مذهب عشق
هزار زخم پیاپی گر اتفاق افتد نه وحشیم که مرا پایبند دام کنند
ز دست دوست نشاید که انتقام کنند یکی به گوشه چشم التفات کن ما را
به تیغ اگر بزنی بیدریغ و برگردی که پادشاهان گهگه نظر به عام کنند
چو روی باز کنی بازت احترام کنند که گفت در رخ زیبا حلال نیست نظر
مرا کمند میفکن که خود گرفتارم حلال نیست که بر دوستان حرام کنند
لویشه بر سر اسبان بدلگام کنند ز من بپرس که فتوی دهم به مذهب عشق
چو مرغ خانه به سنگم بزن که بازآیم نظر به روی تو شاید که بر دوام کنند
سعدي