رابطه ايران و جمهوري آذربايجان چگونه باشد
فريدون مجلسي
چند روزي است كه روابط ايران و جمهوري آذربايجان بار ديگر دچار آشوب و جنجال شده است. قضيه از زماني آغاز شد كه جمهوري آذربايجان اعلام كرد خيال دارد در خاك كشورش و در نزديك مرزهاي ايران و ارمنستان رزمايشي مشترك همراه با نظاميان تركيه و پاكستان برگزار كند. همزماني اين رزمايش با نفوذ بيشتر اسراييل در كشورهاي عرب خليج فارس به نظر جمهوري اسلامي كه اسراييل را دشمن اصلي خود ميداند و حضور مستقيم يا نيابتي خود را توسط حزبالله و حماس و سوريه عمق استراتژيك خود ميداند، حضور اسراييل و تدارك تسليحاتي آن با جمهوري آذربايجان و روابط با امارات خليج فارس خشمآور بوده است. اعتراض به رزمايش اخير از چند روز پيش از طريق شبكههاي اجتماعي با انتشار نقشهها و مطالبي درباره نقشههاي پنهاني و توسعهطلبانه جمهوري آذربايجان به تحريك احساسات مليگرايان ايرانياني مشغول بوده است. در اين نقشهها ضمن اشاره به قراردادهاي گلستان و تركمانچاي از رضاشاه انتقاد شده است كه با واگذاري آرارات كوچك به تركيه در مقابل تملك دشت و رودخانه ارزنده قطور در آذربايجان غربي در واقع ميان تركيه و نخجوان اتصالي ايجاد كرده است كه از لحاظ ژئوپليتيك و استراتژيك خطاي بزرگي بوده است و «اگر» جمهوري آذربايجان بخواهد با تصرف منطقه استان جنوبي ارمنستان رابطه مستقيم ميان خاك اصلي خود با نخجوان برقرار كند، تركيه به آرزوي ديرين خود براي تكميل زنجيره استراتژيك اتصال به سرزمينهاي ترك آن سوي خزر در جهات سياست توسعه طلبانه پانتركيسم خواهد رسيد. نقشههاي پيوست نيز با هاشورزدن منطقه مرزي ايران و ارمنستان اين احساس را برميانگيزند كه در مقابل عملي انجام شده قرار گرفتهايم، خصوصا اينكه بخشي چند كيلومتري از جاده اتصالي ايران و مركز ارمنستان اكنون در بخش استردادي متعلق به آذربايجان قرار دارد و براي عبور هر كاميون ايران از سر گردنه مزبور 135 دلار عوارض يا باج راه طلب ميكنند و دو راننده ايراني هم توقيف شدهاند. البته خبر براي مخاطب ايراني هشداردهنده و تحريككننده است. جمهوري اسلامي متقابلا كارواني از تانك و توپخانه به منطقه اعزام و رزمايشي ترتيب داد و سخن از برد موشكها و تيررس توپ بودن شهرهاي جمهوري آذربايجان به ميان آمد. از سويي اسراييل در اقدامي تحريككننده از آغاز استقلال ارمنستان و آذربايجان با آنها رابطه سياسي برقرار كرد. زيرا جمهوري سكولار آذربايجان كه دومين كشور شيعه جهان است، از اين بيم داشت كه شيعيان آن كشور تحتتاثير و سلطه تشيع سياسي جمهوري اسلامي قرار بگيرند و اسراييل با استفاده از اين بيم خود را از آغاز به آذربايجان نزديك كرد. اسراييل با ارمنستان به عنوان كشوري مسيحي و تنها افتاده در اين منطقه نيز رابطه سياسي برقرار كرد. اما در زمان جنگ اخير جمهوري آذربايجان و ارمنستان، اسراييل با تدارك تسليحات و پهپادهاي پيشرفته جانب جمهوري آذربايجان را گرفت، زيرا آذربايجان صادركننده اصلي نفت و گاز اسراييل و مشتري اصلي تسليحات و مجري پروژههاي آن كشور است و از امكانات مالي لازم هم برخوردار است و ارمنستان سفير خودش را از اسراييل فراخواند. جمهوري اسلامي گرچه در زمان جنگ حمايت خود را از حق مسلم جمهوري آذربايجان در بازگرداندن سرزمينهاي اشغالشده توسط ارمنستان اعلام كرد و كوشيد مداخلات مسالمتآميزي هم بكند، اما با ورود موثر روسيه، ايران از حضور موثر در صحنه پيرامون خود بازماند. اكنون كه به جاي ايران از پاكستان دوردست در رزمايش مشترك آذربايجان دعوت شده است، بر نگراني نظاميان جمهوري اسلامي افزوده است، زيرا پاكستان با روي كار آوردن دستپروردگان طالباني خود در افغانستان عملا دست جمهوري اسلامي را از افغانستان نيز كوتاه و بندر تداركي چابهار را هم با ركود مواجه كرده است. خصوصا كه اسراييل پس از برقراري روابط با امارات متحده در همين زمان سفارت خود را در بحرين نيز گشوده است. اين وضع موجب خشم مقامات جمهوري اسلامي و تحريك احساسات بخشي از مردم شده است كه خواهان واكنش جدي نسبت به اقدام «گستاخانه» جمهوري آذربايجان هستند.
اما حدود واكنش چه ميتواند باشد و چه منافعي دارد؟ آيا جمهوري آذربايجان حاضر است رابطه خودش با اسراييل را قرباني حسن رابطه با ايران كند؟ آيا ميتواند سرزمينهاي اشغالي خودش را مسترد كند يا نميتواند؟ آيا عبور كاميون از خاك خودش را اداره كند يا نكند، آيا از توافق دستيابي جمهوري آذربايجان به ايالت نخجوان در مقابل دستيابي ارمنستان به ايالت ناگورنو قرهباغ دست بردارد يا با توجه به منافع خود تصميم بگيرد. آيا گشودن راه دستيابي مستلزم واگذاري ارضي است يا نوعي حق ارتفاق متقابل اجرا ميشود. آيا بهتر است يا ميتوانيم يا به مصلحت است با جنگ مساله را با اتكا به قدرت خود فيصله دهيم كه در برخي روزنامهها به مقايسه نيروهاي نظامي دو كشور پرداختهاند؟ آيا با گشودن باب جنگ، جمهوري آذربايجان تنها خواهد ماند يا تركيه و ناتو و حتي روسيه به كمك آن خواهند آمد، آيا جنگ فقط براي جمهوري آذربايجان و متحدانش خسارتآفرين خواهد بود يا در اين شرايط سخت اقتصادي براي مردم ايران هم زيانبخش است؟ و آيا ديگران را هم به دخالت و سودجويي ترغيب نخواهد كرد. كدام كشور دوست و متحدي به ياري جمهوري اسلامي خواهد آمد و توقعاتش چيست؟ با بررسي و پاسخدادن به اين پرسشها ميتوان نوع ديگري انديشيد.
اكنون جمهوري آذربايجان كشوري ثروتمند و در حال سازندگي است و در شرايط متعارف بازار كالاهاي ساختماني و نيروي كار ايران و توريسم متقابل ميتواند باشد. چرا ايران نبايد بزرگترين طرف بازرگاني جمهوري آذربايجان باشد؟ طبيعي است كه مردم جمهوري آذربايجان به تاريخ و فرهنگ مشترك خود با ايرانيان ميانديشند و آمادگي روابط سازنده و دوستانه بيشتر است، به شرط آنكه طرفين به استقلال يكديگر و عدم دخالت در امور داخلي يكديگر احترام بگذارند و رعايت كنند. ميليونها آذربايجاني ايراني و خويشاوندانشان در سراسر گستره ايران نيز احساسات قلبي و دوستانهاي نسبت به قوم خويشاوند خود دارند و از اهانت و دشنام به آنان ناخشنود خواهند بود. آيا زمان آن نيست كه تفنگ را زمين بگذاريم و به مسالمت و رابطه محترمانه و دوستانه و كار و تجارت و ديدار و توريسم بينديشيم؟