اِخلال در نظام ارتباطي
ابراهيم محمدحسيني
ارتباطات، طيفي وسيع از نمودهاي فرهنگي و مظاهر زندگي روزمره را شامل ميشوند. ارتباط هم يك بخش اساسي و فراگير از نظام ارتباطي حياتبخش جامعه است و انسانها به عنوان افرادي كه در يك جامعه زندگي ميكنند داراي حقوق ارتباطي و طبيعي هستند. ايران اسلامي با داشتن تنوعهاي مختلف قومي، همواره چون فرشي زيبا مينمايد كه شاهد چندصدايي وحدتبخش در يك محيط هستيم. بخشي از محيطي كه در آن زندگي ميكنيم، بازار است. اين محيط از ديرباز محل رفتوآمد مردم و مناظر و وسايل آن در خاطرههاي ارتباطات فراموش نشدند. محيط و سردر اماكن به عنوان مناظر و وسيلههاي ارتباطي كه روزانه مردم با آن برخورد ميكنند چون يك ابزار ارتباطي محسوب شده و آنچنان كه انديشمندان حوزه علوم ارتباطات معتقدند، اين وسايل بر سازمان حسي و فكري ما تاثير ميگذارند. از اين ديدگاه نامگذاري اماكن در برخي از شهرها نه تنها بايد به زبان محلي و ملي باشد بلكه بايد در شهرهايي كه از اولويتهاي يونسكو با بحث حفاظت از ديد و منظر يا جنبه خلاقيت آنها مطرح است بايد چند زبانه هم باشد زيرا اين موضوع هم حفظ فرهنگ و هم حفظ زبان و اهميت قائل شدن براي اقتصاد و گردشگري است. از سوي ديگر، بيتوجهي به زبانهاي محلي، اعمال سلطه ارتباطي است؛ اين در حالي است كه تصميمگيرندگان بايد بر اين موضوع آگاه باشند كه ديگر زمان مثلت ارتباطي سپري شده است؛ زمان عصر وسايل تودهاي، فرهنگ تودهاي و مردم انبوه و توده نيست بلكه ما در زمانهاي قرار داريم كه با تمام دنيا مرتبط بوده و صداي بال زدن و يك حركت ما كه با نظام ارتباطي انسان به ويژه در حوزه حقوق انساني اخلال ايجاد كند، شنيده ميشود. از منظري ديگر، بيتوجهي به زبانهاي محلي، بيتوجهي به توزيع عادلانه قدرتهاي ارتباطي است زيرا زبان چون يك عامل اساسي و نمادهاي قدرت هر مردم است و بيتوجهي به اين قدرت نه تنها اخلال در نظام ارتباطي در گستره اجتماعي، فرهنگي و سياسي است بلكه اعمال قدرت و ناموزوني ارتباطات را نيز در برخواهد گرفت كه خود موجب بياعتمادي و در نتيجه لطمه واردشدن به حوزه وحدت و انسجام ملي است. اين اقدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، مخالف سياستهاي ارتباطي و برنامهريزي توسعهاي و حقوق ارتباطات انساني است و شايد به منزله مخالفت با هويت فرهنگي در دايره امپرياليسم فرهنگي قرار گيرد كه نظام توسعهاي ايران اسلامي با آن مخالف است. ايران سالهاست كه ميگويد در حوزه رسانه، صداها شنيده نميشود، در جريان رسانهاي به دنبال عدالت و تعادل در جهان است و از اين زاويه و ديدگاه هم اين گام توسعه نابرابر است كه نه تنها باعث تضعيف ساير زبانها ميشود بلكه مانع رشد زبان ملي خواهد شد. لذا ارتباطات چه در ابعاد حقوق طبيعي و چه در بعد آزادي بيان، يك مساله انساني و اخلال در آن، چالشي بزرگ براي ارتباطات و حكمراني نرم در آينده نزديك خواهد بود. كارشناس علوم ارتباطات اجتماعي