وعدهاي ارزشمند و قابل سنجش
بنابراين ابعاد ماجرا دقيق و روشن است. اگر مطابق معيارهاي جهاني نيز سنجيده شود، حداقل مبلغ 2/3 دلار براي هر فرد (قدرت خريد دلار) خط فقر مطلق است كه روزانه بيش از سي هزار تومان و ماهي يك ميليون تومان ميشود كه حدودا همان رقم پيشين براي يك خانوار ۴ نفري است. جمعيت زير خط فقر مطلق چندان روشن نيست، زيرا طي چند سال اخير بهشدت افزايش يافته است، زيرا در ۴ سال اخير تورن از شاخص ۱۰۰ در سال ۱۳۹۶ در پايان امسال (۱۴۰۰) احتمالا به حدود ۳۷۰ خواهد رسيد كه به منزله افزايش7/3 برابري قيمتها فقط طي چهار سال است، در حالي كه مطلقا چنين افزايشي در درآمدهاي مردم رخ نداده است، ضمن اينكه بسياري از مردم اصولا درآمد چنداني ندارند. نكته بعدي وعده آقاي رييسي در توانمندسازي و طبعا ايجاد شغل به جاي پرداخت كمك نقدي است. اين ايده درستي است، ولي مستلزم سرمايهگذاري نيز هست. بدون پول نميتوان شغل ايجاد كرد، بنابراين اميدواريم كه دولت محترم در اولين فرصت چند موضوع را به روشني توضيح دهد.
ـ منظور از كوتاهمدت چه زماني است؟
ـ از فقر مطلق چه تعريفي دارد؟
ـ تعداد شهرونداني كه مشمول اين ويژگي هستند، چقدر است؟
ـ منظور از توانمندسازي آنان چيست؟ آيا گمان ميكنند كه به دليل ناتواني فاقد درآمد هستند كه بايد توانمندسازي شوند؟ البته حتما بخشي از آنان چنين هستند؟
ـ و بالاخره جزييات برنامه براي تحقق اين هدف توضيح داده شود.
اين اقدامي مفيد و قابل دفاع است و اگر در كوتاهمدت به ثمر برسد، امتياز مثبت بالايي براي دولت محسوب خواهد شد. البته نحوه ارزيابي و سنجش عملكرد اين وعده بايد مستقل از دولت باشد، والا مثل سالهاي ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ خواهد شد كه مدعي بودند سالانه 6/1 ميليون شغل ايجاد كردهاند، در حالي كه آمار واقعي حدود صفر بود!
همچنين بايد توضيح داد كه اگر موفق به انجام اين وعده نشوند، چگونه مسووليت آن را پذيرا خواهند شد؟