خاله خرسه و آداب موبایلی
نیوشا طبیبی
در سالهای ۲۰ و ۳۰ که کمکم سبک و سیاق زندگی غربی جهانگیر میشد، تعداد کثیری از روزنامهها و مجلههای آن زمان، صفحات متعدد خود را به موضوع آداب زندگی مدرن اختصاص داده بودند. نسیم تغییرات وزیده و حکومت هم مشوق آن بود. فرنگیمآبان و متجددین هم از طبقات مختلف به آنچه تازه از فرنگ رسیده بود، روی خوش نشان میدادند و میخواستند با آموختن آداب زندگی جدید، علاوه بر ظاهر، باطنا هم مدرن شوند. اطلاعات بانوان و اطلاعات هفتگی و مانند اینها نشریات بسیار پرطرفداری بودند که روی سبک زندگی اجتماع آن روز ایران و عامه مردم تاثیر میگذاشتند. در صفحات مختلف این مجلهها آداب استفاده از اتومبیل و شیوه مهمانی رفتن و غذا خوردن با کارد و چنگال و استفاده از دستمالسفره به سبک و سیاق اروپایی و حتی اینکه چه بپوشیم و چه نپوشیم و چه بگوییم و چه نگوییم به صورت مصور به همراه شرح و توضیحات آمده بودند.
البته ادبیات فارسی پر است از آدابنامهها و اخلاقنامهها و ما صدها کتاب در موضوع سبک زندگی و آداب اجتماعی داریم. گلستان و بوستان و قابوسنامه و کیمیای سعادت معروفترین این اخلاقنامهها هستند که بسیاری از توصیهها و آرایشان تا به امروز هم در زندگی روزمره به کار میآیند. جدای از اصول اخلاقیاي که به نظر میرسد الی الابد معتبر هستند مانند لزوم وفای به عهد و دروغ نگفتن و ظلم و غیبت و دشمنی نکردن و مانند اینها، آداب دیگری هم باید در زندگی روزمره رعایت شود تا زندگی مدنی هموار و آرام پیش برود . این ظرایف و آداب با آن اصول اخلاقی تفاوت دارند. در اخلاقنامهها بیشتر صحبت از اصول اخلاقی است و آنجا که به آداب زمانه اشاره دارند، طبیعتا آرایشان با گذشت زمان تغییر خواهد پذیرفت. پس هر دوره زندگی بشر بر مقتضای پیشرفتهایش آداب خاص خودش را دارد. خوشا به حال آنهایی که خودشان و مصاحبانشان در زمره آراستگان به ادب زمانه محسوب میشوند. چرا؟ چون این مردمان باری بر دوش دیگران نیستند، آزاری ندارند. زحمتی از ایشان به دیگری نمیرسد. اجازه میخواهم اندکی بیشتر توضیح دهم:
بر اثر پیشرفتهای فرهنگی و بالا رفتن میزان دانش همگانی رعایت آن اصول اخلاقی تبدیل به عرف و روال جوامع شده است. قباحت دزدی و اختلاس و دروغگویی و بیوفایی چنان اظهرمنالشمس است که دیگر حجتی باقی نمانده. اصل بر این است که همگان بر رعایت این اصول واقف و مطلع هستند.
اما آن آدابی که عرض کردم تابع زمانه هستند را فقط مردمان هوشمند فرهیخته مودب بهجا میآورند. باید گفت «کثر الله امثالهم» که خلقی از بیآزاری و آدابدانی آنها در آسایش هستند. در این روزگار که به حکم پیشرفت فناوری و گسترش شهرها، ارتباطات و به تبعش اصطکاکات زیاد شده، اگر کسی فهمید که چطور باید ادب زندگی در مجتمعهای فشرده آپارتمانی را بهجا آورد یا در خیابانهای شلوغ شهر منظم و مرتب و با ادب و انصاف رانندگی یا به عنوان شهروند پیاده، چطور قانون را رعایت کند، باید او را بر چشم نشاند و مصاحبتش را غنیمت دانست.
ابعاد و زمینههای حیات آدمی چنان توسعه یافتهاند که مهارت حضور در عرصههای مختلف لازمه زندگی امروز شده. به طور مثال عرض کنم، حال که حضور در شبکههای اجتماعی به دلایل مختلف امری گریزناپذیر است، لاجرم باید آداب این حضور را هم دانست یا به فراست و هوش دریافت. ادب تولید محتوا و متن و پاسخ دادن و اظهارنظر کردن، ظریف و دقیق و مهم و حساس است. در همین سالهای اخیر حجم عظیمی از سوءتفاهمها از سطح خانواده تا سطوح ملی و بینالمللی فقط به دلیل عدم تقید به همین آداب به وجود آمده است.
این روزها نحوه استفاده از پیامرسانها و آداب چگونه نوشتن و چه وقت پاسخ دادن و پیام ارسال کردن تبدیل به موضوعی مهم شده. مثلا عدهای از رفقا که آداب استفاده از این پیامرسانها را درنیافتهاند عادت دارند هر روز صبح اول وقت، گاهی پیش از اذان صبح، تصویری از گل و بلبل به همراه آهنگی که به نظر خودشان لطیف میرسد با یک متن بفرستند تا گیرنده از دیدن آن تصویر و شنیدن آن موسیقی و خواندن آن متن، روزش به شود! در اینجا چیزی که البته مهم نیست، ساعت بیدار و خواب بودن و سلیقه و علاقه مخاطب به دریافت سلام و علیک صبحگاهی است. مهم فقط فرستنده است که حضرتش برای ارضای نفس مبارکشان صبح به صبح گل و بلبل و متن سلام و علیک را «سند تو اُول»میکند!
همان عزیزان مهربان، در طول روز، هر جوک و فیلمی که به نظرشان جالب و خندهدار بیاید را برای همان فهرست افراد نگونبخت ارسال میکنند.
از اقتضای روزگار و رعایت آداب مربوطه عرض کردم، اگر کسانی آراسته به این آداب نباشند، حجم عظیمی از مزاحمت و ناراحتی و ناخشنودی را به دوستان و آشنایانشان تحمیل میکنند، البته بدون تردید از روی مهربانی و خلوص و رفاقت. دور از ایشان باد این مثال، ولی آدمی به یاد قصه «رفاقت خاله خرسه» میافتد که برای دور کردن پشه از روی دوست، سرش را به سنگ گران کوفت و شد و آنچه شد.