پاريس بيصبرانه چشم انتظار ورود پسر مارسي
روي ماه زيزو را ببوس!
اميد مافي
بلم ران بافراست حتي اگر در اين روزهاي پرهياهو روزه سكوت بگيرد و از پيوستنش به پياسجي حرفي به ميان نياورد باز هم نشانهها حضور قريبالوقوع او را در پارك ده پرنس تصديق ميكنند.
وقتي زيزوي كبير به پيشنهاد رسمي و اغواگرانه من يونايتد پاسخ منفي داد و حاضر نشد در اولدترافورد روي صندلي سولسشر بنشيند، گمانهها درباره پيوستن او به جمع اشرافزادههاي پاريسي تقويت شد.پس از شكست تحقيرآميز پياسجي با تمام ستارههايش برابر سيتي و ناكاميهاي متعدد آبي قرمزها حالا پوچتينوي آرژانتيني روي لبه تيغ رژه ميرود و دير و دور نيست كه ناصر الخليفي نامه الوداع را به دست مردي دهد كه نتوانسته در كنار ايفل خوابها را تعبير كند و روي چمن مسلول پارك ده پرنس، گل بكارد.ماجرا وقتي پيچيدهتر ميشود كه پالسهاي دريافتي از تمايل حضور پوچتينو در تئاتر روياها خبر ميدهند. به نظر ميرسد ابر و باد و مه و خورشيد و فلك دست به دست هم دادهاند تا زينالدين يزيد زيدان براي فراموشي روزهاي گس مادريد سر از پاريس درآورد و در ۴۹ سالگي نبض تيمي را در دست بگيرد كه با ليونل مسي و ديگر اسطورهها به تركتازي در پنجاه و يكمين سال تاسيس خويش ميانديشد.حالا امپراتور عتيقهاي كه در تكنيك، بازيسازي و كنترل توپ سرآمد همه توپچيهاي عصر خود بود براي آنكه نشان دهد هنوز تمام نشده و از برنابئو تا پارك ده پرنس راهي نيست، تمايل خود را براي پيوستن به ارتش پياسجي اعلام كرده است.او كه با مادريديها سابقه فتح اروپا را دارد، ميتواند در صورت حضور خود روي نيمكت رهبري تيم محبوب آن سوي رود سن با خندههايش غروب پاييزان را براي دوآتشههاي پاريسي به بهار تبديل كند تا به وقت نمايش پياسجي امضاي زيزو پاي پلنهاي رنگارنگ خوشبختي را براي قشون متمول به ارمغان بياورد و پرندگان مطرود را در حوالي ورساي به پرواز ترغيب كند. شواليه لژيون دونر كه به تمام افتخارات ورزشي يك سوپر قهرمان چنگ انداخته و آفتاب را به تماشاي شمايلش دعوت كرده با پيوستن به پياسجي ميتواند ورونيك بانوي حساسش را نيز راضي نگه دارد.شريك زندگي زيزو به هيچوجه حاضر به زندگي در آن سوي درياي مانش نيست و ترجيح ميدهد در عصرهاي خنك و باراني پاريس در شانزهليزه قدم بزند و حواسش ششدانگ پيش چهار پسرش باشد كه هر كدام جهان تازهاي را پيش روي خود قرار دادهاند.چند روز پيش شيخ خليفه بن حامد آل ثاني برادر مالك باشگاه پياسجي در حساب توييتر خود خبر از نهايي شدن حضور زيدان در باشگاه پاريسي داد و نوشت: «همه چيز حل شده و طبق برنامهريزي پيش ميرود. به زودي خبر زيدان رسمي خواهد شد. خوش آمدي زيزو.» براي فرماندهاي كه سالها كهكشانيها را هدايت كرده و در آندلس به ناخداي بيتكرار بدل شده، طلوع خوش رنگ در پياسجي و تسخير چمپيونزليگ با پاريسيها و بوسيدن روي ماهش توسط كاتوليكها كار شاقي نيست.از هزار و يك شب چشمان زيزو ميتوان حدس زد كه در صورت حضور او در راس اردوگاه پياسجي روزهاي خوب پاريسيها با موسيو توخل تكرار خواهد شد و تراژدي پوچتينو براي هميشه از موزه لوور رخت برخواهد بست.آنجا در پاريس باد پيراهنش را چاك ميدهد وقتي روزنامهها عكس مردي كه ميخواهد خاطرات كودكياش در كوچههاي نمور بندر مارسي را فراموش كند و به فرمان عقل و نه احساس در ميدان باستيل و محله لومري دنبال گمشدهاش بگردد را به ويترينهاي خود الصاق ميكنند.گمشده زيزو شايد جام زريني باشد كه او در ويترين پياسجي خواهد نشاند تا سينه چاكها روي سكوها به عشق سكاندار دوست داشتني دم بگيرند و او را فرشته نجات قرمز آبيها لقب دهند.شمارش معكوس شروع شده.اگر بوسههاي مرگ دست از سر لحظههاي مفرط تنهايي پارك ده پرنس بردارند، ستارهاي با ۱۰۸ بازي ملي از راه خواهد رسيد و با تكيه بر اتوريته خود پرچمها را مدهوش چشمانش خواهد كرد و شوقي وصفناپذير را به ورزشگاهي كه مدتهاست از ته دل نخنديده هديه خواهد داد. خندههاي مطول ميتواند پاياني بر شيشههاي مكدر آرزو در شهر روياها باشد اگر زيزو بيايد و بنشيند و بنوشد و برخيزد و با سرانگشتانش ماه را بچيند.