فعالترين كتابخانه ايران
جواد ماهر
براي دانشآموزان زنگ مجلهخواني راه انداختم. با مجلههايي كه از كتابخانه عمومي «استاد صاحبكار» «دولتآباد» گرفتم. كتابهاي كتابخانه براي دانشآموزان مدرسه تكراري شده. رفتم كتابخانه و كمك خواستم. آقاي «حقاني» مسوول كتابخانه يك كتابدار كاربلد است. مجله كم داشت اما نگذاشت دست خالي برگردم. «دوست» و «دنياي زنان» و «چلچراغ» و «همشهري جوان» و «سروش» و چند مجله با موضوع ورزش و سلامتي و سينما. دست و بالم پر شد. خودم هم چند تا مجله «رشد» و «قُلك» گذاشتم رويش و رفتم سر كلاس سوم. دانشآموزان مجلهها را بو كردند، پايين و بالا كردند، برايشان درباره مجله حرف زدم. دستشان را گذاشتم توي دست مجلهها. كمكم همه در صفحههاي مجلهها غرق شديم و يك زنگ، مجله خوانديم. مدير مدرسه ميگويد: «كتابخانه مدرسه ما فعالترين كتابخانه ايران است.» به چند نفر از والدين اين حرف را زده. هر بار كه اين حرف را ميزند؛ من از حس خوبي سرشار ميشوم. ميگويد: «با همين كتابها خواندن بچهها بهتر شده.» ميگويد: «هر روز كتابها را كنار حياط مدرسه ميچينيم و به همه كتاب ميدهيم.» ميگويد: «همه كتابهاي كتابخانه دست بچههاست.» ميگويم حالا كه در اعتراضيم و دهانمان باز است حق را به تمامي بخواهيم. علاوه بر دستمزد، سرانه مدرسه را هم بخواهيم. سرانهاي كه علاوه بر تعميرات و مواد مصرفي مدرسه، براي اردو بردن و تدارك آزمايشگاه و كتابخانه و كارگاه و سالن ورزشي هم باشد. آموزشِ ضمن خدمتِ كارآمد بخواهيم تا بهروز و توانا شويم. حمايتِ غذايي از دانشآموزان در مدرسه در اين روزهاي ضعف اقتصادي خانوادهها لازم است. حالا كه دهانمان باز است، حق را تمام و كمال بخواهيم.