عاشقانه‌اي خوش منظره

گردشگري يكي از بزرگ‌ترين صنايع جهان به شمار مي‌رود كه هر ساله ميليون‌ها علاقه‌مند را از سراسر نقاط دنيا به خود جذب مي‌كند و اقتصاد بسياري از كشورها را دگرگون مي‌كند؛ اساسا كليه فعاليت‌هاي مرتبط با توريسم و گردشگري اين قابليت را دارند كه باعث بهره‌وري، اشتغال، رشد مالي و توسعه اجتماعي مناطقي با ميراث تاريخي كهن، طبيعت زيبا و بكر و فرهنگ غني شوند. اين صنعت حتي پتانسيل آن را دارد كه باعث بهبود روابط بين كشورها شود، تبادل فرهنگي ايجاد كند و وضعيت مشاغل مختلف را سامان بخشد . مردم براي دستيابي به آرامش، حفظ تندرستي و تقويت سلامتي خود به سفر وجهانگردي مي‌روند اما دركنار اين سرگرمي، به درآمد‌زايي هر چه بيشتر كشورهاي با جاذبه‌هاي توريستي كمك مي‌كنند و سرمايه به مناطق مربوطه تزريق مي‌كنند، گويي در راه رشد و توسعه آن منطقه گام برداشته‌اند.
بي‌شك توجه به اين مهم، صنعت سينما را هم تحت تاثير قرار مي‌دهد. سينما با جاذبه تصويري وگيرايي داستان‌پردازي خاصش، ظرفيت آن را دارد كه معرفي خوبي از مناطقي با چشم‌انداز زيبا باشد . اصلا سينما و جاذبه‌هاي توريستي و گردشگري مي‌توانند رابطه‌اي دوطرفه با هم داشته باشند؛ از يك سو سينما يكي از ابزارهاي مهم در معرفي اماكن و جاذبه‌هاي هر كشور يا شهري باشد و از سوي ديگر جاذبه‌هاي گردشگري اين امكان را به سينما بدهد كه از جغرافياي زيبا و جذاب براي ضبط سكانس فيلم‌ها و سريال‌ها بهره ببرند و باعث افزايش كيفي اثر به لحاظ بصري شود. البته به شرطي كه به حريم هم احترام بگذارند تا كار از اثر‌بخشي لازم برخوردار شود. به بيان ديگر هم آن منطقه طبيعت و چشم‌اندازي گيرا و خاص براي فيلمبرداري داشته باشد و هم سينما به اندازه و به قاعده از مناظر و جلوه‌گاه‌هاي تاريخي ِ شهر يا هر كشوري بهره ببرد كه ساختار فيلم شعاري جلوه نكند.
بااين مقدمه فيلم «در جست‌وجوي تو» به كارگرداني «برايان بوگ» و با بازي «كاترين مك نامارا»، «جديديا گودكر» و «رز ريد» را مي‌توانيم نمونه كاملي از يك فيلم توريستي بدانيم با اين رويكرد كه وجه گردشگري آن از همان ابتدا براي مخاطب مشخص مي‌شود و تماشاگر از همان دقايق ابتدايي مي‌داند كه قرار است با منطقه‌اي زيبا در ايرلند آشنا شود.
با اينكه هسته اصلي فيلم رابطه عاشقانه و مثلث رمانتيك عشقي است اما آن چيزي كه در خلال تعريف داستان كاملا مشهود است نشان دادن چشم‌اندازي زيبا وبكر از دهكده ساحلي ايرلند است كه به نظر مي‌رسد اساسا معرفي اين منطقه به مخاطبان منظور سازندگان فيلم است. 
البته كه بسياري از فيلم‌ها و سريال‌هاي امريكايي، اروپايي حتي آسيايي در كنار تعريف قصه به وجه توريستي و گردشگري مناطق مختلف كشورتوجه ويژه دارند اما بِيس و پايه بعضي فيلم‌ها براي تبليغ گردشگري ساخته مي‌شود تا منابع انگيزشي براي افرادي باشد كه حس ماجراجويي و ميل به سفر درآنها زياد است و علاقه‌مندان را ترغيب كنند براي بازديد از جاذبه‌هاي تاريخي فرهنگي و زيبايي به اين نقطه از جهان بيايند تا در نهايت به شكوفايي بخش اقتصادي آن منطقه كمك كنند. موضوع فيلم «در جست‌وجوي تو» در همين راستا قرار مي‌گيرد كما اينكه بكت راش شخصيت اصلي فيلم بابازي «جديديا گودكر» هم چند بار به فاينلي با بازي «رز ريد»  در طول فيلم مي‌گويد كه برويم اين منطقه را به تو نشان دهم. 
تمام اين نكات يك طرف ماجرا است اما آنچه به لحاظ ساختاري و اجراي سينمايي بايد بگوييم اينكه متاسفانه كارگردان به تصنعي‌ترين شكل ممكن فيلم را براي مخاطب تعريف مي‌كند و اتفاقات فيلم از منطق داستاني برخوردار نيست. قصه فيلم درباره ويولونيست جواني به نام «فاينلي سينكلر» ساكن نيويورك است. او بعد از اينكه در امتحان موسيقي پذيرفته نمي‌شود براي تغيير سرنوشتش و براي دستيابي به موفقيت‌هاي برادرش و همچنين تمركز  و تمرين بيشتر روي موسيقي به دهكده‌اي ساحلي در ايرلند سفر مي‌كند ولي از همان ابتداي سفر، هنگام پرواز داخل هواپيما با يكي از بازيگران سينما به نام «بكت راش» با بازي «جديديا گوداكر»آشنا مي‌شود و اتفاقات بعدي بر اساس آشنايي آنها شكل مي‌گيرد. 
دوستي و همنشيني اين دو شخصيت از همان ابتدا باور‌پذير نيست؛ مگر مي‌شود هنرپيشه معروفي كه نقش اصلي فيلم‌ها و سريال‌هاي دنباله‌دار را بر عهده دارد (لوكيشن فيلم دراين دهكده واقع شده) به يك‌باره و بي‌هيچ پيش‌زمينه‌اي و درنهايت سادگي عاشق و دلباخته دختري شود كه هيچ شناختي از او ندارد؟ هيجان‌زدگي بكت راش به اقتضاي جواني او قابل قبول است اما نه براي هنرپيشه‌اي معروف كه به واسطه شهرتش روزانه با دختر‌هاي جوان زيادي مواجه مي‌شود وآشنايي‌هاي مكرر او را به مرز اشباع مي‌رساند. كما اينكه اگر بكت راش بازيگر يا سوپراستار نبود كليت داستان باور‌پذير مي‌نمود. 
همچنين بايد گفت كاراكترهاي ديگر داستان از جمله «فاينلي سينكلر»هم عمق چنداني ندارند و به جاي اينكه در خدمت قصه و فيلم باشند فيلمساز از آنها براي خلق تصاوير جذاب گردشگري بهره برده است.فاينلي براي تمرين موسيقي به اين دهكده مي‌آيد ولي دغدغه تمرين موسيقي ندارد و اصلا تمرين زيادي نمي‌كند ولي در انتهاي فيلم ناگهان ماهرانه مي‌نوازد. از قضا داستان فرعي ديگر فيلم هم قابل لمس نيست؛ دو خواهركه دوران كهنسالي را طي مي‌كنند به خاطر يك سوءتفاهم مدت‌هاست كه با هم قهر هستند و هيچ ارتباطي با هم ندارند اما درانتهاي فيلم به يك‌باره توسط فاينلي با هم ديدار كرده و آشتي مي‌كنند. 
ولي با ذكر اين نكات غيرقابل باور نمي‌توانيم بگوييم «در جست‌وجوي تو» فيلم بدي است، حُسني كه فيلم دارد در فضاي رمانتيك سرگرم‌كننده روايت مي‌شود و بازي خوب بازيگران فيلم را نجات مي‌دهد و به واسطه چشم‌انداز زيباي طبيعت اتمسفر گيرايي بر سكانس‌ها حاكم است؛ حتي تماشاي فيلم براي اينكه لحظاتي از فشار و استرس روز دور باشيم بسيار دلنشين است. 
توجه به وجه توريستي فيلم «در جست‌وجوي تو» نكته ديگري به ذهن متبادر مي‌كند و آن وضعيت گردشگري در ايران است كه روزهاي خوشي را پشت سر نمي‌گذارد.  همين چند وقت پيش بود كه محمود فخري، رييس انجمن صنفي دفاتر خدمات مسافرتي فارس گفته بود «كرونا لطمه زيادي به صنعت گردشگري وارد كرد و اين امر سبب شد حدود ٧٠ درصد از دفاتر خدمات گردشگري در فارس تعطيل يا نيمه‌تعطيل و حدود ٩٠ درصد از بانوان شاغل در اين دفاتر بيكار شوند.» اين مساله نه تنها شيراز كه بيشتر شهرهاي ايران را تهديد مي‌كند. چه خوب است كه سازندگان فيلم‌ها و سريال‌ها (خاصه شبكه نمايش خانگي) حين ساخت به اين مقوله توجه بيشتري كنند وتصاوير زيباي مناطق فيلمبرداري را بيشتر در فيلم‌ها و سريال‌ها به ديد مخاطبان بكشند. نكته‌اي كه در دو سريال «زخم كاري» و «خاتون» مي‌توانست پررنگ باشد.