گذر از آموزش تئوري به وادي علم
مژگان فياضي
در سيستم آموزش عمومي، حجم بسيار زيادي از برنامه آموزشي به شاخههاي مختلف علم اختصاص داده شده است. اما عموما فارغالتحصيلان مدارس، افراد اهل علمي نيستند و تنها حافظهاي آكنده از مطالب علمي دارند؛ بيآنكه كاربرد بسياري از آنها را در زندگي بدانند يا اين اندوخته علمي، اثر مشهودي در زندگي آنها داشته باشد. يكي از علل اين مساله اين است كه اصولا آموزش علم به دانشآموزان از پايه، شروع و دوام درستي ندارد.
اولين دروازه براي ورود به وادي علم و دانش، مشاهده است. در سيستم آموزشي، اين مرحله يا ناديده گرفته ميشود يا اشتباه وارد آن ميشويم. در اكثر موارد، مطلب علمي، صرفا به صورت تئوري ارايه شده و از فرد ميخواهيم آن را ياد بگيرد. حتي در آموزش آزمايشگاهي هم، ابتدا خود واقعيت علمي مطرح ميشود و بعد يك آزمايش علمي با اصول و مراحل از پيش تعيينشده در نظر گرفته ميشود و از دانشآموز خواسته ميشود كه مطابق آن دستورالعمل اقدام كند و در نهايت، نتايج خواستهشده را ثبت كند.
اصل مهم در آموزش و تفكر علمي، صرف زمان كافي است. فردي كه قرار است يك واقعيت علمي را فرابگيرد بايد ابتدا بدون دانستن آن موضوع، با راهنمايي معلم يا والدين خود، شروع به مشاهده كند. اين مشاهده ممكن است چند روز تا چند هفته زمان لازم داشته باشد. صبوري خصوصيتي است كه فرد بايد در كنار مشاهده بياموزد.
براي آغاز نگاه و تفكر عملي، دانشآموز ميآموزد كه يك مشاهدهگر خوب، دقيق و باحوصله باشد. موارد متعدد را تجربه و مشاهده كند. توانايي تمييز دادن تفاوت اتفاقات مشاهدهشده را كسب كند.
مرحله بعد از مشاهده، تفكر و پرسشگري است. ذهن دانشآموز بايد با اين مساله درگير شود. با افزايش مشاهداتش به سوالاتش هم اضافه شود. پديداري اين سوالات آغاز شروع به كار موتور جستوجوي مغزي دانشآموز است كه ميتواند از او فردي مشاهدهگر، پرسشگر و محقق بسازد. ذهني كه سوال نداشته باشد به دنبال جستوجو و كاوش نيست.
بعد از اين، دانشآموز بايد تحقيق براساس منابع موجود را ياد بگيرد. اين نكته ضروري است كه او بايد جواب سوال را با كمك منابع تحقيقي پيدا كند. اطرافيان و افراد بزرگسال را حداقل در مرحله اول جستوجو نبايد جزو اين منابع در نظر گرفت و اين افراد بايد آگاه باشند كه در صورت طرف سوال قرار گرفتن هم فقط در زمينه همان سوال اطلاعاتي به دانشآموز بدهند و نتيجه علمي مربوط به آن را در اختيار فرد قرار ندهند. نكته ديگري كه بايد طي يك درس مجزا به كودكان آموزش داده شود روش تحقيق علمي و اطلاع از ارزش، اهميت و اعتبار منابع جستوجو و نتايج حاصل است.
ارزش پيش آمدن سوالات بعد از مشاهده و تحقيق براي يافتن پاسخ آنها، آمادگي براي ورود به مرحله تفكر و انديشيدن است. شكوفايي توانايي تحليل، ثمره اين مرحله است. در كنار اين فرآيند مغزي، فرد از لحاظ اخلاقي هم صبر، پشتكار و پيگيري را ميآموزد.
تحليل و نتيجهگيري، مرحله نهايي يك فرآيند علمي است. در اين مرحله، مشاهدات، سوالها و نتايج جستوجو، در كنار هم قرار داده ميشوند و به تفكر و تحليل ميپردازيم. در واقع با تجزيه و تحليل آنچه مشاهده شده و آنچه در تحقيق جمعآوري شده، دانشآموز بايد نتيجه علمي كه براي او حاصل شده است را ارايه كند. تنها اينجاست كه معلم يا والدين ميتوانند با اطلاعات درست خود ورود كنند و دانشآموز را با اندكي تصحيح و كمك، با واقعيت علمي موجود آشنا كنند. آنچه از اين فرآيند حاصل ميشود آموزش تنها يك واقعيت علمي نيست، فرآيند نگاه و زندگي بر اساس اين نگاه و باور علمي داشتن است.