سروسامان دادن به تگزاس خودمان
حميدرضا گودرزي
روزنامه اعتماد در روز ۲۵ آذر ماه گزارشي تحت عنوان «اينجا شوش است، نه تگزاس» منتشر كرد كه اين يادداشت در مورد آن است.
تن اين سرزمين هميشه زخم خورده از خشم عزيزان است. انگار صبح عشاير شام نميشود مگر آنكه چشم زخمي بزنند آنهم به نزديكترين نزديكان خويش، گل طايفهها و گياه خانواده كمكم از درون ميخشكد و فرو ميريزد. پسر جوان گفته است كه سلاحكشي به صورت يك پديده عادي درآمده است، مردم از ترس در خانههايشان خواب ندارند و در روز روشن هدف گلوله قرار ميگيرند. ميگويد كسي به خاطر تيراندازي مسلحانه به اقوامش به زندان رفته و وقتي به مرخصي آمده دوباره او با اسلحه به پايش را شليك كرده كه البته قصد كشتن داشته كه به نتيجه نرسيده. ديگر نزاعها مانند قديم با چوب و چماق رخ نميدهند بلكه با سلاح گرم رخ ميدهد. اسلحه گرم و قاچاق كه به راحتي دست به دست ميشوند وسيله اصلي اين نزاعهاي دستهجمعي است. چرا؟ نگهداري اسلحه و استفاده از آن از ديرباز در خطه جنوب و نقاط مرزي كشور سنت حسنهاي بوده است.
سلحشوران دلاور از خاك ميهن دفاع و آن را توتياي چشمشان ميكردند.
سلاح اما داراي حرمت خاصي بوده و هرگز كسي به روي ضعفا و ستمديدگان اسلحه نميكشيده است. تفنگ عشاير تا پاي جان با آنها بود و به عنوان مدافع خاندان مورد استفاده بوده تا بدانجا كه در ترانههاي كهن هم آوردهاند كه: تفنگ دسته نقرهام را فروختم، براي يارم قباي ترمه دوختم. اما جايگاه آن سلاح گرامي اكنون كجاست؟
آيا جز اين است كه نسل جديد از اسلحه گرم به عنوان ابزار نفرت و خشم استفاده ميكند؟ به عنوان يك وسيله قدرتنمايي، قوم و طايفه، جوان و نوجوان و پيرمرد را به گلوله ميبندد و از كشتن آنها هم ابا نميكند؟
اگر در گذشته نزاعها بين دو روستا بود، حالا به چارچوبهاي كوچكتري تسري پيدا كرده است. نزاع دسته جمعي بين افراد يك خانواده، عمو و عموزاده، دايي و داييزاده كه دقيقا از يك ريشه و يك تبار هستند چرا؟
پسر جوان ميگويد او را تهديد كردهاند و ظرف اين چند سال در حال زد و خورد بودهاند پرونده هم دارند آن هم از درجه قتل و گله ميكند كه چرا حكم زودتر صادر و ضارب زودتر قصاص نميشود. گيرم كه اين ضارب راست يا دروغ عليه او حكم صادر و قصاص شود ثمرهاش چيست؟ آتش زير خاكستر.
از پي هر قصاصي شعله كينههاي جديد ريشه ميدواند كه نزاعهاي تازه و قتلهاي جديد ميآفريند و شعلههاي آتش سر بر ميآورد. كار به جايي كشيده كه شبهاي عروسي را هم با شليك هوايي گلولهها جشن ميگيريم تا عروسي كه به خانه بخت ميرود يادش باشد كه همه اسلحه دارند، آن هم اسلحههايي پر از فشنگ و نگاههاي خشمآلودي كه از آنها آتش ميبارد. چرا نقش ريشسفيدان هر روز كمرنگتر ميشود گويي قدرت حرفشنوي از آنها رنگ باخته. پسر جوان شوش را با تگزاس مقايسه كرده چرا؟ چون تگزاس ايالتي است در امريكا كه سلاح در آنجا فراوان و آزاد است. در آنجا همه اسلحه دارند و حوادث خونباري روي ميدهد. با اين تفاوت كه در تگزاس اسلحه آزاد است و در شوش قاچاق.
اما چه تفاوتي بين قاچاق بودن يا نبودن آن هست؟ در گذشته به خاطر زندگي عشاير در مناطق كوهستاني چون بيم حمله جانوران وحشي و سارقان مسلح وجود داشته كه زندگي آنها و دامهايشان را تهديد ميكرده است بدين جهت سازمان تسليحاتي ارتش كه وظيفه واگذاري اسلحه و صدور پروانه حمل را دارا است با مطالعه شرايط متقاضي و گزارش شوراهاي عشايري كه ثابت ميكرد برايش پرونده صادر ميكردند.
براي عشاير جواز حمل چه سلاحهايي صادر ميشود؟ موضوع كارشناسي شده بود. بدين جهت فقط جواز سلاحهاي شكاري صادر ، آن وقت سلاح توسط كارشناس اداره تسليحات ارتش معاينه ميشد و به ميزان كافي فشنگ دراختيارش قرار ميدادند.
تبعات نگهداري اين قبيل سلاحها چيست؟ چه تفاوتي با اسلحه جنگي دارند؟
اولا؛ ميزان كشنده بودن گلولههايي كه از سلاحهاي شكاري خارج ميشوند در حداقل قرار دارد. ثانيا؛ گلوله در سلاح شكاري به شكلي است كه حاوي تعدادي ساچمه است و به محض خروج گلوله با توجه به فاصله مكاني كه طي ميكند اين ساچمهها خارج ميشوند لذا احتمال اينكه به هدف بخورند خيلي زياد نيست مثلا به پرندگان و نظاير آن.
ثالثا؛ با تطبيق سلاح با پوكه و گلولههاي شليك شده كارشناسان اسلحهشناسي به راحتي ميتوانند تشخيص بدهند كه اين ساچمهها از سلاح فرد متهم شليك شده ياخير؟ بايد پذيرفت كه جلوگيري از حمل و نگهداري هر نوع سلاح به عنوان ابزاري كه فقط در ارتكاب جرم از آن ميتوان استفاده كرد با نظم و انضباط جامعه ارتباط تامي دارد لذا امر مهمي است كه در راستاي پيشگيري از وقوع جرم بايد مورد توجه جدي قرار گرفته و جلوگيري از معامله پنهاني آن بايد در شرايط امروزي در دستور كار مسوولان اجرايي، قضايي و انتظامي قرار گيرد. معامله هرگونه سلاح بدون نظارت قانوني به معني آن است كه اگر اين وسيله آدمكش دراختيار كساني قرار گيرد كه به معني آن است كه به راحتي ميتوان اسلحه قاچاق به دست آورد، جالب توجه آن است كه توسط اينترنت نحوه استفاده و بهكارگيري سلاحهاي مختلف آموزش داده شده است، فرد با يك مبلغ بسيار پايين و نازلي هر وقت اراده كند به طور مخفيانه از قاچاقچي اسلحه ميخرد و آموزش ميبيند و آنگاه در راه اهداف شوم خود از آنها استفاده ميكند. پس اينكه عشاير به راحتي سلاح قاچاق تهيه ميكنند طبيعي است كه در درگيريهاي لفظي و نزاعهاي دسته جمعي آنها را به كار ميگيرند و همين يكي از اسباب وقوع قتلهاي مكرر در سطح عشاير و حتي در سطح كشور است. چنين پديدهاي امنيت، كار و زندگي عشاير و ساكنين روستاها را تهديد ميكند.