• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5073 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۲۴ آبان

زنان و مشاركت محلي

زهرا نژادبهرام

محلات اسطوره حركت زندگي هستند؛ شهرها جملگي با شكل‌گيري محلات توانسته‌اند هويت شهري خود را پيدا كنند اما در طول سال‌هاي اخير معنا و مفهوم اصلي محلات و كاركرد آن مخدوش شده است. شايد يكي از اصلي‌ترين علل آن گستردگي شهرها و توسعه ارتباطات مدرن و فاصله ميان محل زندگي و كار و دور شدن (فاصله) باشد. در اين ميان با توجه به بروز بيماري كرونا در جهان دوباره مساله محلات و ضرورت بازنگري بر شيوه‌هاي پيشين در مديريت شهري و شهرسازي مطرح شد. شهر بيست‌دقيقه‌اي يا محلات بيست‌دقيقه‌اي، نمونه‌اي از اين نوع بازگشت است. به دليل شيوع كرونا كه هم‌اكنون نيز آثار جدي بر زندگي شهروندان بر جاي گذاشته در دوره‌هاي قرنطينه و بسته شدن فروشگاه‌هاي بزرگ و كار در منزل دوباره محلات به كانوني براي تامين نيازهاي اساسي شهروندان مبدل شد. در اين ميان زنان كه به دلايل مختلف بيشترين حاضران در محلات را تشكيل مي‌دهند عرصه‌هاي رونق محلات را بيش از ديگران حس كردند. ارتباط با همسايگان، فروشگاه‌هاي محلي و تامين نيازها از درون محله و حتي رفع كسالت ناشي از ماندگاري در منزل به دليل قرنطينه طولاني از فرصت‌هايي بود كه زنان در محلات توانستند بهره ببرند! اما سوال اينجاست آيا اين امر تداوم دارد يا دوباره با رفع شيوع بيماري كرونا يا همان كوويد 19 باز هم محلات مي‌تواند كاركرد قبلي خود را  داشته باشد يا بايد عناصري براي تقويت و بازخواني آن در محلات و بازگرداندن محله به شهر و زنان صورت پذيرد!؟ اصولا انسان براي تامين نيازهـا و تحقـق اهدافش نيازمند برقراري تعـاملات اجتمـاعي در قالـب شبكه‌هايي چـون خـانواده، همسـايگان، دوسـتان و ... است تا با مشـاركت فعالانـه در اجتمـاع بـه بهبـود كيفيت زندگي فردي و جمعي خود كمك كند. هرچـه اين روابط نظام‌منـدتر و هماهنـگ‌تر باشـد مـا شـاهد دستيابي به اهداف جمعي در مدت زمان كوتاه‌تـر و بـا صرف هزينه كمتر خواهيم بود. عبداللهي معتقد است سرمايه اجتماعي محله‌اي يك ساخت چنـد سطحي استسرمايه اجتمـاعي در ايـن بخـش بـه منظـور اسـتفاده مـوثر از آن، بـه عنـوان ارتبـاط متقابـل چنـد سطحي بين منـابع شـبكه محـور قابـل تعريـف اسـت. اعتماد متقابل در قالب شبكه‌هايي كـه در درون محلـه براي مديريت و برنامـه‌ريزي محلـه شـكل مي‌گيرند مي‌تواند منجر به ايجـاد يـك سـاختار اجتمـاعي چنـدسطحي از شـهروندان در محلـه شود كـه در نهايـت، اداره امور محله را به شكل آسان‌تري ميسر مي‌سازد.  عبداللهي، 1389، 87)  از اين‌رو مردم اين احساس را خواهنـد داشـت كـه بخشي از محله هستند؛ احساس مفيد بودن و سودمندي مي‌كنند و توانايي آنهـا براي مشاركت واقعي در محله تقويت مي‌‌شود؛ در واقع آنها محله را متعلـق بـه خـود مي‌دانند و احسـاس امنيت مي‌كنند و فرصت ايجاد شبكه‌هاي زيادي از ارتباطـات متقابـل ميـان افـراد فراهم مي‌شود. در گذشته ايران كوچه‌نشيني و همنشيني با همسايگان بخشي از زندگي زنان محلات بود اما با تغييرات در سبك زندگي اين مساله كم‌كم از ميان رفت و پارك‌هاي محله‌اي جاي آن را گرفت ولي روابط همسايگي باز نگشت! اما نياز به باهم بودن به ويژه شيوع بيماري كرونا بازگشت به برخي ظرفيت‌هاي گذشته را ضروري كرد از جمله همسايگي و حمايت محلي و باور محله به عنوان سلول اصلي حيات شهري كه بستر آن بر تعاملات زنان محل شكل مي‌گيرد. ازاين‌رو ضروري است مديريت شهري و برنامه‌ريزان شهري با توجه به درس‌آموخته‌هاي كرونا نسبت به مشاركت محلي و حضور زنان برنامه‌هايي اثرگذار داشته باشند.  شايد يكي از جدي‌ترين برنامه‌ها واگذاري مسووليت نگهداري و رسيدگي و نظارت بر فضاي سبز كوچه‌ها و پارك‌هاي محله‌اي به زنان يا كانون‌هاي زنان محله‌ها باشد. شوراياري‌ها مي‌توانند در صورت نبود چنين نهادهايي با بهره‌گيري از ظرفيت مديريت شهري بستر تشكيل چنين نهادهايي كوچك و البته محله‌اي را تدارك ببينند، خصوصا اينكه اين نهادها قادر است ظرفيت بالقوه موثري از نيروهايي كه به نوعي ساكنان اصلي محله هستند يعني زنان را براي تسري سرزندگي شهري و ارايه خدمات موثر به محله از طريق آنان فراهم كنند. مشاركت محلي زنان دو اثر جدي بر زندگي آنان و شهر دارد نخست آنكه شهر بهره‌مند از ظرفيتي بالقوه كه به بالفعل درآمده؛ مي‌شود و دوم آنكه زنان در عرصه برنامه‌ريزي و اقدام در شهر به مشاركت طلب مي‌شوند و اين مهم مي‌تواند كاركرد موثري بر سرزندگي شهري و تسري مشاركت عمومي در برنامه‌هاي شهري داشته باشد. زنان كه نيمي از شهروندان شهرها هستند به دليل ساختار اداري مديريت شهري هنوز نتوانسته‌اند جايگاه اصلي خود را در برنامه‌ريزي و مشاركت داشته باشند. ايجاد اين ظرفيت‌ها با عنايت به تغييرات ايجادشده از طرفيك عامل ناشناخته به نام بيماري (كوويد 19) اين فرصت را فراهم كرده كه سرزندگي شهري كه با مشاركت شهروندان نهادينه مي‌شود شكل واقعي به خود بگيرد و مديريت شهري از دوره حاكم بلامنازع شهري خارج و مديريت مشاركتي با حضور شهروندان را تجربه كند. زنان ساكن در شهر با توجه به محدوديت شيوع بيماري و گستردگي تجارب ناشي از آموزش فرزندان و نگهداري از بيماران و... مهارت‌هاي جديدي كسب كرده‌اند كه قادر است با اشتراك گذاشتن آنها با مسووليت‌هاي اجتماعي محلي بستري از همكاري و همدلي محله‌اي را ايجاد كند. آنان با توجه به ارتقاي سطح سواد و آموزش‌هاي ناشي از فضاي مجازي عرصه‌هاي خوبي براي تصدي‌گري محله‌اي دارند و نقش موثري براي تسري آن به خانواده و همسايگان! از اين ظرفيت بهره ببريم و آماده بروز وقايع اينچنيني در آينده باشيم! اين مهم در تسري تاب‌آوري اجتماعي در برابر مشكلات و حوادث احتمالي فرصتي كم‌نظير است. در تحقيقي كه بين مشاركت اجتماعي و سلامت زنان در شهر ايلام در سال 95 صورت گرفته نتيجه آن اين است كه با توجه به عوامل مختلف مرتبط با سلامت عمومي در زنان و از طرفي اثر تجمعي عوامل بر مولفه‌هاي مشاركت اجتماعي، بهبود عوامل موثر قابل تعديل نظير مشاركت و حمايت‌هاي اجتماعي در زنان مي‌تواند بر سلامت عمومي آنها اثر مستقيم داشته باشد. در واقع زنان به عنوان حدود نيمي از جمعيت، كه سلامت آنان زيربناي سلامت خانواده است نيازمند مشاركت اجتماعي هستند و جامعه به تبع آن نيازمند سلامت و مشاركت آنان است. 
پس راه لازم براي مشاركت آنان را از محلات آغاز كنيم! زنان با اتكا به توان مادري قادرند محله را آرام، سرزنده و كاربردي كنند. قدر آنان را بدانيم!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون