• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5040 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۱۱ مهر

آيا سياست خارجي بايدن در حال شكست است؟

پروفسور استفان والت ٭

به‌رغم آنكه سياست خارجي جو بايدن، رييس‌جمهور ايالات متحده امريكا در 9 ماه گذشته، دستاوردهايي داشته، اما جنبه‌هاي مشخصي از عملكرد او نگران‌كننده است و موجب شده كه شمار قابل توجهي از ناظران، مقايسه‌هاي ناخوشايندي ميان عملكرد او با كردار رييس‌جمهوري نامحترم پيش از او (دونالد ترامپ) صورت دهند. 
1- گفت‌وگوها با ايران به جايي نرسيد، به دليل بدگماني دوجانبه، گزندگي ايران (آن‌طور كه ادعا مي‌شود) و نيز عدم جسارت كافي دولت امريكا. اكنون هم امن‌ترين شرط‌بندي اين است كه بگوييم توافق تازه‌اي در راه نخواهد بود. در واقع به نظر مي‌رسد كه بايدن هم نسخه «فشار حداكثري» خودش را اجرا كرد، راهبردي كه بارها امتحان شده و هرگز هم كارايي نداشته است.
2- درباره عقب‌نشيني از افغانستان، انتقاد چنداني ندارم اما از يك تيم حرفه‌اي و پيچيده همچون تيم بايدن (آن‌طور كه ادعا مي‌شود) انتظار مي‌رفت كه كارش را بهتر انجام مي‌داد و ضمن آرام كردن نگراني‌هاي متحدان، به يك عقب‌نشيني معقول و كاملا قابل پيش‌بيني دست مي‌زد.
3- مشاركت آوكاس AUKUS (پيمان امنيتي امريكا، بريتانيا و استراليا) هم به خودي خود مي‌تواند يك گام مهم براي حفظ يك موازنه دلخواه قدرت در منطقه هند و پاسيفيك باشد، اما آيا واقعا ضرورت داشته كه فرانسه در اين فرآيند اين‌گونه ناديده گرفته شود؟ اين واقعا يك نمونه روشن از بدعملي بود.
4- دوران تك‌قطبي به سر رسيده و ما اكنون در يك جهان چندقطبي بي‌تعادل زندگي مي‌كنيم. همان‌گونه كه نظريه‌پردازان روابط بين‌الملل، دير زماني است دريافته‌اند، روابط ميان قدرت‌هاي مهم در يك جهان چندقطبي، ذاتا پيچيده‌تر و اضطراري‌تر است و مديريت آن دشوارتر. رهبران آلمان هنوز هم ارزش بالايي براي روابط مستحكم با امريكا قائل هستند اما منافع‌شان در روابط با روسيه و چين را هم فراموش نمي‌كنند. موضع نسبتا چندپهلوي آلمان امروز، نمونه خوبي است. برلين از يك سوي، پايبندي محكمي به ناتو دارد و رهبران آلمان هنوز هم ارزش بالايي براي روابط مستحكم با امريكا قائل هستند. اما در روي ديگر سكه، برلين از صف‌آرايي پشت سر امريكا و در برابر روسيه و چين خودداري مي‌كند، چراكه ساخت خط لوله نورد استريم 2 با روسيه و حفظ بازار صادراتي‌اش در چين، منافع ملي ويژه‌اي براي آلمان به شمار مي‌روند. پويش‌هاي مشابهي را هم در كشورهايي همچون تركيه و هندوستان مي‌توان شاهد بود. اگرچه هريك از اينها، با امريكا نگراني‌هاي مشترك راهبردي‌اي دارند، اما هر دوي آنها هم از خريد سلاح روسي خشنودند و بهتر مي‌بينند كه همه تخم‌مرغ‌هاي‌شان را در يك سبد قرار ندهند.وجود چندين قدرت بزرگ، گزينه‌هاي بيشتري به ديگر كشورها مي‌دهد تا توانايي چانه‌زني‌شان را افزايش داده يا در برابر فشارهاي امريكا بايستند همان‌طور كه هم ونزوئلا و هم ايران نشان دادند. كشورهايي كه نمي‌خواهند متكي به كمك امريكا يا بانك جهاني باشند، هميشه مي‌توانند روي آنچه مسكو يا پكن مي‌توانند فراهم آورند، حساب باز كنند.
5- چالش ديگر از مشكلاتي سرچشمه مي‌گيرد كه از رقابت سنتي قدرت‌هاي بزرگ به ارث رسيده و نمي‌توان آنها را بدون همكاري گسترده در سپهر كنوني ژئوپوليتيك چاره كرد. دگرش‌هاي آب و هوايي، نمونه برجسته‌اي در اين زمينه است و مي‌توان واكنش به همه‌گيري، مديريت اقتصاد كلان جهاني يا تروريسم بين‌المللي را هم به آن افزود.
6- شايد بايدن سياست خارجي واقع بينانه‌تري نسبت به بيل كلينتون، جرج دبليو بوش يا حتي باراك اوباما داشته باشد، اما سنگ‌هاي بزرگ برمي‌دارد. او به جنگ صليبي بي‌حاصل امريكا در افغانستان پايان داد و ظاهرا به دنبال آن نيست كه خاورميانه را (به زور) تنظيم كند، اما سنگ سنگين‌تري را در منطقه هند و پاسيفيك بر مي‌دارد؛ مي‌خواهد ناتو را زنده كند، مشكل آب و هوا را چاره كند، دموكراسي‌هاي جهان را عليه خودكامگي بسيج كند و برنامه مدني بلندپروازانه‌اي را در خانه به جريان اندازد كه لاجرم بر پيوندهاي اقتصادي امريكا با بقيه جهان تاثير مي‌گذارد. اضافه كنيد كه آنتوني بلينكن وزير خارجه بايدن هم گفته كه حقوق بشر در كانون سياست خارجي امريكاست.
7- يك مشكل ديگر هم اين است كه درهاي سامانه سياسي امريكا، به شكل چشمگيري روي همه گونه نفوذ زيانبار خارجي باز است، چه از گذر لابي‌گران خانگي و خارجي، گروه‌هاي داراي منافع ويژه يا بات‌هاي رسانه اجتماعي كه هر كدام‌شان تلاش دارد سياست خارجي امريكا را به مسيري ببرد كه علايق خودش را تامين مي‌كند. به اين مشكل، اضافه كنيد عملكرد دولت امريكا را در واگذاري بيش از سي درصد از همه پست‌هاي سفارتخانه‌هايش به اسپانسرهاي بزرگ كارزارهاي انتخاباتي و نه به ديپلمات‌هاي حرفه‌اي آموزش ديده. اين است كه تنها مي‌توان عملكردي حداقلي را انتظار داشت.
با همه اينها، هنوز هم سرجمع بايد گفت با دولتي در امريكا طرف هستيم كه تلاش دارد به درستي كار كند و نه اينكه همزمان در چندين گمراهه سير كند. پس بايد به آنها فرصت داد تا توانايي‌شان را نشان دهند. اگر اين تيم، اولويت‌بندي روشن‌تري داشته باشد و تلاش نكند كه بار بيش از حد سنگيني بردارد، بخشي از انرژي‌اش را مي‌تواند براي برخورد با رخدادهاي غافلگيركننده‌اي حفظ كند كه براي هر دولتي پيش مي‌آيد. به هر حال، در سياست خارجي، مثل برخي زمينه‌هاي ديگر، اگر تلاش كنيم كه بار سبك‌تري را ‌برداريم، مي‌توانيم دستاورد بيشتري داشته باشيم. (منبع: فارين پاليسي . ترجمه: بنياد همكاري امنيت بين‌الملل تهران) 
٭ (استاد روابط بين‌الملل هاروارد) 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون