خبري از پرسپوليس نبود
علي ولياللهي
آخرين باري كه پرسپوليس را اينهمه بينظم، پراشتباه و بيانگيزه ديدم، برميگشت به فصل ۲۰۱۷ ليگ قهرمانان و بازي مقابل همين الهلال. همان مسابقهاي كه تحتتاثير محروميت طارمي بود و شاگردان برانكو چهارتايي شدند. چند روز پيش به يكي از دوستان گفتم، نميدانم چرا بازيهاي پرسپوليس جلوي الهلال نميگيرد. همانقدر كه سرخها معمولا ميتوانند السد و الدوحيل را حتي در بهترين روزهايشان شكست دهند، جلوي الهلال بد بازي ميكنند. انگار يك انرژي يا يك جو خاصي بر اين بازي خاص حاكم ميشود و اجازه نميدهد رقابت شكل بگيرد. البته كه مسائلي نظير طلسم و جو و چيزهايي از اين دست تمامش باد هواست و آنچه واقعيت دارد چيزي است كه در زمين بازي رخ ميدهد. براي باخت پرسپوليس ميتوان كلي بهانه جور كرد. خريدهاي خارجي الهلال، ميزباني حريف، تماشاچيان و تاخير در پرواز. تمام اين مسائل در باخت نماينده كشورمان دخيل بود اما دليل باخت پرسپوليس هيچكدام از اينها نيست. پرسپوليس بد بود. حامد لك روي گل اولي كه خورد به همه نشان داد چرا به تيم ملي دعوت نميشود. هرچند دروازهبان واقعا خوبي است. رضا اسدي بيشتر از هميشه هواداران را دلتنگ نوراللهي كرد. مهدي ترابي خط بطلاني كشيد روي اين انتقاد به اسكوچيچ كه چرا در بازي مقابل كره جنوبي به او بازي نداده. سيامك نعمتي اين سوال را پيش آورد كه چرا بازيكني كه از سمت او تيم دو بار گل خورده بيشتر به فكر دعوا با دروازهبان است تا فوتبال بازي كردن. ثابت شد وحيد اميري هم خسته ميشود. آقايي كه حتي از مارگاي زمينخورده هم نميتوانست توپ بگيرد، فرجي كه بلندترين پرشهايش را در رختكن گذاشته بود و به زمين آمده بود، سرلكي كه براي توپها نجنگيد، اميد عاليشاه، عيسي آلكثير و خلاصه همه بدترين روزشان در چند سال اخير را پشت سر گذاشتند تا شكست سنگين پرسپوليس مقابل الهلال رقم بخورد. اين بازي گذشت و بايد بررسي شود كه پرسپوليس چطور در عرض چند دقيقه به يك شكل دو گل خورد (با از دست دادن توپ در يكسوم مياني خود). چرا الهلال توانست تا دقيقه ۹۳ پرس كند و اين سرخها باشند كه كم ميآوردند. چرا حميد مطهري و يحيي گلمحمدي براي مهار دوساري، گوميس، مارگا و از همه مهمتر سلمان فرج تدبير درستي نينديشيدند؟ نتيجه مهم است چون به حذف تيم منجر شده اما از آن مهمتر اين است كه در بازي شنبه شب خبري از جنگندگي تا پاي جان بين بازيكنان پرسپوليس نبود. همان چيزي كه يحيي قولش را داده بود و در تمام اين سالهاي بعد از آن شكست كذايي سال 2017 از پرسپوليس ديده بوديم. بگرديد در بازي، بالاي بيست بار موقعيتهايي را پيدا ميكنيد كه توپ سرگردان در نزديكي بازيكنان پرسپوليس بود و آنها براي به دست آوردنش خيز برنداشتند. با تمام اين تفاسير پرسپوليس هنوز بهترين تيم ايران و يكي از بهترين تيمهاي آسياست و بايد خيلي زود برگردد به فرم خوب تا در ليگ براي ششمين قهرماني متوالي و در آسيا براي درخشش دوباره بجنگد. پرسپوليس بارها ثابت كرده ميتواند مثل ققنوس از دل شعلههاي آتش بيرون بيايد و تولدي تازه را تجربه كند.