وقتي «پيكاسو» به سرقت متهم شد
پابلو پيكاسو، هنرمند مشهور اسپانيايي، زماني به عنوان يكي از مظنونين سرقت تابلو «موناليز» مورد بازجويي قرار گرفته است. زندگي پابلو پيكاسو به عنوان يكي از مشهورترين هنرمندان قرن بيستم ميلادي، موضوع چندين كتاب و فيلم بوده. پيكاسو زندگياش را به كاملترين نحو ممكن گذراند. او تمام عمر ۹۱ ساله خود را با خلاقيت و ابداع طي كرده و سرانجام در سال ۱۹۷۳ درگذشته است. يكي از عواملي كه بر شهرت پيكاسو افزود، اين بود كه او از موسس مكتب كوبيسم در هنر بود. اين نقاش بسيار پركار بوده و در طول زندگي خود اسلوبهاي هنري مختلفي را امتحان كرده است. مانند بسياري از نوابغ تاريخ، زندگي شخصي پيكاسو نيز مانند آثار هنرياش قابل توجه است. ايسنا به نقل از الجزيره گزارشي منتشر كرده كه به مناسبت تولد ۱۴۰ سالگي پيكاسو در اين سايت خبري منتشر شده است، چند واقعيت از زندگي اين هنرمند را ميخوانيد كه احتمالا قبل از اين به گوشتان نخورده است. اواخر ماه اكتبر سال ۱۸۸۱ پيكاسو، پس از مشقتهاي بسياري كه مادرش در وضع حمل او متحمل شد، چشم به جهان گشود اما او آنقدر ريز و نحيف بود كه پرستاران گمان ميكردند كه او مرده متولد شده است! بنابراين نوزاد را به كناري گذاشته و مشغول درمان و نجات مادرش شدند. اين وضعيت همچنان ادامه داشت تا اينكه عموي او داخل اتاق كه نوزاد در آن قرار داشت سيگاري روشن كرد، پيكاسو در اين هنگام به گريه افتاد و تازه آن موقع بود كه فهميدند او زنده است! ما اين هنرمند را به نام پابلو پيكاسو ميشناسيم اما نام كامل او از چندين كلمه تشكيل شده است. هنگام غسل تعميد نام او به اين صورت انتخاب شد: «پابلو ديگو خوسه فرانسيسكو د پائولا خوان نيوموسنو ماريا د لوس رمديوس سيپريانو د لا سانتيسيماترينيداد مارتر پاتريسيو كليتو روييساي پيكاسو». اين نام عجيب و طولاني، تركيبي از اسم نزديكان او و بزرگان ديني اسپانيا بود. پدر پيكاسو خود نقاش و مدرس هنر بود از اينرو به سرعت متوجه استعداد شگرف پسرش در نقاشي شده و از هفت سالگي تعليم نقاشي به او را آغاز كرد.
در ۱۳ سالگي در مدرسه هنرهاي زيباي بارسلون پذيرفته شد. او امتحان سختي كه پيشرو داشت را در يك هفته به پايان رساند در صورتي كه براي سايران معمولا يك ماه زمان ميبرده است. پيكاسو اولين شاهكار هنري خود را در ۱۵ سالگي ترسيم كرده است. در اين نقاشي، او پدر، مادر و خواهر كوچكترش را در محراب و در حال عبادت ترسيم كرده است. زماني كه پيكاسو ۲۹ سال داشت، عالم هنر يكي از بزرگترين رسواييها را تجربه كرد و آن سرقت تابلو «موناليزا» از موزه لوور بود. پس از آن پليس شروع به بازجويي از مظنونين سرقت «موناليزا» كرد، در ميان مظنونين، گيوم اپولينر -شاعر و اديب فرانسوي- نيز قرار داشت كه از روي عمد يا ناخواسته دوست خود پيكاسو را هم درگير ماجرا كرد. اما درنهايت هر دوي آنها تبرئه شدند. «موناليزا»، اثر بينظير داوينچي، درنهايت پس از دو سال پيدا شد. سارق او يكي از كارمندان سابق موزه لوور بود. او كه اصالتي ايتاليايي داشت، در توجيه سرقت خود معتقد بود كه «موناليزا» براي ايتالياست و بايد به وطن اصلياش بازميگشت. پيكاسو علاوه بر اينكه نقاش بود، مجسمهساز، شاعر، نمايشنامهنويس و طراح صحنه نيز بوده است. پيكاسو سرودن شعر را كمي ديرتر آغاز كرد؛ در سال ۱۹۳۵ و زماني كه ازدواج اولش پايان يافت، او شروع به شعر گفتن كرد. باز سال ۱۹۳۵ تا سال ۱۹۵۹ پيكاسو ۳۰۰ قصيده سروده است. در دهه 40 قرن گذشته، پيكاسو دو نمايشنامه كامل به نامهاي «Desire Caught by the Tail» و «The Four Little Girls» نوشته است كه هر دو آثاري سورئاليستي بودند.