• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5099 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۴ آذر

درس‌هايي از هنر مدرن

سيدحسن اسلامي اردكاني

هنر همان قدر كه به دردنخور است، مهم است. اين جنبه دوگانه هنر است كه آن را جذاب و در عين حال كمي عجيب و غريب مي‌كند. در تعريف هنر بارها تاكيد شده است كه هنر خاصيتي ندارد. مقصود آن است كه اگر كسي يك اثر هنري را پديد آورد تا به چيز ديگري برسد، آن ديگر هنر نيست. هنر بايد بر پاي خودش بايستد. حال، اگر چيزي به درد كاري نخورد، چرا بايد آن را دنبال كرد؟ اين سوال و نگرش تحقيرآميز باعث شده است تا كساني به هنر به چشم پديده‌اي بي‌حاصل و به هنرمندان به ديده حقارت بنگرند. اما نكته آن است كه ما خاصيت را منحصر به امور معيشتي و نازل ديده‌ايم. اگر مقصود از زيستن برآوردن نيازهاي حياتي و بيولوژيك باشد، هنر اصلا به درد نمي‌خورد. تماشاي نقاشي‌هاي فرشچيان يا رفتن به موزه سكه آدم گرسنه را سير نمي‌كند و ديدن تنديس داود مايكل آنجلو، برهنگي تن آدمي را برطرف نمي‌سازد.با اين همه، هنر براي زندگي «مدني» ضروري است و بخشي از كمال و فرهيختگي انساني از طريق هنر تامين مي‌شود. كتاب 101 نكته‌اي كه در مدارس هنر بايد آموخت (101 Things to Learn in Art School)، درس‌هايي از فهم هنر و اهميت آن در زندگي آگاهانه به مي‌دهد. خانم كيت‌وايت (Kit White) در اين كتاب مصور به زباني ساده برخي ايده‌هاي بنيادين فهم و نگرش هنري را به ما منتقل مي‌كند؛ نكاتي كه عموم فرهيختگان به آنها نياز دارند و مكمل كار دانشوري به شمار مي‌رود. افزون بر ايده‌هاي اصلي هنري، بسياري از نكات پراكنده‌اي را كه در كتاب‌هاي علوم اجتماعي و گاه علوم سياسي مي‌توان ديد، در اين كتاب از منظري هنري بازگو و به خوبي توضيح داده شده است. اولين نكته آن است كه «هر چيزي مي‌تواند هنر باشد.» ديگر نمي‌توان عرصه هنر را از ديگر عرصه‌ها گسست و بر يكي برچسب اثري هنري زد و ديگري را بيرون از دايره هنر گذاشت. نكته دوم ناظر به همان بحث قديمي در هنر و رابطه بين صورت و محتوا است. مساله آن است كه در هنر اين فُرم يا شكل است كه محتوا را مي‌سازد. پس هنرمند بايد اين نكته را جدي بگيرد و بر فرم و صورت كار خود مسلط شود. در واقع، هنر شكل خاصي از بيان و ابراز است، در نتيجه، بايد بياموزيم تا همواره از شكل مناسبي استفاده كنيم. در عين حال به هوش باشيم كه هنر صرفا بيان عواطف شخصي خويش نيست، بلكه استمرار گفت‌وگويي چند هزارساله است. هنرمند واقعي بايد بازتاب اين گفت‌وگو را در اثر خود نشان بدهد. اينجا است كه وجه فردي و جمعي هنر به اوج خود مي‌رسد. از اين منظر، هر اثر هنري اصيل كاملا فردي و در عين حال عميقا جمعي است. با اين همه، فراموش نكنيم كه هنرها و به خصوص هنرهاي بصري و تصاوير، انتزاعي از واقعيت هستند نه رونوشت صرف آن‌. هنر به اين معنا همواره نمادين است. البته معنا در خلأ حاصل نمي‌شود و برآيند ارتباطات اجتماعي است. پس نمادها نيز همواره جمعي هستند. هنر با ديدن دقيق آغاز مي‌شود. لذا بايد شيوه نگريستن به آثار هنري را نيك آموخت و نگاه كردن را فراگرفت. اين مشاهده دقيق و روشن است كه بنياد هنر روشن به شمار مي‌رود. همه آثار هنري به نحوي تلويحات سياسي دارند و نپرداختن به سياست در هنر نيز بيانگر نگرشي سياسي است. سبك و استايل (Style) حاصل توصيف دقيق است نه كاري مجزا كه به اثر هنري افزوده مي‌شود. هنر با شهود آغاز مي‌شود، اما با تحليل دقيق پيش مي‌رود و از هنرمند فاصله مي‌گيرد. در نتيجه، اثر هنري بايد سخنگوي خودش باشد، نه آنكه هنرمند كنارش بايستد و آن را تفسير كند. اما درباره مدارس و  آموزشگاه‌هاي هنري نكته‌اي را فراموش نكنيم. درست است كه همه فارغ‌التحصيلان مدارس هنر، هنرمند نمي‌شوند. اما تحصيل در مدارس هنري به هنرجويان ديدي بهتر مي‌دهد و به آنها مي‌آموزد چگونه به منابع خود نگاه كنند، چگونه بر مشكلات چيره شوند و چگونه از تكنيك‌ها بهره‌گيري كنند. اينها برخي نكات پراكنده‌اي بودند كه در سراسر كتاب به شكلي زيبا  و در عين حال مختصر توضيح داده شده‌اند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون