• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5102 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۸ آذر

سارقاني كه طلاهاي يك پيرزن را بردند، دستگير نشدند

تنها در خانه

روزانه سرقت‌هاي زيادي انجام مي‌شود؛ مسلحانه و غيرمسلحانه. اين خبر سرقت در سه‌شنبه ۲۳ آذر ماه ساعت ۸ صبح در شهرك گاماي بندر امام خميني خوزستان اتفاق افتاد. سارقان مسلح و نقابدار، به خانه‌اي كه پيرزني در آن تنها بود، ريختند. 
تمام طلاهايش را بردند، حتي به انگشتر نقره قديمي اين پيرزن هم رحم نكردند.  پس از اين سرقت و گزارش آن به نيروهاي انتظامي موضوع در دستور كار پليس خوزستان قرار گرفت. در بررسي‌هاي اوليه مشخص شد ۲ مرد نقابدار كه يكي كلت كمري به دست داشت و ديگري چاقو دست به اين سرقت زده‌اند. سارقان پس از سرقت فرار كردند و تا به حال توسط پليس شناسايي و دستگير نشدند. 
داماد خانواده اين پيرزن ۶۰ ساله به خبرنگار «اعتماد» مي‌گويد: «مادرزنم از قبل آسم داشت. تنگي نفس شديد. حالا هم دچار شوك شده و قلبش مشكل پيدا كرده. بيمارستان هم رفته است. پدرزنم از وقتي اين اتفاق افتاده سركار نرفته. مادرزنم به‌شدت ترسيده است. حاضر نيست يك لحظه هم  تنها  باشد.»

۲۳ آذر ماه؛ ساعت  ۸ صبح
«دريس» داماد اين خانواده است. پدر همسرش در دكل‌هاي شركت نفت ماهشهر كار مي‌كند و مادر همسرش نيز هر روز تا غروب تنها در خانه مي‌ماند. او از جزييات روز سرقت توضيح مي‌دهد: «ساعت ۸ صبح ريختند خانه پدر زنم. او سركار مي‌رود و در دكل‌هاي مربوط به شركت نفت كار مي‌كند. از صبح تا غروب. مادرزنم طبق معمول در خانه تنها بود. آن لحظه كه نمي‌دانيم چگونه گذشت، ولي وقتي سارقان ۶ النگو، گوشواره، انگشتر طلا و يك انگشتر نقره از مادرزنم دزديدند او به پدرزنم و بچه‌هايش زنگ زد. همه جمع شديم خانه‌شان. مادرزنم ماجرا را اين‌گونه تعريف كرد كه دو نفر وارد حياط خانه شدند و در را ورودي به صدا درآوردند. مادرزنم جلو رفته تا در را باز كند كه ناگهان آن دو ريختند داخل خانه. به سمت مادرزنم حمله كردند و شروع كردند به تهديد. با سيم چين هم النگوهاي او را بريدند و طلاهاي ديگرش را به زور از دست و گوشش كشيدند و  بردند.»

سارقان   شناسايي  نشدند
 دريس با ناراحتي مي‌گويد: «مادرزنم از قبل آسم داشت. تنگي نفس شديد. حالا هم دچار شوك شده و قلبش مشكل پيدا كرده. بيمارستان هم رفته است. پدرزنم از وقتي اين اتفاق افتاده سركار نرفته. مادرزنم به‌شدت ترسيده است. حاضر نيست يك لحظه هم تنها باشد. وقتي سارقان فرار كردند و ما رسيديم به پليس اطلاع داديم. دوربين‌هاي خيابان اصلي فرار آنها را ثبت كردند. ماشين آنها پرايد بوده كه پلاكش را دستكاري كرده بودند تا مشخص نباشد. شيشه‌هاي پرايد هم دودي بوده است. سارقان هنوز توسط پليس شناسايي و دستگير نشده‌اند.» 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون