تعليقي بر يك سخنراني- ۲
«به اندازه دهها سال پروژه نيمهتمام در كشور داريم/ پروژه جديد در استانها كلنگ نميزنيم» اين حرف درسته. در دولت قبل هم اين را گفتند ولي در عمل مجبور شدند به حرف نمايندگان و ديگر عوامل ذينفوذ عمل كنند تا از مزاحمتهاي آنان در امان بمانند. خوشبختانه با يكدست شدن كامل دولت و مجلس و همه قوا، شما ميتوانيد در برابر اين مزاحمتها ايستادگي كنيد و اميدواريم در اين كار موفق شويد. بسياري از اين طرحها حتي غير اقتصادي هم هستند چون براساس مطالعات معتبر مبتني بر سنجش هزينه و فايده تصويب نشدهاند. بهتر است كه آنها را به كلي متوقف كنيد.
«دولت قبل در مورد پرمصرفها وظايفي داشت كه انجام نداد/ دستور دادم سريعا آييننامهها تدوين شود» بسيار كار خوبي است. اميدواريم و منتظر ميمانيم تا نتايجش را شاهد باشيم. فقط دقت كنيد مثل آزادسازي قيمت خودرو نشود. تصميم درستي كه كمتر از 24 ساعت لغو شد.
«اگر كسي از مردم در مقابل مسوولان صدايش بالا رفت اشكالي ندارد / بايد فاصله ما با مردم كم شود» حرف بسيار درستي است. اين رفتار حق مردم است. خوب بود در ماجراي اصفهان دستور داده ميشد كه بر همين پايه رفتار شود و اين همه هزينه به كشور تحميل نشود.
«سفرهاي استاني دولت پس از انجام كارهاي كارشناسي انجام ميشود» سفرهاي استاني بر حسب مورد خوب بود ولي ادامه آن در شرايطي كه مشكلات اصلي اقتصادي حل نشده است چندان مفيد نيست. من اين را يك بار پس از پنجمين سفر شما نوشتم ولي ظاهرا دوستان شما فكر كردند اين نقد خيرخواهانهاي نيست و بر ادامه سفرها اصرار كردند. از ادامه سفرهاي استاني بدون حل مشكلات اصلي اقتصادي، اجتماعي و سياسي كشور پشيمان خواهيد شد.
«فكر ميكردند كه ما در مذاكرات شركت نميكنيم... به دنيا ثابت شد كه ايران هم شركت كرد و هم دو متن در مورد مسائل هستهاي و تحريمها ارايه داد، كاملا منطبق بر برجام» دادن دو متن و ده متن مساله مردم نيست. حتي شركت و عدم شركت ايران هم مساله اصلي نيست. مساله اين است كه مشكلات مردم حل شود. اگر ميتوانيد بدون برجام حل كنيد همين امروز به گفتوگوها خاتمه دهيد. اگر نه، برويد و حل كنيد. در يك كلام بدون رسيدن به توافق پايدار درباره برجام، مسائل اصلي جامعه در مسير حل شدن قرار نخواهد گرفت. البته برجام شرط لازم حل مسائل است و نه شرط كافي. خود دانيد. اين همه نگويند اقتصاد را به دُم برجام گره نميزنيم. اگر بدون آن امكان داشت كه تورم را كنترل و رشد اقتصادي پايدار و ۸ درصد ايجاد كرد هيچگاه قدم به برجام گذاشته نميشد.
«موضوع رفع تحريمها و خنثيسازي تحريمها با قوت دنبال ميشوند» اينها جملات كلي است. شما از سال گذشته معلوم بود كه سكاندار دولت خواهيد بود. برنامه ۷۰۰۰ صفحهاي هم داشتيد ولي ۴ ماه طول كشيد تا وارد مذاكرات شويد. يعني چه با قوت رفع شدن تحريمها پيگيري ميشود؟
«بحرانهايي را در اين ۱۰۰ روز داشتيم/ من بيش از هميشه به آينده كشور اميدوارم» اينكه شما اميدواريد بسيار خوب است ولي كافي نيست. نخبگان و مردم هم بايد اميدوار شوند كه البته پس از آمدن دولت جديد مثل هميشه اين اميدواري شكل گرفت ولي نشانههاي آغاز روند نااميدي را در نظرسنجيها ميبينيم. تا آخر سال براي حفظ اميد و تقويت آن وقت داريد. بحرانهاي اين ۱۲۰ روز هم هنوز جدي نبوده است. اگر مسائل بهبود نيابد بروز بحرانهاي متراكم و تقاطعي از چند مساله هم محتمل خواهد بود.
«اگر اعتماد مردم به دولت نبود، فتنهاي كه دشمن ميخواست با آن كشور را به هم بريزد، با اعتماد مردم حل شد» چون توضيح بيشتري داده نشده نميتوان اظهارنظري كرد.
«اميد بيشتر شده است؛ چه آنهايي كه به من راي دادند، چه آنهايي كه به من راي ندادند، من نسبت به همه احساس مسووليت ميكنم؛ دولت خودش را خدمتگزار همه ميداند» بسيار عالي. البته اميد با آمدن هر دولتي بالا ميرود. نبايد اجازه داد كه اين چشمه اميد خشك شود. اين روزنه اميد را بايد باز نگهداشت. احساس مسووليت نسبت به همه اقشار جامعه، رفتار پسنديدهاي است كه شواهد مويد اين ادعا را همه مردم خواهند ديد.
«روز كه نه، ساعتي نيست كه از دغدغه مردم غافل باشم» به نظر ميرسد كه همه مديران كشور از گذشته تاكنون كمابيش چنين دغدغههايي را داشتهاند. مساله اصلي تبديل اين دغدغهها به برنامههاي كارشناسانه و قابل اجراست كه منتظر آثار آنها ميمانيم.
«هيچ بنبستي نداريم، انسدادي احساس نميكنيم» پس ما هم اميدواريم كه به زودي شاهد گشايشهاي جدي باشيم، زيرا آنطوركه ايشان توصيف كردند همه زمينهها براي توسعه و پيشرفت فراهم است.
«۱۵ انديشكده با دولت همكاري دارد/ سند تحول دولت آماده شده است» ظاهرا پيش از انتخابات ادعا شده بود كه ۷۰۰۰ صفحه برنامه تهيه شده و آماده است. خوب همانها را تا حالا بايد اجرا ميكرديد تا ديگر نيازي به سند تحول نباشد. در هر حال منتظر سند تحول هم ميمانيم. اثرات همكاري انديشكدهها نيز در كيفيت كارهاي دولت بايد ديده شود والا دردي را درمان نميكند، حتي اگر ۱۵۰ انديشكده مشغول همكاري باشند.
«در اين ۱۰۰ روز، ۱۰۰ ارتباط با كشورها داشتهام.... قراردادهايي با كشورهاي مختلف بستهايم كه هنوز اعلام نكردهايم» بيشتر اين ارتباطات در قالبهاي متعارف ديپلماتيك است. همان يك برجام را در دستور كار و حل قرار دادند، صدها برابر اين تماسها براي مردم و كشور اثرگذاري دارد. البته اينها هم به جاي خود لازم است ولي بدون حل آن مساله اصلي، اين تماسها بيشتر رفتاري صوري و توخالي جلوهگر خواهد شد.
«به اندازه دهها سال پروژه نيمهتمام در كشور داريم/ پروژه جديد در استانها كلنگ نميزنيم» اين حرف درسته. در دولت قبل هم اين را گفتند ولي در عمل مجبور شدند به حرف نمايندگان و ديگر عوامل ذينفوذ عمل كنند تا از مزاحمتهاي آنان در امان بمانند. خوشبختانه با يكدست شدن كامل دولت و مجلس و همه قوا، شما ميتوانيد در برابر اين مزاحمتها ايستادگي كنيد و اميدواريم در اين كار موفق شويد. بسياري از اين طرحها حتي غير اقتصادي هم هستند چون براساس مطالعات معتبر مبتني بر سنجش هزينه و فايده تصويب نشدهاند. بهتر است كه آنها را به كلي متوقف كنيد.
«دولت قبل در مورد پرمصرفها وظايفي داشت كه انجام نداد/ دستور دادم سريعا آييننامهها تدوين شود» بسيار كار خوبي است. اميدواريم و منتظر ميمانيم تا نتايجش را شاهد باشيم. فقط دقت كنيد مثل آزادسازي قيمت خودرو نشود. تصميم درستي كه كمتر از 24 ساعت لغو شد.
«اگر كسي از مردم در مقابل مسوولان صدايش بالا رفت اشكالي ندارد / بايد فاصله ما با مردم كم شود» حرف بسيار درستي است. اين رفتار حق مردم است. خوب بود در ماجراي اصفهان دستور داده ميشد كه بر همين پايه رفتار شود و اين همه هزينه به كشور تحميل نشود.
«سفرهاي استاني دولت پس از انجام كارهاي كارشناسي انجام ميشود» سفرهاي استاني بر حسب مورد خوب بود ولي ادامه آن در شرايطي كه مشكلات اصلي اقتصادي حل نشده است چندان مفيد نيست. من اين را يك بار پس از پنجمين سفر شما نوشتم ولي ظاهرا دوستان شما فكر كردند اين نقد خيرخواهانهاي نيست و بر ادامه سفرها اصرار كردند. از ادامه سفرهاي استاني بدون حل مشكلات اصلي اقتصادي، اجتماعي و سياسي كشور پشيمان خواهيد شد.
«فكر ميكردند كه ما در مذاكرات شركت نميكنيم... به دنيا ثابت شد كه ايران هم شركت كرد و هم دو متن در مورد مسائل هستهاي و تحريمها ارايه داد، كاملا منطبق بر برجام» دادن دو متن و ده متن مساله مردم نيست. حتي شركت و عدم شركت ايران هم مساله اصلي نيست. مساله اين است كه مشكلات مردم حل شود. اگر ميتوانيد بدون برجام حل كنيد همين امروز به گفتوگوها خاتمه دهيد. اگر نه، برويد و حل كنيد. در يك كلام بدون رسيدن به توافق پايدار درباره برجام، مسائل اصلي جامعه در مسير حل شدن قرار نخواهد گرفت. البته برجام شرط لازم حل مسائل است و نه شرط كافي. خود دانيد. اين همه نگويند اقتصاد را به دُم برجام گره نميزنيم. اگر بدون آن امكان داشت كه تورم را كنترل و رشد اقتصادي پايدار و ۸ درصد ايجاد كرد هيچگاه قدم به برجام گذاشته نميشد.
«موضوع رفع تحريمها و خنثيسازي تحريمها با قوت دنبال ميشوند» اينها جملات كلي است. شما از سال گذشته معلوم بود كه سكاندار دولت خواهيد بود. برنامه ۷۰۰۰ صفحهاي هم داشتيد ولي ۴ ماه طول كشيد تا وارد مذاكرات شويد. يعني چه با قوت رفع شدن تحريمها پيگيري ميشود؟
«بحرانهايي را در اين ۱۰۰ روز داشتيم/ من بيش از هميشه به آينده كشور اميدوارم» اينكه شما اميدواريد بسيار خوب است ولي كافي نيست. نخبگان و مردم هم بايد اميدوار شوند كه البته پس از آمدن دولت جديد مثل هميشه اين اميدواري شكل گرفت ولي نشانههاي آغاز روند نااميدي را در نظرسنجيها ميبينيم. تا آخر سال براي حفظ اميد و تقويت آن وقت داريد. بحرانهاي اين ۱۲۰ روز هم هنوز جدي نبوده است. اگر مسائل بهبود نيابد بروز بحرانهاي متراكم و تقاطعي از چند مساله هم محتمل خواهد بود.
«اگر اعتماد مردم به دولت نبود، فتنهاي كه دشمن ميخواست با آن كشور را به هم بريزد، با اعتماد مردم حل شد» چون توضيح بيشتري داده نشده نميتوان اظهارنظري كرد.
«اميد بيشتر شده است؛ چه آنهايي كه به من راي دادند، چه آنهايي كه به من راي ندادند، من نسبت به همه احساس مسووليت ميكنم؛ دولت خودش را خدمتگزار همه ميداند» بسيار عالي. البته اميد با آمدن هر دولتي بالا ميرود. نبايد اجازه داد كه اين چشمه اميد خشك شود. اين روزنه اميد را بايد باز نگهداشت. احساس مسووليت نسبت به همه اقشار جامعه، رفتار پسنديدهاي است كه شواهد مويد اين ادعا را همه مردم خواهند ديد.
«روز كه نه، ساعتي نيست كه از دغدغه مردم غافل باشم» به نظر ميرسد كه همه مديران كشور از گذشته تاكنون كمابيش چنين دغدغههايي را داشتهاند. مساله اصلي تبديل اين دغدغهها به برنامههاي كارشناسانه و قابل اجراست كه منتظر آثار آنها ميمانيم.
«هيچ بنبستي نداريم، انسدادي احساس نميكنيم» پس ما هم اميدواريم كه به زودي شاهد گشايشهاي جدي باشيم، زيرا آنطوركه ايشان توصيف كردند همه زمينهها براي توسعه و پيشرفت فراهم است.
«۱۵ انديشكده با دولت همكاري دارد/ سند تحول دولت آماده شده است» ظاهرا پيش از انتخابات ادعا شده بود كه ۷۰۰۰ صفحه برنامه تهيه شده و آماده است. خوب همانها را تا حالا بايد اجرا ميكرديد تا ديگر نيازي به سند تحول نباشد. در هر حال منتظر سند تحول هم ميمانيم. اثرات همكاري انديشكدهها نيز در كيفيت كارهاي دولت بايد ديده شود والا دردي را درمان نميكند، حتي اگر ۱۵۰ انديشكده مشغول همكاري باشند.
«در اين ۱۰۰ روز، ۱۰۰ ارتباط با كشورها داشتهام.... قراردادهايي با كشورهاي مختلف بستهايم كه هنوز اعلام نكردهايم» بيشتر اين ارتباطات در قالبهاي متعارف ديپلماتيك است. همان يك برجام را در دستور كار و حل قرار دادند، صدها برابر اين تماسها براي مردم و كشور اثرگذاري دارد. البته اينها هم به جاي خود لازم است ولي بدون حل آن مساله اصلي، اين تماسها بيشتر رفتاري صوري و توخالي جلوهگر خواهد شد.