مهاجرت پزشكان قسمت دوم
انترناسيونال طب
بابك زماني
بيترديد يكي از جاذبههاي مهمي كه مهاجرت پزشكان را تقويت ميكند، پديدهاي است كه ميتوان آن را «بينالملل طب» خواند. يادآور «بينالملل»هايي كه در فعاليتهاي اجتماعي آرمانگرايانه پديد آمد و سرود پيشرفت و ترقي و عدالت با آهنگ آن خوانده ميشد.
يك جامعه جهاني دانشبنيان بدون مرزها و اختلافات و رقابتهاي ديرين كه هركسي ميتواند از هرجايي از دنيا نقشي زنده در آن بازي كند. مقالاتي با نويسندگاني كه تنها يك نگاه به نام و نام خانوادگي ايشان تنوع خارقالعاده فرهنگهاي مختلف در توليد مقاله را به عيان نشان ميدهد، دستورالعملهاي درمانياي كه حاصل كار چندين ملت هستند و جهان را خطاب ميدهند.
آري بهسادگي ميتوان اثبات كرد كه انترناسيونال طب در عمل به وقوع پيوسته است. جهان طب به شكلي كه بيش از آن قابلتصور نيست در هم ادغام شده است.
يك مطالعه بزرگ كه قرار است تغييرات مهمي در درك و رفتاردرماني ما ايجاد كند نهتنها چندمركزي كه چندمليتي است. اگر ميخواهيد در بينالملل طب حضور داشته باشيد بايد بتوانيد صلاحيت گروه خود را به عنوان يكپايه ملي اين مطالع- بينالمللي به اثبات برسانيد، يا شما را به رسميت بشناسند. پذيرفته شدن در انترناسيونال طب تنها مستلزم تلاش يك گروه علمي و تحقيقاتي نيست زيرساختهاي زيادي در سطح ملي ميطلبد. اين گمان كه گويا در رقابت با دنيا هستيم كيلومترها دورتر از گفتمان رايج دانشِ نوين است و به خودي خود صلاحيت شما را براي شركت در اين انترناسيونال زير سوال ميبرد.
انترناسيونال طب از اولين سالهاي آموزش پزشكي جريان دارند، دانشجوي پزشكي و طبيبي كه در حال تخصص است براي طي دوره آموزشي خود ميتواند و در بسياري موارد چارهاي ندارد جز آنكه مدتي از زادگاه خود دور باشد و به اصطلاحي كه در حوزهها رايج بود محضر اساتيد و بخشهاي مختلف دنيا را درك كند و اين درك كردن به مراتب از سيستم فلوشيپهاي مشاهدهگر مرسوم كشور، عميقتر و ارگانيكتر و طبيعيتر است. جايگاه هياتعلمي و استاد هم در انترناسيونال يك جايگاه ثابت نيست؛ فراخوان براي استخدام مسوولان آموزش و تحقيقات يك رسم جاافتاده است. فراخوان بينالمللي براي استخدام بهترين رييس بخش بهرغم حضور دهها استاد برجسته در همان بخش يك امر جاري است. بخشهاي پزشكي دنيا نهتنها در اروپا و امريكا بلكه در كشورهاي كوچك هم آكنده است از پزشكاني با مليتهايي متفاوت كه بسياري از آنها مهاجرت اجتماعي نكردهاند، تنها يك فرصت شغلي مناسب وضعيت خود براي يك كار علمي و احيانا پيشرفت پيدا كردهاند كه تازه دومي يعني «پيشرفت در آينده» در برابر كار و زندگي علمي و مفيد «در حال حاضر» رنگ ميبازد.
جامعه پزشكي ما سالهاست چون جزيرهاي در اقيانوس از اين انترناسيونال جدا افتاده است. اين واقعيتي انكارناپذير است و مثالهاي بسياري آن را به اثبات ميرسانند. حتي يك استاد خارجي در دانشگاههاي ما استخدام نشده. در بسياري از رشتههاي داخلي در مطالعات بينالمللي حضور نداريم. ارتباط بينالمللي ما به شكل يك خيابان يكطرفه به سمت خارج است! هنوز گفتمان رسمي «اول شدن در دنيا» ورنيفتاده و بازگشت به سنتها بدون تحقيقات علمي معضلي است كه مقابله با آن توان و انرژي جامعه دانشگاهي را ميفرسايد و...!
بحثهايي كه تنها مسائل و مشكلات رفاهي واقعا موجود در داخل كشور را در مورد مهاجرت پزشكان ميبينند و عمده ميكنند و نقش اساسي جاذبههاي انترناسيونال طب و حق هركس براي پيوستن به اين انترناسيونال در نظرگاهشان نيست يا آن را عمده نميبينند به اصل موضوع نپرداختهاند. توجه نميكنند كه جامعهاي كه هرروز آموزش مكتوب و حتي مجازي طب مدرن را ميبيند و امتحان ميدهد در عمل بخشي از اين انترناسيونال است و نميتوان او را در يك جغرافياي خاص محصور كرد. تنها راه پذيرش تام و تمام بنيادها و ضروريات علمي و پيوستن تام و تمام بِه انترناسيونال طب است و تنها از اين طريق است كه ميتوان ارتباطات متعارف بينالمللي را از چارچوب مهاجرت خارج كرد و اين اتوبان يكطرفه را نهتنها دوطرفه كه چند بانده كرد.