خاطرات سفر و حضر (105)
اسماعيل كهرم
كوويد 19، كرونا و يا ويروس كشنده. هر چيز كه شما آن را بخوانيد، در ذهن ما، مرتب نام عوض كرد. قلمفرسايان و همكاران بنده (محيطزيستچيها) با گذشت زمان در مورد اين پديده اظهارنظر كردند. گرچه بيماري يكي بود و آثار آن هم يكي!
سه نگردد بركشيم ار او را
پرنيان خواني و حرير و پرند!
(ترجيعبند كه يكي هست و هيچ نيست جز او از هاتفجاناصفهاني) در ابتدا تاثيرات مثبت اين «پاندميك» (اپيدمي در وسعت گسترده). در اكوسيستمهاي جهان، اظهار شده و در مورد اثرات بيماري بر محيط زيست طبيعي سخنها گفته شد. براي اولين بار نهنگها در مشرق كانادا مشاهده شدند. جنگلها نفس ميكشند، رودخانهها پاك شدهاند، شكار پستانداران كاهش يافته، پرندگان در باغها، زاد و ولد ميكنند. همه اينها موجب دلداري و حتي فريب جانورشناسان خبره شد و بارقهاي از اميد را در دل سياهي ايجاد كرد و موجب اميدواري شد تا آنكه؟ تا آنكه از دل اين جرقههاي نوراني تراژدي افزايش افراد بيمار و متعاقب آن تعداد كشتهها افزايش يافت. ناگهان تمام اميدواري كه كرونا با خود آورده بود، تبديل به يأس روزافزوني شد كه اكنون هم ادامه دارد. حقيقت آن است كه تمام بهبودها در وضعيت جنگلها، همه پاكي كه به رخسار مراتع و رودخانهها نشسته و تمام تعداد وحوش كه بدون ترس از شكار شدن در دشتها چرا ميكنند، همه اينها و خيلي بيشتر به اندازه از دست دادن يك پدر، يك مادر و يا دغدار شدن يك خانواده ارزش ندارد! در تمام جهان، اصل، محور و مركز و دليل هر چه پيشرفت است، براي سلامت و پيشرفت و توفيق انسان است. بدون انسان، بدون ديد و نظر انساني در غيبت عشق و علاقه و بينش انساني هيچ چيز در جهان خلقت، ارزش حفاظت را ندارد، چه رسد به تقديم جان براي اعتلاي آن.