تشكيل شوراي ناظر بر قيمتگذاري بليت همچنان جدي است؟
چشممان به جمال بليت ۴۵۰ هزار توماني تئاتر روشن شد
بابك احمدي
درست است كه هزينههاي جاري توليد آثار نمايشي به نسبت ماههاي پيش از شيوع كرونا بهشدت افزايش يافته، حتي اين نكته كه بودجه تخصيصي به هنر نمايش در مملكت كفاف اين را نميدهد كه اداره كل هنرهاي نمايشي مثل قديم به تماشاگران تئاتر سوبسيد بپردازد نيز - متاسفانه- امر پذيرفتهشدهاي است. در چنين شرايطي انگار اين ما هستيم كه بايد به فكر امروز و فرداي خود و مخاطب باشيم. به اين معنا كه حداقل در توليد نمايشها مقتصدتر عمل كنيم تا درنهايت هنگام تعيين بهاي بليت گوشه چشمي هم به جيب تماشاگر داشته باشيم، البته با اين توضيح كه اصولا قرار باشد به مخاطب فكر كنيم نه جيب خودمان. رصد خبرنگار اعتماد نشان ميدهد اين اواخر حداقل در يكي، دو نمونه وضعيت دوم حاكم شده و كمان قيمتها در بعضي نمايشهايي كه اتفاقا در اماكن اصطلاحا نامتعارف اجرا ميشوند، از چله رها شده است. مقصود از نامتعارف، اماكني است كه اتفاقا حضور در آن هزينه چنداني به گروه تحميل نميكند. آشنايان امر تصديق ميكنند كه اجراي نمايش در محيطهاي بيروني (خارج از سالن) بعضا با اجراي داخل سالن حرفهاي تئاتر تفاوت دارد. شما در محيطهاي اصطلاحا out door نمايش را با توجه به امكانات موجود آماده ميكنيد، نه اينكه تمام امكانات را براي به صحنه بردن تئاتر خود به خدمت بگيريد. در مقابل گروههاي نمايشي براي كار در سالنهاي تئاتري علاوه بر هزينه طراحي صحنه، گاهي ناچارند امكانات صدايي و نوري اجاره يا خريداري كرده و براي افزايش كيفيت به كار خود اضافه كنند. در مقابل، وقتي يك گروه نمايشي تصميم ميگيرد نمايش تكنفره يا دو نفرهاي را در يك كافه اجرا كند، لابد قبلا به اين فكر كرده كه ماجراي نمايشنامه يا در كافه اتفاق ميافتد يا قرار است شكل ارتباطگيري خاصي داشته باشد، يعني نسبت كار با چنين فضايي كاملا روشن به نظر ميرسد. اينگونه است كه ضرورت اجراي تئاتر در كافه به وجود ميآيد و اين قرارداد را تماشاگر هم از ما ميپذيرد.
براساس اطلاعات موجود در سامانه فروش بليت آنلاين تئاتر، در يكي، دو ماه اخير نمايشهايي در يكي از كافه رستورانهاي شمال پايتخت اجرا شده و ميشود كه وقتي به بخش خريد بليت و بهاي تعيين شده آن ميرسيد، هوش از سرتان ميپرد. گروه اجرايي نمايشهاي «ديوونه، من رستاكتم» و «تحران عاشق» هر دو به كارگرداني ميرعليرضا دريابيگي بهاي تماشاي نمايشها را از ۲۰۰ هزار تا ۴۵۰ هزار تومان تعيين كردهاند. در نگاه اول ياد و خاطره سرو بستني نيم ميليوني با روكش طلا در برج ميلاد در اذهان زنده ميشود. مگر اين نمايشها چه چيز ويژهاي به تماشاگر ارايه ميدهند كه براي ديدنشان بايد چنين بهاي گزافي پرداخت؟ البته با درنظر گرفتن اين نكته كه سالن اصلي مجموعه «تئاتر شهر» هم خيلي نامحصوص قيمت نمايشي به كارگرداني گلاب آدينه را ۱۰۰ هزار تومان تعيين كرده، احتمالا بعضي را به اين نتيجه رسانده كه در نقاط دور از مركز ميتوان با طيب خاطر به سراغ قيمتهاي نجومي رفت. ولي نكته اينجا است كه دو نمايش ياد شده، براي حضور يك يا نهايتا دو بازيگر تعريف شدهاند و برخلاف نمايش به صحنه رفته در سالن اصلي مجموعه «تئاتر شهر» با انبوه بازيگران و طراحي لباس و صحنه غيره مواجه نيستيم. تئاتر ما و همينطور مديركل هنرهاي نمايشي با چنين وضعيتي غريبه نيست. قادر آشنا در دوران مديريتش بارها با چنين فضايي مواجه بوده و هربار نيز اقدام كرده است. شهرام كرمي، مديركل پيشين هنرهاي نمايشي نيز در دوران مديريتش يكي، دو بار ناچار شد در برابر قيمتگذاريهاي نامتعارف از اين جنس مقاومت كند. اما ظاهرا فضا به سمت و سويي رفته كه اگر لحظهاي غفلت صورت گيرد، بعضي كه اتفاقا پيشتر عضو شوراي نظارت و دستاندركار مميزي تئاتر بودهاند، آمادهاند از آب گلآلود ماهي خود را صيد كنند. سال ۹۷ بود كه خبر رسيد گروه اجرايي نمايش «ميسيسيپي نشسته ميميرد» به كارگرداني همايون غنيزاده، بهاي بليت نامتعارفي براي اين نمايش در تالار وحدت تعيين كرده است. براساس گزارش رسانهها، قيمت بليتها از 70 هزار تومان شروع ميشد. يعني بالكن سومِ تالار وحدت كه تا آن زمان قيمتش معمولا بين 30 تا 40 هزار تومان بود، براي نمايشِ «ميسيسيپي نشسته ميميرد» 70 هزار تومان قيمتگذاري شد. اين رقم افزايش مييافت تا اينكه براساس توصيف يكي از خبرگزاريها به «قيمتِ نجومي 200 هزار تومان» ميرسيد. اين درحالي اتفاق ميافتاد كه بيشترين رقم تعيين شده براي تئاترها در تالار وحدت، 100 تا110 هزار تومان را به خود ديده بود. در اين ارتباط بايد چند نكته را درنظر گرفت، مثلا اينكه اجراي همايون غنيزاده در تالار وحدت كجا و اجراي «ديوونه، من رستاكتم» با نامگذاري شبيه تئاترهاي آزاد كجا؟ همچنين بايد اين نكته را درنظر داشت كه نمايشهاي به صحنه رفته در تالار وحدت معمولا امكانات و هزينه زيادي صرف آمادهسازي كردهاند. تازه بعد از اين ماجرا بود كه مديركل هنرهاي نمايشي وقت ،، شهرام كرمي تصميم خود مبني بر تشكيل شورا يا كارگروه تعيين قيمت بليت را علني كرد. «ضرورت تشكيل شوراي صنفي براي تعيين سقف و كف بهاي بليت آثار نمايشي احساس ميشود. روز شنبه 7 مهر و با مطرح شدن بهاي بليت نمايش «ميسيسيپي ...» با دكتر شهرام گيلآبادي مديرعامل خانه تئاتر صحبت كردم كه هر چه سريعتر اين شوراي صنفي را تشكيل دهيم. همچنين با چند حقوقدان براي راهكارهاي قانوني راهاندازي اين شورا گفتوگو داشتم.» كرمي درباره اين موضوع كه تشكيل چنين شورايي تنها توسط خانه تئاتر نميتواند تاثيرگذار باشد و بايد به مانند شوراي صنفي نمايش سازمان سينمايي متشكل از بدنه دولتي و همچنين نهاد صنفي باشد، توضيح داد: «تنها صنف نميتواند اين شورا را تشكيل دهد و اداره كل هنرهاي نمايشي و خانه تئاتر بايد در كنار هم داراي چنين شورايي شوند. ضرورت ايجاد اين شورا احساس شده و اميدوارم هر چه زودتر شكل بگيرد.» كرمي در اظهارنظر خود به موضوع كاهش حمايتهاي دولتي از آثار نمايشي نيز اشاره كرده بود: «بايد حمايتهاي دولتي از تئاتر بيشتر شود ولي با محدوديت بودجه اين توانايي را نداريم. چيزي كه اهميت دارد اين است كه هنرمنداني در تئاتر هستند كه با پرهيز از شرايط تجاري آثار خود را توليد و به صحنه ميبردند و در جذب مخاطب نيز موفق هستند. شايد نياز باشد به اين هنرمندان و توليدات آنها توجه و حمايت بيشتري شود.» چند سال پيش از اين ماجرا، يعني در تير ماه ۱۳۹۴ قيمتگذاري بليت نمايش «عاشقانههاي ناآرام» با حضور نيكي كريمي و محمدرضا فروتن در تالار وحدت سروصدا بهپا كرد و اعتراض رسانهها را در پي داشت. نمايش قرار بود به كارگرداني فردي روي صحنه برود كه تا آن زمان براي جامعه تئاتر كاملا ناشناخته بود. او در اولين تجربه خود در مقام كارگردان تئاتر موفق شد جمعي از بازيگران معروف تئاتر و سينما مانند محمدرضا فروتن، نيكي كريمي، فريبرز عربنيا، پانتهآ بهرام، سيامك صفري، يكتا ناصر و علي سرابي را گرد آورد، امري كه موجب شد منتقدان عنوان كنند مديران تالار وحدت كه به هنرمندان شناخته شده تئاتر به سختي نوبت اجرا ميدهند، به دلايل كاملا روشن يعني توانايي كارگردان يا تهيهكننده در پرداخت هزينه سنگين اجاره سالن و همينطور برخورداري از تمكن مالي موفق شده از هفتخوان رستم! عبور كند. به هر ترتيب رويكردهاي تجاري، بدون درنظر گرفتن وضعيت اقتصادي وخيم اكثريت جامعه بار ديگر در محلي غيرتئاتري سر برآورده و اين نيازمند رسيدگي جدي است. رسيدگي نه فقط درخصوص مجاب كردن چنين گروههايي براي تن دادن به نرمهاي موجود و عرف، بلكه در جهت مواجهه نظاممند با وضعيت. ما همچنان نيازمند شورا يا تشكيلاتي هستيم كه نسبت به مبحث قيمتگذاري بليت تئاتر با وسواس و حساسيت وارد عمل شود. تا وقتي مباحث را رها كردهايم، جريانهاي سودجو كه به واسطه قيمتگذاري نجومي در يك مانيفست نانوشته، تماشاگر تئاتر را به خودي و غيرخودي تقسيم ميكنند در كمين نشستهاند.