دروازه حريفان را پيدا كرده بايد منتظر گل‌هاي دلرباتري از او با تن‌پوش قرمز و آبي‌ها باشيم.توپچي بي‌تكرار مستطيل سبز براي سرمست كردن ناصر الخليفي و همه دوآتشه‌هاي ارتش محبوب پايتخت فرانسه، باز هم روي دست تمام سيم خاردارها و سنگربانان بلند خواهد شد و باز هم به لطف نبوغ ذاتي‌اش دروازه‌هاي اندوه را به روي حريفان سيه‌بخت خواهد گشود.آن وقت حتما مي‌تواند آن سوتر از كاخ ورساي با همسر و سه فرزندش قدم بزند و در قامت پادشاه امروز پاريس قصه شاهان ديروز فرانسه را براي سوگلي‌هايش تعريف كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون