ادامه از صفحه اول
بايدها و نبايد مذاكرات برجام
به دنبال آن برخي از نيروهاي اصولگرا به مخالفت با اين مرجع تقليد پرداختند؛ موضعي كه با مخالفت نيروهاي اصولگراي عملگرا و حتي قوه قضاييه مواجه شد. لذا با توجه به چنين وضعي دولت ميتواند از نظر داخلي اطمينان داشته باشد كه نيروهاي اصولگراي عملگرا در دولت و خارج دولت به همراه اصلاحطلبان از سياست خارجي آقاي رييسي براي احياي برجام حمايت كنند. عامل دومي كه از نظر داخلي توان مانور طرف ايراني را در مذاكرات آتي افزايش دادهاست افزايش توان هستهاي ايران بهرغم سياست ترور و تخريب رژيم صهيونيستي عليه تاسيسات هستهاي ايران بوده است. از نظر منطقهاي نيز به نظر ميرسد كه شرايط در حال حاضر به چند دليل به نفع تيم مذاكرهكننده ايراني است: 1- از نظر ميداني پس از درگيري اخير ميان نيروي دريايي سپاه و امريكا در خليجفارس و ممانعت از سرقت يك محموله نفتي ايران مجددا اين نكته هويدا شد كه در خليجفارس در شرايط كنوني نيروي دريايي ايران دستبالا را داشته و توان تغيير موقعيت در منطقه را در صورت لزوم دارد. 2-روابط ايران و كشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس بهويژه عربستانسعودي پس از به قدرت رسيدن دولت سيزدهم تا اندازه زيادي بهبود يافته است؛ لذا از ميزان حساسيت كشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس نسبت به موضوع برجام و احياي آن كاسته شده است. 3- رژيم صهيونيستي مخالف اصلي احياي برجام بوده. پس از مواجه شدن با پاسخ منفي امريكا مجبور به اذعان به اين مهم شد كه در صورت تمايل امريكا به بازگشت به برجام ما نيز مخالفتي نداريم. 4- خروج نيروهاي امريكا از افغانستان و به قدرت رسيدن مجدد طالبان حداقل در كوتاهمدت از نظر منطقهاي توازن قوا را به نفع ايران تغيير دادهاست. اما از نظر بينالمللي نيز به نظر ميرسد در امريكا و در ميان ديگر اعضاي شركتكننده در برجام اين مهم به عنوان يك اصل پذيرفته شده است كه دانش هستهاي ايران بومي شده و بهترين راه براي نظارت بر آن همكاري با ايران در قالب توافقنامه برجام است. علاوه بر اين دولت بايدن در داخل امريكا از سوي افكار عمومي در خصوص وعده انتخاباتي خود مبنيبر بازگشت به برجام تحت فشار است ضمن آنكه پنج عضو ديگر برجام نيز همچنان اعتقاد به احياي برجام دارند. لذا با توجه به چنين پيشينهاي بهنظر ميرسد درحالي تصميم به تعيين دقيق تاريخ براي ازسرگيري مذاكرات گرفته شده است كه شرايط از نظر داخلي منطقهاي و بينالمللي به نفع ديپلماتهاي ايراني شركتكننده در مذاكرات است اما تيم مذاكرهكننده ايراني نيز چند نكته را بايد مدنظر قرار دهد: 1- واقعيت اين است كه بين مواضع امريكا با ديگر اعضاي برجام به بهويژه روسيه و چين اختلاف ديدگاه وجود دارد. ديپلماتهاي ايراني نهتنها بايد از اين اختلافنظر نهايت استفاده را بكنند بلكه بايد حتي در صورت به بنبست رسيدن مذاكرات، مانع از موفقيت امريكا در شكل دادن به يك اجماع بينالمللي عليه ايران شوند. 2- با توجه به مواضع نمايندگان روسيه و چين در چندهفته اخير به نظر ميرسد كه طرفهاي ديگر مذاكرهكننده حاضر به كنار گذاشتن شش دور مذاكرات قبلي و دستاوردهاي آن در وين باشند؛ لذا طرف ايراني در صورت عدم تمايل به تداوم مذاكرات قبلي بايد راهحل بينابيني را پيشنهاد دهد كه هم پنج عضو ديگر مذاكرهكننده را در مقابل عمل انجامشده قرار دهد و هم تصور اين مهم را كه ايران درصدد بستن پرونده برجام هست از بين ببرد. 3- ايران از طرف امريكايي تضمين عدم خروج مجدد با توجه به اقدام غيرقانوني ترامپ را ميخواهد، تقاضايي كه در حال حاضر حتي از سوي بايدن نيز در مورد دولت خودش مورد پذيرش واقع نشده است. عليايحال درصورت خودداري امريكا از دادن تضمين، ديپلماتهاي ايراني حاضر در مذاكرات آتي بايد با كمك ديگر اعضا بهويژه روسيه و چين راهكار ديگري كه ضمانت بينالمللي براي ممانعت از خروج خودسرانه اعضاي امضاكننده از برجام داشته باشد را پيدا كند. 4 - مذاكرات براي احياي برجام، لغو تحريمهاي برجامي، راستاي راستيآزمايي از سوي ايران و بازگشت ايران به مفاد برجام است؛ لذا به نظر ميرسد درخواست لغو تمامي تحريمها در حال حاضر از سوي ايران در مذاكرات آتي منجر به فرسايشي شدن مذاكرات يا كشيده شدن پاي موضوعات ديگر مانند توان موشكي ايران و مسائل منطقهاي به مذاكرات ميشود؛ مسائلي كه برخي از آنها مانند توان دفاعي ايران جزو خطوط قرمز جمهوري اسلامي ايران به شمار ميآيد مضافا اينكه فرسايشي كردن مذاكرات و پيوند زدن آن با توان دفاعي و مسائل منطقهاي از خواستههاي اصلي دولت امريكا و برخي از متحدين اروپايي اين كشور است؛ لذا مذاكرهكنندگان ايراني بههيچوجه نبايد اجازه دهند مذاكرات به اين سمت پيش رود.
خشكسالي در تهران
براي دورههاي طولاني باقي ميماند، معمولا مناطق وسيعي را تحتتاثير قرار ميدهد و تاثير آن فراگير است. اقدامات به موقع براي كاهش اثرهاي خشكسالي با توجه به وقوع تغييرات اقليمي ضروري است. افزايش فراواني و شدت رويدادهاي شديد اقليمي در طول تغييرات اقليمي قابل انتظار است. افزايش گازهاي گلخانهاي و گرمايش زمين به صورت افزايش شدت و فراواني رويدادهاي شديد آب و هوايي مانند بارش شديد، خشكسالي و سيل شديد رخ ميدهد. تلاش براي پيشبيني رويدادهاي شديد از جمله خشكسالي و سيل در هر منطقه ضروري به نظر ميرسد. در قرن گذشته، تعدادي از شاخص براي تعيين كميت، نظارت، و تجزيه و تحليل خشكسالي ارايه شده است. اكثر مطالعات از شاخص شدت خشكسالي پالمر و شاخص بارش استانداردشده (SPI)، اولي براساس معادله تعادل آب و خاك و دومي بر اساس احتمال بارش، استفاده ميكنند. براساس گزارش سازمان هواشناسي كشور، ميانگين دماي كشور از 1340 تاكنون 2 درجه سانتيگراد افزايش يافته است، ميزان بارندگي در 20 سال گذشته 20 درصد كاهش يافته است و سال آبي 1400-1399 خشكترين سال آبي در 53 سال گذشته بود. اين روند همچنان ادامه خواهد داشت و سي سال آينده موج گرما، خشكسالي و سيل شديدتر خواهد بود. برنامهاي جامع و درازمدت براي كاهش ريسك خشكسالي ضروري است.