اتل متل دموكراتساز
فروزان آصفنخعي
نويسنده محترمي شعر اتل و متل را شاهد مثال خوبي براي وضعيت وخيم امروز با وجود طرح صيانت و ... ذكر كرده و نوشته: ديروز مهمان دوست فاضلي بودم... دوستم گفت، فلاني يكي از جالبترين مقالاتي كه من در يكي از نشريات آن دوره (نشرياتي چون يغما و سخن) خواندم مطلبي بود در مورد همين «اتل متل توتوله» كه متاسفانه يادم نيست چه كسي نوشته بود اما نويسنده به نكات جالبي در مورد اين شعر (و شايد بهتر است بگويم مِعر) رايج بين مردم اشاره كرده و نوشته بود: هيچ كلمه و جملهاي در اين شعر معنا ندارد: «اتل، متل، توتوله!» جملاتش هم متناقضند مثلا گاو حسن چه جوره چه رابطه معنايي با اتل متل دارد؟ مگر ميشود گاوش نه شير داشته باشد نه پستان و اگر شير و پستان ندارد چطور شيرش را بردهاند هندوستان؟ اگر يك زن هندي ستانده شده است چرا اسمش، اسم تركي عمقزي است؟ از دور كلاه قرمز عمقزي چطور ميشود به برچيدن پا رسيد؟
دوستم ميگفت نويسنده در آخر نتيجه گرفته بود كه داستان سياست و سياسيون در اين مملكت همينطور است.
در حالي كه تفسير ساختار بازي اتل و متل حاكي از آن است كه تبعيت از قواعد آن ميتواند بهروزي بيشتري براي همگي به دنبال داشته باشد.
از اين منظر اين شعر اوج بزرگي و رشد جامعه ايراني را حكايت ميكند. كنايهها و استعارهها در آن بسيار قوي است. پايه اتل و متل زبان كودكانه است. زبان كودكانه براي كودكان آشنا و براي بزرگان ناشناخته است. در زيست جهان كودكانه كه هويت من ناشناخته است و خصلتها در بازي دود شدهاند و به هوا رفتهاند جمع تضادها و تناقضها بهرغم وجودشان به راحتي صورت ميگيرد و همه ميپذيرند قاعده اتل و متل استمراردهنده جمع و تعيين فرد پيروز باشد. نكته آن است كه اتل و متل يك شعر به تنهايي نيست، بلكه شعري براي تداوم بازي زندگي است.
در اين باره وارد نظريههاي بازيها در سياست نميشوم. ولي اي كاش ميشد بچهها را كنار كرسي مادربزرگ جمع كرد و اين بازي را با آنها انجام داد. در بازي اتل و متل سه قاعده ثابت و متغير همزمان وجود دارد.
ابتدا اصل ثابت با هم بودگي و عدم ترد ديگري بهرغم وجود تعارضها و تضادها در فهم مفاهيم و معنا در شعر.دوم اصل متغير شيوه تعيين برنده كه در زمانهاي متفاوت تعيين برنده ميتواند تعالي يابد و سوم اصل تسليم به دو قاعده قبلي. در عمل همگي به بازي نحوه تعيين برنده تن ميدهند.
به عبارت ديگر مفاهيم بازي اتل و متل بسيار نزديك به هفتاد و دو ملت حافظ است. اتل و متل تلاش كرده با نمايندگيهاي مفهومي متعارض و متناقض غير قابل فهم سازوكار جمعي با هم بودگي، عدم ترد و شاديهاي جمعي بيافريند. از منظري ديگر مفاهيم متعارض يا متناقض در اتل و متل ميتواند هر يك نماينده تفكرات گوناگون باشد با كلي تناقضات دروني كه در جامعه وجود دارد و مشاركتكنندگان در بازي تاكيد ميكنند با همه اختلافات روي اين اصل توافق دارند كه مختلفند ولي با وجود اختلاف به اصل بازي و نتايج آن وفادارند و اين يعني باز دموكرات، دموكراسي و انسانساز.