داخلي يا خارجي؟
عباس عبدي
اعتراضات اصفهان از چند جهت با اعتراضات ديگري كه در كشور بوده و هست تفاوت جدي داشت. اول اينكه برخلاف اعتراضات ديگر تقريبا از مدتها پيش قابل پيشبيني بود و انتظار آن ميرفت و حتي هشدار هم داده شده بود. شايد به همين علت نيز به مرور شكل گرفت و مثل اعتراضات ديگر ناگهاني و انفجاري نبود. ويژگي مهمتر آن نحوه برخورد رسمي با آن بود كه متفاوت از گذشته است و اين نويد را ميداد كه برخلاف هميشه كه تنش و درگيري پايانبخش اين اعتراضات باشد، از طريق گفتوگو و تفاهم، ولو موقتي به سرانجام برسد. ويژگي ديگر آن چشمانداز محيطي آن در محلي خارج از ابنيه شهري، روي رودخانهاي خشك و با پسزمينه يك اثر باستاني كشور است و تركيب معترضين هم از اقشار سنتي و مذهبي و با ميانگين سني بالاتر از جوان بودند. ولي پايان اين اعتراضات از دو سو تغيير جهت داد. اول با آتشزده شدن چادرها و تنش مقدماتي در پايان ماجرا و سپس انتقال آن به داخل شهر و حضور معترضين جديد و جوان با شعارها و رفتارهاي كاملا متفاوت و از سوي ديگر و تحولي مهمتر، برخورد خشن ميان دو طرف و بازتاب اين برخوردها ميان جامعه و مردم است كه اثرات سوئي بر روند يك هفته گذشته گذاشت. نكته اصلي ماجرا اين است كه نگاه رسمي در مواجهه با اين بخش از اعتراضات معتقد است كه در اين مرحله از اعتراضات دستهاي بيگانه و خارج از كشور وجود دارد و براي اين ادعا نيز شواهد يا ادعاهايي را طرح ميكنند. بنده درصدد نفي اين ادعا نيستم و معتقدم كه نياز چنداني هم به ارايه شاهد و ادعا نيست، زيرا هر نيروي خارجي اعم از ايرانيان خارج كشور يا حكومتهاي مخالف ايران اين كار را انجام خواهند داد و نيازي به جستوجو براي شاهد نيست، چون اين كار جزو طبيعت گفتاري و رفتاري آنان است. پس مساله چيست؟ آيا با ذكر اينكه خارجيها تحريك ميكنند مجوز هر گونه برخوردي وجود دارد؟ اتفاقا اينگونه برخورد و نتايج آن كه در فيلمهاي گوناگوني ديده ميشود، خواست همان خارجيها است. بنابراين بايد از افتادن در چنين دامي پرهيز كرد. بهطور قطع اين نحوه برخورد مستقيم ممكن است حاضران را زودتر پراكنده كند، ولي مگر همهچيز در زودتر پراكنده شدن خلاصه ميشود؟ اقدامات پليسي و امنيتي در مقابله با اعتراضات نبايد به گونهاي باشد كه كينه و نفرت را تشديد كند.
در اين ميان يك نكته بسيار مهم ديگر نيز وجود دارد. اصرار سياستهاي رسمي در پيوند دادن اعتراضات مشابه به دستهاي خارجي، شايد براي اقناع عدهاي يا توجيه برخي رفتارها اثرگذاري موقت داشته باشد، ولي در عين حال نگاه مردم را به خارج سوق ميدهد، زيرا معترضين را هم به اين نتيجه خواهد رساند كه راهحل در خارج است، چون سياست رسمي نيز دارد آنها را به آن سوي آب منتسب ميكند، به علاوه قبح ارتباط با خارج را نبايد ريخت. بايد به گونهاي عمل كرد كه مردم از انتساب اعتراضات به خارج ناراحت شوند، اگر اين ادعا خيلي تكرار شود، به معناي ريخته شدن قبح و زشتي چنين ارتباطي است. بهتر است سياست چگونگي مواجهه با هر پديدهاي از جمله اعتراضات را صرفا برحسب متغيرها و عوامل داخلي توضيح داد. حتي اگر خارجيها نيز از آن سوءاستفاده كنند، اين امر فرع بر اصل قضيه است كه موضوعي داخلي است. با اين ملاحظات انتظار ميرود كه نحوه مديريت در برابر اعتراضات با فرض مزبور باشد، يعني اصل مشكلات را داخلي ديد، حتي اگر دستهايي از خارج نيز در آن ديده شوند. بايد قدري خويشتنداري كرد. بروز اين عوارض و انتشار تصاوير آن نوعي نمك پاشيدن روي زخم است. زخمي كه بايد التيام پيدا كند و نه اينكه ناسور شود.