دموكراسي الكترونيكي با تربيت شهروندان اينترنتي
ونوس بهنود
سالها قبل زماني كه گوگل و بعدها فيسبوك توليدات خود را به اين سطح گسترده نكرده بودند، گمان نميرفت كه اينترنت تا به اين حد در تمامي ابعاد زندگي انسانها نفوذ و رسوخ داشته باشد. امروز اما زندگي بدون اينترنت براي بشر نه تنها غير قابل تصور بلكه دلهرهآور است.
مطابق تحقيقات صورت گرفته امروز يكي از قابليتهاي اينترنت و آموزش صحيح كاربر زمينهساز تحقق دموكراسي اينترنتي است. به اين معني كه كاربران ميتوانند در بستر نت، مشاركت گسترده در سطح جامعه و آحاد مختلف آن داشته باشند كه به بررسي آن خواهيم پرداخت.
دموكراسي الكترونيكي چيست؟
در پاسخ به اين سوال تمركز نخست ما روي مقوله دموكراسي است. واژه دموكراسي از لفظ يوناني دموكراتيا گرفته شده است. اين اصطلاح از دو واژه دموس به معناي مردم و كراتوس به معناي حكومت كردن، تشكيل شده است. بدينترتيب دموكراسي از نظر لغت به معناي حكومت به وسيله مردم (حكومت مردم بر مردم) است.
دموكراسي كه از آموزههاي يوناني وارد ادبيات سياسي شده است، امروزه يكي از اركان موفقيت جوامع تلقي ميشود. مشاركت دادن مردم در آحاد مختلف و جلب نظر آنها با نظرخواهي گسترده اصل نخست دموكراسي است. اما در شرايطي كه شبكههاي اجتماعي، روابط مجازي و بستر الكترونيك بر تمامي روابط و تعاملات مردم سايه انداخته است، مقوله دموكراسي الكترونيكي به اين موضوع اشاره دارد كه بتوان جلب نظر عمومي را در بستر الكترونيك انجام داد. ميلاكويچ در تحقيقي كه پيرامون اينترنت و افزايش مشاركت شهروندان در دولت انجام داده است، به مقوله دموكراسي الكترونيكي به عنوان رايگيري الكترونيكي، فعالسازي و مشاركت الكترونيكي توجه دارد. در دموكراسي اينترنتي ما به دنبال اين هستيم كه در بستر زيرساختهاي الكترونيك بتوانيم جلب مشاركت عمومي را رقم بزنيم. موضوعي كه به صورت محدود در مقوله دولت الكترونيك به آن توجه ميشود و دولت براي تسريع، كاهش هزينه و بهبود كيفي، خدمات خود را در بستر الكترونيك ارايه ميدهد. اما نه تنها دولت بلكه تمامي اركان جامعه ميتواند در راستاي خدمترساني الكترونيك گام بردارد. مانند سامانه «ثنا» در قوه قضاييه كه با هدف كاهش مراجعات حضوري و تسريع در رسيدگي به پروندههاي قضايي راهاندازي شد. واقعيت اين است كه نمونه ديگري از تحقق دموكراسي الكترونيكي در موسم انتخابات مورد استفاده قرار ميگيرد. مثالهايي از بهرهگيري اوباما در زمان انتخابات رياستجمهوري در تحقيقات ميلاكويچ آمده است. اما در خود كشور نيز سالهاست كه ما انتخابات در بستر الكترونيك داشته و هر چند به صورت 100 درصد عملياتي نشده است اما بخشي از پايش، دستهبندي و اعلام نتايج در بستر الكترونيك انجام ميشود.
مزايا:
خيل تبادل اطلاعات و خدمات از شكل مكتوب و فيزيكي به سمت مجازي گام برميدارد. بخش قابل توجهي از مراودات اجتماعي ما در بستر الكترونيك است و به همين دليل براي تحقق آرمانهاي دموكراسي نميتوان به مقوله بستر الكترونيك و وب بيتوجه بود. كيفيت خدمات به واسطه كاهش واسطهها افزايش مييابد. در جامعه الكترونيك شما با يك كليك به بسياري از خدمات دست مييابيد و ميتوانيد از درگاههاي الكترونيكي در كمترين زمان هرگونه خدماتي دريافت كنيد. استفاده از بستر الكترونيك منجر به كاهش هزينهها ميشود. در واقع با استفاده از بستر الكترونيك شما ميتوانيد بسياري از رفت و آمدها و هزينههاي دريافت خدمات را كاهش دهيد. بستر الكترونيك منجر به اطلاعرساني دقيقتر همراه با دانش ميشود. به دليل اينكه نهادهاي اجرايي همه چيز را در درگاههاي خود مكتوب ميكنند، تغيير اطلاعات امكانپذير نيست و صحت و سقم و درستي آن نيز لازمه پذيرش است. به همين دليل بستر الكترونيك ميتواند به نياز اطلاعات صحيح كه بخشي از الزامات دموكراسي است، پاسخ دهد.
ويژگيهاي رفتاري شهروندان:
شهروندان بايد چه ويژگيهايي داشته باشند تا بتوانند در راستاي پيادهسازي دموكراسي الكترونيك نقش سازنده ايفا كنند؟
آيا شهروندي كه از الفباي رسانه، زيرساختهاي الكترونيك و وب اطلاعي ندارد، ميتواند در تحقق دموكراسي الكترونيك موثر عمل كند؟
آيا شهروندي كه از اوليههاي سواد رسانهاي اطلاع ندارد و حتي در رصد اطلاعيهها و اخبار نهادهاي اجرايي دچار مشكل ميشود، ميتواند نسبت به پيادهسازي اين مقوله موثر عمل كند؟
بيشك پاسخ به اين دو سوال منفي است و ما را به الزام تربيت شهروندان الكترونيك و ديجيتالي ميرساند. تا مدتها موضوع دولت الكترونيك تحت تاثير ميزان دانش و توان مردم براي بهرهگيري از اين خدمت بود. جالب آنكه همچنان با اين معضلات مواجه هستيم .
حال بايد به اين سوال پرداخت كه شهروند ديجيتالي كيست؟ در تعاريف جديد سواد، توانايي ايجاد تغيير به عنوان برخورداري فرد از سواد قلمداد ميشود. در واقع افراد در صورتي كه قادر به همسويي با تحولات روز نباشند، بيسواد محسوب ميشوند.
شهروند ديجيتالي شهروندي است كه بتواند اطلاع جامعي از زيرساختهاي الكترونيك داشته و براي پيشبرد امور زندگي خود از امكانات الكترونيك استفاده بهينه و موثر داشته باشد .
بيشك چنين شهرونداني قادر خواهند بود در تحقق دموكراسي الكترونيك موثر بوده و حتي دولتها را تشويق به تعريف هر چه بيشتر خدمات در بستر الكترونيك كنند.