تبليغات محيطي آبيها در انتظار مصوبه سازمان ليگ
چرا بايد از استقلال حمايت كرد؟
سامان سعادت
ماجراي تبليغات محيطي بازيهاي ليگ برتر به نقطه قابل توجهي رسيده است. بعد از بيانيههاي متقابل باشگاه استقلال و سازمان ليگ، اظهارنظر بيژن ذوالفقارنسب به عنوان مشاور وزير ورزش به نوعي پاي اين نهاد هم به ماجرا باز و مشخص شد وزارت نظر مثبتي در رابطه با كوتاه شدن دست سازمان ليگ از تبليغات محيطي ليگ برتر دارد. همچنين موضعگيري پيشكسوتان و مقامات سازمان ليگ نشان داد منازعه بين باشگاهها و سازمان ليگ ميتواند بزرگتر شود و حتي ممكن است پاي فيفا را هم به ماجرا باز كند.
روز گذشته خبري منتشر شد مبني بر اينكه سازمان ليگ و استقلال در جلسهاي به رياست معاون وزير ورزش به تفاهم رسيدهاند كه آبيها بتوانند تبليغات محيطي خودشان را داشته باشند. بعد از جلسه باشگاه استقلال طي اطلاعيهاي اعلام كرد كه تبليغات محيطي با مصوبه هياترييسه سازمان ليگ در اختيار اين باشگاه قرار ميگيرد. فرشيد سميعي معاون حقوقي باشگاه استقلال در اين رابطه گفت: «مقرر شد پس از تصويب هياترييسه محترم سازمان ليگ بر مبناي خواسته باشگاه استقلال و صدور مصوبه، باشگاه بتواند طي روزهاي آينده از امتياز تبليغات محيطي در بازيهاي خانگي با همكاري كارگزار استفاده كند.» البته دقايقي بعد سازمان ليگ با انتشار بيانيهاي هرگونه توافق در اين زمينه را تكذيب و اعلام كرد هرگونه توافق بايد با نظر جمعي تمام تيمهاي حاضر در ليگ برتر باشد.
اين همان اظهارنظري است كه چند روز پيش صادق درودگر عضو هياترييسه سازمان ليگ مطرح كرد. ايشان گفته بود اگر اين مساله درخواست همه باشگاهها باشد و به صورت طرح در سازمان ليگ مطرح شود استقلال ميتواند تبليغات محيطي را در اختيار داشته باشد. اين يعني توپ باز هم در زمين ۱۶ تيم ليگ برتري قرار دارد. تا به امروز پانزده تيم در اين رابطه اظهارنظري نكردهاند و اين در حالي است كه دلايل محكمي وجود دارد كه مديران اين باشگاهها پشت سر استقلال دربيايند.
اولين دليل انتفاع خود باشگاههاست. در حال حاضر سازمان ليگ كل تبليغات محيطي ليگ را به صورت پكيجي به فروش ميرساند و در پايان فصل بر اساس ضرايبي اين پول را بين تيمها تقسيم ميكند. در سالهاي گذشته بسياري از تيمها اعلام كردند پولي از اين طريق به آنها نرسيده است. اگر باشگاهها خودشان متولي اين كار شوند ميتوانند با رقمهاي دلخواه تبليغات را به فروش برسانند و پول هم به جيب خودشان ميرود. عزيزمحمدي رييس سابق سازمان ليگ در مصاحبهاي كه اخيرا داشته گفته اگر تبليغات محيطي به باشگاهها داده شود فقط استقلالسامان سعادت
رسپوليس سود ميكنند. اين حرف اشتباهي است. تيمهاي شهرستاني هم ميتوانند بر اساس پخش مسابقتشان از شبكههاي استاني به درآمد معقولي در اين زمينه برسند. قطعا كسب و كارها در استانهاي مختلف بر اساس نياز مردم همان استان براي پخش تبليغاتشان در مسابقات فوتبال اقدام خواهند كرد. به هر حال هرچه باشد بهتر از چند ميليارد توماني است كه آيا از سازمان ليگ برسد يا نرسد.
دليل دوم باز شدن راه حكمراني باشگاهها بر فوتبال است. در كشورهاي صاحب فوتبال اين باشگاهها هستند كه در نهايت بر اساس منافع جمعي براي مسابقات تصميم ميگيرند. در ايران چنين نيست. اينجا صداوسيما، فدراسيون، وزارت ورزش و سازمان ليگ و حتي مجلس و ساير نهادها هر يك به نحوي بدون توجه به شرايط باشگاهها براي خودشان تصميمات خاصي ميگيرند. از جمله تقويم مسابقات كه هر سال مورد اعتراض تيمها قرار ميگيرد، تاثيرگذاري وزارت ورزش بر مجمع فوتبال و تصديگرياش بر دو باشگاه اصلي كشور، اعمال سليقه مسوولان استاني در انتخاب مديران باشگاه و چندين مورد ديگر. اگر استقلال بتواند در اين مناقشه برنده شود، ميتوان شاهد قدرتمند شدن باشگاهها و در نهايت تغييرات بنيادين در سازمان ليگ بود. در اين صورت سازمان ليگ به عنوان يك نهاد مستقل قدرتمند ميتواند حتي صداوسيما را هم تحت فشار بگذارد و براي حق پخش بجنگد.
دليل سوم ترغيب بخش خصوصي براي سرمايهگذاري در فوتبال است. در سالهاي گذشته بيشتر نهادهاي خصوصي كه به فوتبال رو آوردند يا متضرر شدند يا مفسد اقتصادي از آب درآمدند. اگر باشگاهها بتوانند از طريق تبليغات محيطي به درآمدي پايدار برسند، سرمايهگذاران با ولع بيشتري وارد فوتبال ميشوند و ميتوانند براي بازگردانده شدن پولشان برنامهريزي كنند. اما در حال حاضر كه پول حق پخش را صداوسيما ميخورد و تبليغات محيطي را سازمان ليگ ميبلعد، كمتر كسي حاضر ميشود سرمايهاش را وارد چنين فضاي بسته و ناشفافي كند.
دليل چهارم به حاشيه رانده شدن تيمهاي صنعتي بيهوادار و پاگرفتن تيمهاي مردمي و پرطرفدار است. وقتي درآمدها بر اساس ميزان بيننده و تاثير آنها بر راندمان تبليغات به دست بيايد ديگر تيمي كه هوادار ندارد نميتواند وارد رقابت شود. آن وقت است كه تيمهايي نظير شاهين بوشهر، نساجي مازندارن، صنعت نفت آبادان و... از شر مشكلات مالي رها شوند و با تيمهاي بيهوادار متصل به كارخانجات دولتي مبارزه كنند.
دلايل زياد ديگري را ميتوان براي اينكه تيمهاي ليگ برتري بايد از استقلال حمايت كنند وجود دارد. همه اينها هم در نهايت به يك مفهوم منجر ميشود. اينكه چرخ فوتبال درستتر خواهد چرخيد و اين ورزش در ايران بيشتر به صنعت نزديك ميشود. صنعتي كه ميتواند خودش دخل و خرجش را دربياورد و تنها به خودش و هواداران پاسخگو باشد.