تنش مرزي طالبان
تنش براي طالبان مثل آب براي ماهي ضروري است، لذا اين اميد كه افغانستان طالبان، به جزيره آرامش و ثبات تبديل شود تكيه به باد است و نزديك به محال.
و در عوض تبديل به مامني براي اعمال نفوذ بازيگران داخلي، دولتي يا غيردولتي منطقهاي و فرامنطقهاي بيش از حد امكان است.
هنوز كه ماه عسل با طالبان تازگي خود را از دست نداده شاهد درگيريهاي مرزي با طالبان هستيم، بيگمان طالبان در صورت لزوم از بين افغانهاي مقيم ايران يارگيري كرده و با اعمال نفوذ، از آنها به عنوان اهرم فشار استفاده خواهد كرد. نبايد از نظر دور داريم كه ازدواج مصلحتي و دوران ماه عسل آمد و شد از سر نياز و احساس و بدون عمق هميشه آسيبپذير است و به قول مولانا: عشقهاي كز پي رنگي بود/ عشق نبود عاقبت ننگي بود.
طالبان كينهجو هرگز خصومت خود نسبت به ايران و حمايت از نيروهاي ائتلاف شمال در هماهنگي با امريكا را از ياد نميبرد، اكنون نيز اقامت چهرههايي چون اسماعيل خان و غيره در ايران را از نظر دور نميدارد و تنها نياز زمان است كه آنان را به سكوت و اغماض وادار كرده است .روابط ايران و افغانستان به نحو آسيبپذيري تعريف شده كه زمينه تنش و درگيري از نوع آبي، خاكي، قومي، سياسي، مواد مخدر، قاچاق انسان، تاريخي و ايدئولوژيك بر آن سايه افكنده و با كوچكترين بهانه قابل اشتعال است.
در طول تاريخ ايران دچار مشكلات داخلي، پيوسته مطمح نظر همسايگان خود بوده و در گذشته نيز كشورهاي همسايه از ضعف دولت مركزي استفاده بهينه كردهاند كه خفتبارترين آن را اشغال اصفهان توسط محمد افغان ميتوان ذكر كرد.
به نظر ميرسد ايران در برهه حساسي از تاريخ خود به سر ميبرد، منافع ملي ايجاب ميكند كه دولتمردان دغدغههاي عمده كشور را مديريت و مرتفع و اقدامات لازم را جهت ايجاد همبستگي و وحدت بين دولت و ملت و ترميم شكاف موجود معمول كنند تا در سايه آن ايران جايگاه واقعي خود را باز يابد.
در اين برهه از زمان بزرگترين دغدغههاي موجود در كشور را ميتوان به ۵ حوزه ذيل تقسيمكرد:
۱- شكاف بياعتمادي بين ملت و دولت
۲- شكاف و تبعيض بين مركز و پيرامون
۳- مشكل معيشت مردم و احساس يأس و عقبافتادگي
۴- ناديده گرفتن هويت و غرور ملي
۵- سنگين كردن تعهدات كشور نسبت به امكانات برونمرزي و منطقهاي
مقطع حساس كنوني براي ايران ايجاب ميكند كه وزارت خارجه با استفاده از ديپلماتهاي مجرب شاغل و بازنشسته، در تعامل با ديگر نهادها مديريت ساز و كاري حساب شده در قبال رابطه با افغانستان تعريف و آن را به صورت مداوم و مستمر پايش كند. رها كردن و ناديده گرفتن زمينه آسيبپذيري بين دوكشور خلاف منافع ملي است و تاريخ هرگز ما را نخواهد بخشيد.