خطاب به ورزشکارانی که پناهنده میشوند
لطفا خودخواه نباشید!
علی ولیاللهی
پدیده پناهندگی ورزشکاران ایرانی در حال تبدیل شدن به یک معضل است. همین چند روز پیش شایع شد اعزام تیم پرورش اندام به مسابقات آسیایی به خاطر پناهندگی ۳ ورزشکار این رشته و چند ورزشکار مربوط به سایر رشتهها در ماه گذشته لغو شده است. در این شرایط همه در مورد ورزشکاری که پناهنده شده و وضعیت کشور حرف میزنند. در مورد ورزشکار دلایل احتمالیاش را میشمارند و او را در بوته نقد میگذارند. تایید و مذمتش میکنند. در مورد شرایط کشور هم که باعث میشود ورزشکار به فکر رفتن بیفتد انتقادات جدی مطرح میشود. دلایلی که ممکن است یک ورزشکار مهاجرت کند را همه میدانیم. مشکلات اقتصادی، نبود امکانات ومحدودیتها جزو اصلیترین دلایل هستند. دلایل شخصی آدمها هم موثر است. به این مسائل مخصوصا جنبههای عمومی آن بارها و بارها پرداخته شده. پس اگر اینجا با جزییات شرح داده نمیشود دلیل بر نادیده گرفتنشان نیست. در این میان آنچه تاکنون درباره آن صحبت نشده ورزشکارانی هستند که در ایران ماندهاند. هیچ کس در مورد آنها حرف نمیزند. اینجا کمی نیاز به صراحت داریم تا بتوانیم مسالهای که تاکنون به آن پرداخته نشده را بررسی کنیم. در قدم اول باید دانست که برخلاف تصور پناهندگی ورزشکاری که همراه با یکی از تیمهای ملی عازم مسابقات خارجی شده یک تصمیم شخصی نیست. این تصمیم روی ورزش ایران، تیمهای ملی و همتیمیهای آن شخص و حتی سایر ورزشکاران تاثیر میگذارد. پناهندگی ورزشکاری که با تیم ملی عازم یک کشور خارجی شده در وهله اول باعث به وجود آمدن دید منفی نسبت به کلیت تیم از سمت میزبان میشود. بدون تردید آن کشور هنگام صدور ویزا برای مسابقات آتی سفت و سختتر عمل میکند. در قدم بعد هم ملیپوشان کشورمان را مدام زیر نظر میگیرند تا مبادا فرار کنند. قطعا جایگاه ورزشکارانی که عضویت تیم ملی یک کشور را دارند این نیست که تحت نظر قرار بگیرند. از آن بدتر تحت نظر گرفته شدن این ورزشکاران از سوی مسوولان ورزش و حراست و امنیتی شدن فضاست. این روزها ورزشکاران برای خارج شدن از کشور باید سفته و تعهد بدهند که به ایران برمیگردند. آیا این شأن یک ورزشکار است؟ بدون شک چنین کاری اشتباه است اما نباید از کنار این مساله که رفتار برخی ورزشکاران در به وجود آمدن این شرایط دخیل بوده، به راحتی گذشت. این متن با تاکید بر اهمیت مساله پناهندگی ورزشکاران قصد ندارد بپرسد چرا ورزشکاران پناهنده میشوند. این یک انتخاب شخصی تحت تاثیر عوامل بیرونی و درونی است. این متن میخواهد از ورزشکاران سوال کند چرا به این شکل پناهنده میشوید؟ چرا کاری میکنید که دیگران مجبور شوند هزینهاش را پرداخت کنند؟ برای شما نباید گرفتن ویزای تفریحی چند روزه یک کشور و خرید بلیت چندان سخت باشد. چرا برای پناهندگی از این راه استفاده نمیکنید؟ واضحتر اینکه اگر میخواهید پناهنده شوید خودتان بلیت بخرید بروید به آن کشوری که دوست دارید و اعلام پناهندگی کنید. درست مثل کاری که کیمیا علیزاده کرد. ما ورزشکاران زیادی داریم که خیلی عادی و به تنهایی کشور را ترک کردهاند و زیر پرچم سایر کشورها ورزش میکنند. این خودخواهی است که بدون توجه به تبعاتی که برای همتیمیها، تیم ملی و یک فدراسیون به وجود میآورید تصمیم بگیرید. شما میخواهید با این کار از جو رسانهای برای پیشبرد اهداف خودتان استفاده کنید اما متوجه نیستید که همین جو رسانهای که به شما کمک میکند چه عواقبی برای دیگران دارد. متاسفانه مجموعهای از عوامل از جمله شرایط اقتصادی کشور، محدودیتها، نبود مدیریت درست در ورزش و رفتار برخی مسوولان شرایط را روز به روز برای ورزشکاران سختتر کرده است. ورزشکارانی که تقصیری ندارند اما تبدیل به مرغ عزا و عروسی میشوند. در این میان ضربه خوردن از همتیمی درد به مراتب بیشتری هم دارد.