در كتاب جديدي به قلم خبرنگار شبكه «ايبيسي» تشريح شد
استراتژي مرد ديوانه
كريستوفر ميلر با بازي كردن نقش يك ديوانه تمام عيار سعي كرد ترامپ
را از عواقب حمله به ايران آگاه كند
آرمين منتظري
جاناتان كارل، خبرنگار شبكه «ايبيسي» اخيرا كتابي با عنوان «خيانت» منتشر كرده كه در آن از درون ساختار تصميمگيري دولت دونالد ترامپ در موضوع ايران، گزارش ميدهد. وبسايت بيزينس اينسايدر، قبل از اينكه اين كتاب به بازار عرضه شود به يك نسخه از آن دست يافته است. اين وبسايت درگزارشي به تلاشهاي برخي اطرافيان ترامپ و ترفندهاي عجيب و غريبشان براي منصرف كردن او از حمله به ايران اشاره كرده است. در اين گزارش به خصوص به كريستوفر ميلر اشاره شده است كه پس از اخراج مارك اسپر از سمت وزارت دفاع، به عنوان سرپرست اين وزارتخانه انتخاب شد. آنگونه كه ميلر در اين كتاب شرح داده، او سعي كرده با بازي كردن نقش يك «ديوانه لعنتي» ترامپ را از پيگيري ايده حمله به ايران منصرف كند. او در قالب اين نقش موفق شد به ترامپ بفهماند كه حمله به ايران تا چه اندازه ميتواند مخرب و فاجعهبار باشد. بنابر روايت جاناتان كارل در كتابش، ميلر با هدف ممانعت از ورود امريكا به كودتاي نظامي، اجتناب از راهاندازي يك جنگ بزرگ و جلوگيري از ورود نيرويهاي نظامي به خيابانهاي امريكا، وارد پنتاگون شد. اين نگرانيها دقيقا همان نگرانيهايي بود كه مارك اسپر نيز قبل از اخراج شدن با آنها مواجه بود. درنهايت ميلر در جلسهاي در اتاق كار دونالد ترامپ كه با حضور مايك پنس، معاون رييسجمهوري، مايك پمپئو، وزير خارجه، مارك ميلي، رييس كاركنان كاخ سفيد، رابرت اوبرايان مشاور امنيتي و استيو منوچين وزير خزانهداري برگزار شد، از استراتژي مهار خود در قبال ايران رونمايي كرد. در آن زمان گزارش جديدي ازسوي آژانس بينالمللي انرژي اتمي منتشر شده بود كه نشان ميداد ايران بهشدت بر ميزان ذخاير اورانيوم غنيشدهاش افزوده و آنقدر اورانيوم دارد كه بتواند ظرف ششماه دو بمب هستهاي توليد كند. بعد از انتشار اين گزارش ترامپ و تيمش به اين فكر ميكردند كه چطور ميتوانند به ايران پاسخ دهند.
براساس آنچه كه در كتاب كارل نوشته شده، ترامپ رو به ميلر كرده و پرسيد آيا ميتوان برنامه هستهاي ايران را با حمله نظامي از ميان برد و ميلر پاسخ داد: «بله آقاي رييسجمهور. ما كاملا قادر به انجام اين كار هستيم.» سپس ميلر به بيان جزييات پرداخته و درباره طرح حملهاي به ايران با شركت بيش از 100 فروند جنگنده و كشتي نظامي توضيحاتي مطرح كرد و البته به ترامپ هشدار داد كه ايرانيها از يك سامانه دفاع موشكي پيچيده برخوردارند. ميلر گفت: « مطمئنا ما تعدادي از هواپيماهايمان را از دست خواهيم داد كه البته اين موضوع، طبيعت چنين حملههايي است. ممكن است 3 يا 4 يا حتي 6 فروند هواپيماي ما مورد اصابت قرار بگيرند و سقوط كنند. فقط ميخواهم مطمئن شوم كه شما با اين مساله مشكلي نداشته باشيد.» پس از آن ترامپ و ميلر درباره جزييات اين طرح، نظير چگونگي انجام حمله و نقاط سوختگيري و مكانهاي برخاستن جنگندهها صحبت كردند. در بخشي از اين گفتوگو ترامپ پرسيد: «بوئينگ؟ قرار است بوئينگ كار سوختگيري هوايي را انجام دهد؟ آنها اصلا اينكاره نيستند.»
اگرچه مايك پمپئو خودش يكي از بزرگترين جنگافروزان عليه ايران بود اما كيفيت گفتوگوي ترامپ و ميلر طوري بود كه باعث شد پمپئو هم كمي بترسد. بنابراين پمپئو سعي كرد نظرات ميلر را رد كند. او به ترامپ گفت كه چنين حملهاي اشتباه خواهد بود، چراكه به صورت بالقوه جنگي بزرگ را در خاورميانه به راه خواهد انداخت. براساس كتاب كارل، پمپئو بعد از اين جلسه با بيل بار، دادستان كل امريكا تماس گرفت و درباره رهبري جديد در وزارت دفاع امريكا ابراز نگراني كرد و گفت از اين ميترسد كه ميلر ترامپ را به سمت آغاز يك جنگ با ايران پيش ببرد.
اما از نظر ميلر، همه اين اتفاقات يك تمرين بزرگ در چارچوب روانشناسي معكوس بود. او تمايلي به حمله به ايران نداشت. از نظر او اگر ترامپ ميتوانست دقيقا ببيند كه با حمله به ايران چه اتفاقي ميافتد و حمله به ايران به چه امكاناتي نياز دارد و ترامپ چه تصميماتي بايد اتخاذ كند، مطمئنا از حركت به اين سمت منصرف ميشد. ميلر ميگويد: «من بايد نقش يك ديوانه لعنتي را بازي ميكردم. آنوقت همه ميگفتند: خيلي خوب. اين آدم جديد آمده. طرف واقعا ديوانه است. به او گوش نكنيد! اما من باز هم ميگفتم: گوش كنيد. اگر واقعا ميخواهيم اين كار را انجام دهيم، پس بياييد شروع كنيم.» نحوه رفتار ميلر كاملا با نحوه رفتار مارك اسپر متفاوت بود. اسپر آنقدر به ترامپ احترام ميگذاشت كه به او لقب «بله قربانگو» داده بودند. ميلر ميگويد: «من اغلب با كساني كه خيلي تندرو بودند صحبت ميكردم. اگر با اين آدمها طوري صحبت كني كه احساس كنند خيلي ديوانهاي، مجبور ميشوند عقبنشيني كنند. با خودشان ميگويند: آره. من واقعا ديوانه بودم. ولي اين آدم ديگر اصلا عقل ندارد.»
ايران و امريكا دهها سال است كه درگير رويارويي با هم هستند اما تنشها ميان دو كشور در دوران ترامپ به اوج خود رسيد. اين تنشها بيشتر ريشه در تصميم جنجالي ترامپ در خروج از توافق هستهاي سال 2015 داشت. اين توافق كه در دولت باراك اوباما امضا شد با هدف ممانعت از دستيابي ايران به سلاح هستهاي طراحي شد. در عوض قرار شد ايران از مزاياي رفع تحريمها برخوردار شود. پس از اين ترامپ اين توافق را پاره كرد، دولت امريكا سياست شكستخورده فشار حداكثري را عليه ايران در پيش گرفت و با هدف اعمال فشار بر ايران براي ورود به مذاكره با امريكا براي دستيابي به نسخهاي جديد از توافق هستهاي، تحريمهاي فلجكنندهاي عليه ايران اعمال كرد. اما اين رويكرد نتيجه عكس داد و موجب شد ايران رفتار تهاجميتري در منطقه در پيش بگيرد. در ژانويه سال 2020 پس از اينكه ترامپ دستور ترور قاسم سليماني، فرمانده ارشد ايراني را صادر كرد، بيمها از در گرفتن جنگي جديد در خاورميانه افزايش يافت. ايران با حمله موشكي به پايگاه نظاميان امريكا در عراق به اين اقدام ترامپ پاسخ داد. حملهاي كه در آن تعدادي از نظاميان امريكايي مجروح شدند. در ادامه ايران تاحدود زيادي از تعهداتش براساس توافق هستهاي كناره گرفت.
اما در ادامه هر دو طرف به شكل معناداري از ورود به رويارويي گستردهتر با يكديگر عقبنشيني كردند. با توجه به اين سابقه، تنشها ميان ايران و امريكا در دوران رياستجمهوري بايدن نيز ادامه يافت.
از نظر ميلر، همه اين اتفاقات يك تمرين بزرگ در چارچوب روانشناسي معكوس بود. او تمايلي به حمله به ايران نداشت. از نظر او اگر ترامپ ميتوانست دقيقا ببيند كه با حمله به ايران چه اتفاقي ميافتد و حمله به ايران به چه امكاناتي نياز دارد و ترامپ چه تصميماتي بايد اتخاذ كند، مطمئنا از حركت به اين سمت منصرف ميشد. ميلر ميگويد: «من بايد نقش يك ديوانه لعنتي را بازي ميكردم. آنوقت همه ميگفتند: خيلي خوب. اين آدم جديد آمده. طرف واقعا ديوانه است. به او گوش نكنيد! اما من باز هم ميگفتم: گوش كنيد. اگر واقعا ميخواهيم اين كار را انجام دهيم، پس بياييد شروع كنيم.»