• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۷ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5072 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۳ آبان

جو بايدن و شي‌ جين پينگ به زودي با يكديگر ديدار خواهند كرد

حركت چين و امريكا به سمت كاهش نسبي تنش‌ها

آرمين منتظري

تنها چند روز پس از قدرت‌نمايي شي جين‌پينگ در كنگره حزب كمونيست چين و صدور قطعنامه تاريخي اين كنگره در حمايت از او، حالا مقامات چين و امريكا اعلام كرده‌اند كه قرار است روز دوشنبه، رهبران دو كشور براي نخستين‌بار از زمان ورود جو بايدن به كاخ سفيد، ديداري مجازي با يكديگر داشته باشند. اين ديدار در حالي انجام مي‌شود كه شي جين‌پينگ با كسب حمايت قاطع حزب كمونيست چين، مسير خود را براي تكيه زدن بر صندلي رهبري چين در پنج سال آينده، هموار كرده است. اخيرا نيز خبرگزاري آسوشيتدپرس خبر داده كه سفير چين در امريكا در ضيافت ناهاري كه از سوي كميته ملي روابط چين و امريكا در واشنگتن برگزار شد، نامه‌اي از سوي شي جين‌پينگ را قرائت كرده است. در اين نامه تصريح شده است كه چين تمايل دارد تبادل نظر و همكاري‌ها با امريكا را در سطوح گوناگون افزايش داده و روابط ميان دو كشور را بار ديگر در مسير مطلوب قرار دهد. همزماني برگزاري كنگره حزب كمونيست چين، صدور قطعنامه به نفع شي جين‌پينگ، نامه اخير شي جين‌پينگ و همچنين ديدار رهبران دو كشور آن هم زماني كه پكن و واشنگتن طي ماه‌هاي گذشته مواضع تندي را عليه يكديگر اتخاذ كرده‌اند، بسيار حايز اهميت است. 

تا پيش از اين، اين‌طور تصور مي‌شد كه روابط دو كشور قرار است در مسيري تنش‌آلود حركت كند اما به نظر مي‌رسد كه تغييراتي در راه است. ارسال نامه مذكور از سوي  شي نشان مي‌دهد كه چين تمايل دارد تغييراتي در رويكردش صورت دهد. البته هنوز مشخص نيست كه آيا اين تصميم شي جين پينگ است يا اينكه او مجبور به اتخاذ اين تصميم شده است يا اينكه اين تصميم صرفا يك تاكتيك است. برخي تحليلگران معتقدند قرائت چنين نامه‌اي در يك ضيافت شام در واشنگتن نمي‌تواند چندان حايز اهميت باشد اما از آنجايي‌كه شي در اين نامه به موضوع رويارويي خطرناك دو كشور اشاره كرده است، بنابراين نمي‌توان از اهميتش غافل شد. 
يكي از نكاتي كه در اين نامه بر آن تاكيد شده، اين است كه شي از امريكا و چين به عنوان دو قدرت بزرگ جهاني ياد كرده است. اين نكته اهميت نامه را دو چندان مي‌كند چراكه شي قصد داشته قدرت دو كشور را برابر معرفي كند و بر اين مساله تاكيد كند كه ممكن است چين بخواهد فضا و سياست‌هايش را اندكي تغيير دهد اما به هيچ‌وجه تسليم امريكا نخواهد شد. 
تنش‌ها ميان امريكا و چين زماني شدت يافت كه واشنگتن از پكن خواست اجازه دهد امريكا به بازارهاي چين دسترسي داشته باشد و اين دسترسي دقيقا همانند دسترسي‌اي باشد كه چين به بازارهاي امريكا دارد. اما چين از پذيرش اين درخواست سر  باز زد بنابراين امريكا تعرفه‌هاي گمركي بر كالاهاي وارداتي چين را افزايش داد. در سوي ديگر ماجرا چين سعي كرد به لحاظ نظامي قدرتش را افزايش دهد و از امريكا خواست از درياي چين جنوبي عقب‌نشيني كند. چين همچنين تهديد كرد در صورتي كه نياز باشد، اين آمادگي را دارد كه تايوان را با يك حمله نظامي تصرف كند. ظاهرا هدف چين از پيگيري اين سياست اين بود كه امريكا را با احتمال درگرفتن جنگ مرعوب كرده و واشنگتن را وادار كند خواسته‌هاي چين را بپذيرد. چه اينكه چيني‌ها خوب مي‌دانند كه از نظر امريكايي‌ها وقوع يك جنگ ميان واشنگتن و چين به هيچ‌وجه مقرون به صرفه نيست. 
اما بسياري از تحليلگران معتقدند اين رفتارهاي چين بيش از آنكه ريشه در واقعيت داشته باشند، نوعي بلوف محسوب مي‌شوند. تحليلگران نظامي امريكا معتقدند، تهديدي كه ممكن است از سوي چين متوجه تايوان باشد، صرفا اين است كه چين بخشي از نيروهايش را به تنگه تايوان اعزام كرده و از آنها در برابر تهديد زيردريايي‌ها و حملات موشكي امريكا حمايت كند. اين اقدام امكان‌پذير است اما در عين حال احتمال شكست چين در انجام اين عمليات نيز زياد است. علاوه بر اين اجبار امريكا به ترك درياي چين جنوبي نيز امري غيرمحتمل است. چه اينكه در اين صورت مسيرهاي تجاري دريايي به‌شدت تهديد خواهند شد و چين در چنين شرايطي بسيار متضرر خواهد شد. نكته ديگر اينكه به نظر نمي‌رسد كه چين تمايل داشته باشد در حوزه اقتصادي نيز وارد رويارويي جدي با امريكا شود. گزارشي كه اخيرا مجله اكونوميست درباره بحران گروه اورگراند چين منتشر كرده، شاهد مثال خوبي از اين عدم تمايل است. گروه اورگراند يك گروه بزرگ تجارت املاك و مستغلات در چين است كه در حوزه‌هاي مختلف فعاليت دارد. اين گروه در سپتامبر سال 2021 دچار يك بحران مالي بزرگ شد و بدهي‌هايش به بيش از 300 ميليارد دلار رسيد. از آنجايي‌كه يكي از بنيان‌هاي اصلي اقتصاد چين بخش املاك و مستغلات است، بحران گروه اورگراند در ساختار سياسي چين نيز نفوذ كرد. اين بحران موجب شد كه سرمايه‌گذاران امريكايي و ديگر كشورهاي جهان درباره سرمايه‌گذاري در اقتصاد چين دچار ترديد‌هايي جدي شوند. احتياط يا نگاه منفي سرمايه‌گذاران خارجي به اقتصاد چين بحران اقتصادي در اين كشور را تشديد كرد و حالا چين در برخي از حوزه‌هاي اقتصادي با افول و كمبود مواجه شده است. 
فارغ از اين مسائل، كاملا واضح است كه امريكا قصد حمله به چين را ندارد چراكه اين اقدام در بهترين حالت هم براي امريكا بسيار خطرناك است. خطر شكست چنين اقدامي به‌شدت بر احتمال پيروزي در آن، سايه مي‌افكند چراكه شكست امريكا در برابر چين، تبعات داخلي نيز براي امريكا به همراه خواهد داشت. در نتيجه، به مرور زمان گزينه نظامي در قبال چين آنقدر كم اهميت شد كه در حال حاضر ديگري كسي در امريكا از آن سخن نمي‌گويد. البته امريكا وارد فاز تسليم نيز نشد و همچنان گزينه نظامي و فشارهاي اقتصادي بر چين را از روي ميز حذف نكرد. در اين ميان، اقتصاد چين در مسير افول قرار گرفت. بنابراين چيني‌ها تنها دو گزينه در مقابل خود ديدند: يا بايد با تهديد منافع امريكا در خارج از درياي چين جنوبي، اين تنش را تشديد مي‌كردند يا اينكه از تنش‌ها مي‌كاستند و در عين حال موقعيت چين را به عنوان يك قدرت جهاني تثبيت مي‌كردند. با توجه به نامه اخير شي جين‌پينگ، اين‌طور به نظر مي‌رسد كه چيني‌ها گزينه دوم را انتخاب كرده‌اند يا حداقل اين‌طور احساس مي‌شود كه چيني‌ها به سمت كاهش تنش حركت مي‌كنند. 
امريكا هم منفعتي در ورود به تنش با چين ندارد چه برسد به اينكه جنگي را با اين كشور پهناور آغاز كند. حتي ادامه تنش‌هاي تجاري با چين نيز به نفع ايالات متحده نيست. امريكا در حال حاضر به اندازه كافي در داخل با تنش‌هاي اجتماعي و مشكلات اقتصادي روبرو هست بنابراين تنش تجاري با چين، دردسري است كه امريكا تمايل دارد از آن اجتناب كند. بنابراين اگر چين به حفظ وضعيت موجود خود با امريكا و چرخش‌هايي هر چند اندك در رويكرد خود، رضايت دهد، امريكا با كمال ميل اين چرخش را مي‌پذيرد و از آن استقبال خواهد كرد. 
اما در اين ميان يك نكته بسيار مهم وجود دارد؛ آن هم اينكه پكن اصرار دارد كه امريكا، چين را به عنوان يك قدرت بزرگ جهاني به رسميت بشناسد و با اين كشور از موضع برابر و با احترام رفتار كند. شي جين پينگ در كوتاه‌مدت و براي اينكه بتواند خود را به عنوان رهبري معرفي كند كه چين را به بزرگي رسانده، به اين امر نياز دارد و تنها امريكا است كه مي‌تواند چنين هديه‌اي به شي بدهد. علاوه بر اين، رسيدن به چنين دركي با امريكا، در دراز مدت اين امكان را به چين مي‌دهد كه ادعاهاي خود را مبني بر رسيدن به جايگاه يك قدرت بزرگ جهاني ثابت كند. اما در مقابل در امريكا اين تحليل داغ است كه واشنگتن بايد فشارش بر چين را افزايش دهد تا در آينده چين به خطري براي اين كشور تبديل نشود. البته برخي تحليلگران در امريكا، نظير هنري كيسينجر، معتقدند كسي از آينده خبر ندارد و اعمال فشار بر يك قدرت هسته‌اي آن‌هم‌ زماني كه اين قدرت تحت فشارهاي عظيم داخلي است، خطري است كه به امتحان كردنش نمي‌ارزد. مسلما اگر اين اعمال فشار از حدي بيشتر شود، ممكن است همه‌چيز به هم بريزد. در شرايط سياسي كه در حال حاضر در امريكا وجود دارد، اين كشور از قدرت اعمال هرگونه فشاري بر چين برخوردار است. البته چين نيز از اين قدرت برخوردار است. بنابراين اين‌طور به نظر مي‌‌رسد كه دو كشور به احتمال زياد به سمت كاهش نسبي سطح تنش‌ها حركت خواهند كرد تا هر كدام بتوانند از حاشيه‌اي از امنيت برخوردار شوند. هرچند بعيد نيست كه در ديدار مجازي شي و بايدن، شاهد حملات تند اين دو رهبر به يكديگر باشيم. 


تا پيش از اين اينطور تصور مي‌شد كه روابط دو كشور قرار است در مسيري تنش‌آلود حركت كند اما به نظر مي‌رسد كه تغييراتي در راه است. ارسال نامه مذكور از سوي شي نشان مي‌دهد كه چين تمايل دارد تغييراتي در رويكردش صورت دهد. البته هنوز مشخص نيست كه آيا اين تصميم شي جي پينگ است يا اينكه او مجبور به اتخاذ اين تصميم شده است يا اينكه اين تصميم صرفا يك تاكتيك است. برخي تحليلگران معتقدند قرائت چنين نامه‌اي در يك ضيافت شام در واشنگتن نمي‌تواند چندان حايز اهميت باشد اما از آنجايي‌كه شي در اين نامه به موضوع رويارويي خطرناك دو كشور اشاره كرده است، بنابراين نمي‌توان از اهميتش غافل شد. 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون